پنتاگون از دیرباز صنعت سینمای آمریکا را هدایت می‌کند

بهداشتی کردن جنگ، وظیفه تاریخی هالیوود

سینما از متهمان کشتار روزانه در خیابان‌های آمریکاست

شلیک به مردم از پشت دوربین

این روزها که کشتار دسته‌جمعی شهروندان آمریکایی به دست افراد مسلح نیمه‌روانی تبدیل به خبر فوری و روزانه رسانه‌های گروهی شده و حکم یک فیلم دنباله‌دار را پیدا کرده و صدای اعتراضات علیه مجوز حمل و نگهداری آزادانه سلاح بلندتر از همیشه شده است، صدای این اعتراضات تنها به کارتل‌های ساخت و فروش اسلحه و لابی‌های مدافعان حمل آزادانه سلاح محدود نیست بلکه دستگاه سرگرمی‌سازی و صنعت فیلم آمریکا نیز هدف انتقادات مردم قرار گرفته است.
کد خبر: ۱۳۷۴۳۳۳
نویسنده کیکاووس زیاری - گروه فرهنگ و هنر
به گزارش جام جم آنلاین، رسانه‌های گروهی گزارش می‌دهند در حالی که بخش مهمی از سیاستمداران و نمایندگان کنگره و سنای آمریکا مخالف طرح محدودیت حمل و نگهداری سلاح هستند و به بهانه دفاع از آزادی‌های فردی مردم عادی سود‌های کلان از فروش سلاح‌های مرگبار به دست می‌آورند، بخش اعظم مردم آمریکا و سازمان‌ها و نهاد‌های اجتماعی خواهان توقف فروش و نگهداری آزاد و بی‌قید و شرط اسلحه در سطح عمومی‌کشور هستند. این در حالی است که اخبار اقدامی جنون‌آمیز و ورود یک فرد مسلح به یک مکان عمومی پرجمعیت که منجر به کشتار مردم بی‌دفاع می‌شود، بخش همیشگی اخبار روزانه رسانه‌های گروهی آمریکا را تشکیل می‌دهد و مردم این کشور دیگر به خبر‌های آمریکایی‌کشی آمریکایی‌های دیوانه عادت کرده‌اند. همین عادی‌سازی در فیلم‌های هالیوودی تکرار می‌شود، عادی‌شدن این‌که یک نفر اسلحه به دست بگیرد و مردم را بکشد، در تولیدات سینما‌های آمریکا باعث شده است مردم این کشور نسبت به خشونت ناشی از تکرار این تصاویر خشن و خونین، مقاومت خود را از دست بدهند.

تیراندازی از برجک تلفن

صنعت سینما در سال‌های گذشته نسبت به این موضوع بی‌تفاوت نبوده و در تعدادی از آثار مستقل و غیرمتعارف سینما تلاش شده به روانکاوی و تحلیل این گونه حرکات پرداخته شود.
از «سقوط» (۱۹۹۳) جوئل شوماکر (که مایکل داگلاس در آن تک‌تیراندازی دیوانه بود که در یک صبح آفتابی بی‌دلیل اقدام به شلیک به رهگذران یک بزرگراه می‌کند) و «اتاقک تلفن» (۲۰۰۲) همین فیلمساز که کالین فارل را در اتاقک تلفنی حبس می‌کند که صدایی از پشت خط (کیفر ساترلند) کشتار مردم بی‌دفاع را به او وعده می‌دهد تا «ساعت ناامیدی» فیلیپ نویس، هنرمندان مستقل سینما سعی کرده‌اند با پرداختن به موضوع استفاده غیرقانونی، غیراخلاقی و جنایتکارانه از سلاح گرم، مردم عادی و سیاستمداران مسئولیت‌پذیر را متوجه عواقب خطرناک و وحشتناک حمل سلاح گرم کنند. در فیلم ساعت ناامیدی نائومی واتس مادر مجردی است که در یک روز آرام متوجه تیراندازی مرگبار در مدرسه فرزند نوجوان خود می‌شود. نویس با فیلمنامه‌ای قوی، این مادر را در دوراهی شک و تردید قرار می‌دهد و در حالی که او نگران امنیت جانی پسرش است، ناگهان با این پرسش تلخ مواجه می‌شود که اگر فرد شلیک‌کننده به دانش‌آموزان مدرسه، فرزند خودش باشد چه واکنشی باید از خود نشان دهد؟

همه این‌ها در حالی است که از نظر بسیاری از صاحبنظران و روان‌شناسان، خود هالیوود هم در رابطه با استفاده غیرمجاز و کشنده از سلاح گرم بی‌تقصیر نیست و با تولید فیلم‌هایی خشونت‌بار و سرشار از قتل و خونریزی، روحیه خشونت را در بین مردم عادی ترویج می‌دهد. به گفته اهل فن، عادی نشان‌دادن کشت و کشتار و قتل و خونریزی در تعداد زیادی از محصولات اکشن، ترسناک و دلهره‌آ‌ور آمریکایی، قبح عمل در بین بینندگان این فیلم‌ها از بین رفته و به شکلی مستقیم و غیرمستقیم آن‌ها را به سمت رفتار‌های خشونت‌بار می‌کشاند. تحلیلگران اجتماعی و روانکاوان عقیده دارند تفکر بخش مهمی از مدیران کمپانی‌های فیلمسازی در هالیوود کسب سود بیشتر به هر قیمتی است و اگر نمایش عریان خشونت به بالاتررفتن سودشان کمک کند، ایرادی در انجام این کار نیست و می‌توان آن را انجام داد. در این تفکر، جایی برای سلامت روح و روان تماشاچی و مردم عادی وجود ندارد.

فیلمسازی، مخالف حمل آزاد اسلحه

مایکل شانون، بازیگر مستقل و غیرمتعارف سینما برای اولین تجربه کارگردانی خود سراغ مضمونی در این باره رفته است. او که مدت‌هاست قصد ورود به دنیای فیلمسازی و ساخت فیلمی ضداسلحه را دارد، نخستین ساخته سینمایی‌اش را با نام «اریک لاری» جلوی دوربین برده است.
فیلمنامه اقتباسی اریک لاری با نگاهی به داستان کتاب پرخواننده و جنجالی برت نوو به همین نام نوشته شده و وظیفه نوشتن فیلمنامه هم به عهده خود او بوده است. داستان کتاب نو و ماجرا‌های زندگی جانیس را دنبال می‌کند که مادر اریک ۱۷ساله بود. اریک با سلاح غیرقانونی‌ای که در دست داشت، اقدام به قتل سه همکلاسی‌اش کرد. مواجهه مادر اریک با مادران قربانیان این تیراندازی بیرحمانه، خط اصلی داستان کتاب و فیلم را تشکیل می‌دهد. داستان فیلم به دنبال بررسی موشکافانه علل رفتار خشونت‌آمیز اریک لاری است و در پایان ماجرا‌ها به خشونت پنهان موجود در جامعه آمریکا و تلاش سیاستمداران بورژوا برای سودبری کلان از فروش اسلحه می‌رسد. شانون در رابطه با مضمون فیلمی که می‌سازد چنین می‌گوید: «داستان اریک لاری چیز‌های بسیار زیادی را درباره کشور ما و مشکلاتی که دارد بیان می‌کند و تلاش‌های همه جوره مردم برای زندگی در یک شرایط سخت و راه‌های برون‌رفت از آن را به تصویر می‌کشد. این داستان مربوط به دیروز و امروز نیست و از قدیم تا حالا وجود داشته و معلوم نیست چه زمانی به پایان خواهد رسید. به مجرد آن‌که کتاب نوو را خواندم، مطمئن شدم که می‌خواهم آن را کارگردانی کنم. دردی که در متن این کتاب وجود دارد و مشکلی که عامه مردم با آن روبه‌رو هستند، چیزی است که خیلی خوب می‌فهمم و درک می‌کنم و احساسم این است که من هم باید به نوعی در تعریف این ماجرا نقش داشته باشم. امیدم این است فیلمی‌که می‌سازم کمکی حتی اندک به طرح جدی مقابله با آزادی حمل و نگهداری سلاح بکند.»

منبع: روزنامه جام جم
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها