کد خبر: ۱۳۷۴۱۰۰
نویسنده مصطفی خوش‌چشم - کارشناس ارشد روابط بین‌الملل
ما در جهان شاهد تغییر و تحولات بزرگی هستیم که از چندی پیش آغاز شد. با افول معنادار قدرت آمریکا نظم‌جهانی از دو سال پیش به‌گفته برخی از مقامات اروپایی مثل مکرون و جوزف بورل این اقتدار در حال انتقال از تمدن غرب به شرق است. نتیجه این تغییر اوضاع را در منطقه هم می‌توان دید. سفر سیاسی و تبلیغاتی بایدن به منطقه بیشتر به منظور کسب امتیازاتی برای انتخابات آتی صورت گرفت، چون با توجه به شواهد، احتمال کسب اکثریت دو مجلس از سوی جمهوریخواهان بیش از دموکرات‌هاست. با این وصف، سفر وی با شکست همه‌جانبه روبه‌رو شد. بایدن در پی آن بود تا در اسرائیل تا حدی حمایت رژیم صهیونیسیت و در نتیجه آن حمایت آیپک را از حزب دموکرات بالا ببرد و گرچه برخی نرمش‌ها را در زمینه ایران نشان می‌داد، اما باز به شکل کامل نتوانست اسرائیلی‌ها را قانع کند چرا‌که آن‌ها از بایدن به‌مراتب امتیازات و حمایت‌ها بیشتری را مانند دوره ترامپ می‌خواهند. همچنین او قصد داشت با اهریمن‌سازی از ایران و بی‌دفاع نشان دادن اعراب سعی کند این انتقاد چند ساله اعراب مبنی بر خروج آمریکا از منطقه را با این ترفند پاسخ دهد که اعراب و اسرائیل می‌توانند شبکه یکپارچه دفاعی را در برابر ایران ایجاد کنند. البته طبیعی بود که اسرائیلی‌ها از این پیشنهاد بیشتر سود می‌بردند.

در واقع بایدن با این طرح می‌خواست یک گام عادی‌سازی اسرائیل و اعراب را به جلو ببرد، اما در قبال آن سعی داشت افزایش صادرات انرژی به غرب و به‌خصوص آمریکا را به‌عنوان امتیاز دریافت کند. در عین حال ایران را هم تحت فشار بگذارد که اگر در مذاکرات عقب‌نشینی نکند آن‌وقت یک ائتلاف منطقه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایجاد خواهد شد، اما هیچ‌کدام این اهداف حاصل نشد، چون مصر و اردن قبل از سفر بایدن رسما اعلام کردند حاضر نیستند عضو پیمان‌ها و ائتلاف‌هایی بشوند که به ایران ضربه بزند. عربستان هم پیش از سفر بایدن از کانال دیپلماتیک پیام فرستاد که طرح رئیس‌جمهور آمریکا را جدی نمی‌گیرد و به‌هیچ‌وجه تمایل ندارد که ضربه و خدشه‌ای به گفتگو با ایران وارد شود؛ چرا که آن‌ها هم به‌خوبی متوجه شدند آمریکا در دورانی که بیشترین خصومت با ایران در دوره ترامپ صورت گرفت، از سوی وی اعلام شد حاضر نیست برای عربستان به جنگ با ایران برود و از آن لحظه بود که عربستان و امارات به‌خوبی متوجه نگاه آمریکا به خودشان شدند. در مجموع این سفر نه موجب افزایش صادرات معنادار انرژی به غرب شد و نه موجبات ایجاد یک پدافند هوایی میان اعراب و اسرائیل در برابر ایران را فراهم کرد بلکه باعث یک سرشکستگی تمام‌عیار برای دولت آمریکا و بایدن در قبال متحد منطقه‌ای خود شد. این نشان می‌دهد آمریکا به‌سرعت در حال تنزل جایگاه و افول قدرت در عرصه بین‌المللی و به‌خصوص منطقه غرب آسیاست و در قبال آن جبهه دیگری مثل تمدن شرقی در حال اوج‌گیری است. چین و روسیه با توجه به فهم ماهیت قدرت در حال افول آمریکا روز به روز مسیر نزدیک شدن به ایران و تقابل با ایالات‌متحده را طی می‌کنند. ایران و روسیه کشور‌هایی هستند که طرح‌های آمریکایی در حوزه عراق و سوریه را با ناکامی مواجه کردند. روزگاری بود که غرب و برخی کشور‌های عربی با شکل‌گیری برخی فتنه‌ها و آشوب‌ها به‌ویژه در حوزه سوریه و عراق اقدام به برگزاری جلسه‌ها و همایش‌ها بدون دعوت از ایران می‌کردند، اما در حال حاضر، آن‌ها هم متوجه شدند که ترتیبات اصلی منطقه‌ای به‌ویژه در حوزه سوریه با برگزاری نشست آستانه در تهران با حضور ایران، روسیه و ترکیه طراحی خواهد شد.

از سوی دیگر با درگیری روسیه در اوکراین نقش ایران در سوریه برجسته‌تر شد. در عین حال روس‌ها هم به‌دلیل جنگ اوکراین در مسیر انجام تغییراتی هستند که به‌تدریج آن‌ها را از اسرائیل دورتر و به ایران نزدیک‌تر می‌کند.
ترکیه هم به‌خوبی دریافته که اگر بخواهد راه تقابل با ایران و روسیه را در پیش بگیرد به حاشیه رانده خواهد شد؛ بنابراین ترک‌ها سعی کردند با تغییر جهت ۵۰درصدی ضمن پرداختن به نگرانی‌های خود در حوزه منطقه، تلاش کنند با ایران و روسیه هم همکاری کنند؛ بنابراین اجلاس آستانه در تهران نمایشی از ارائه این واقعیت بود که آینده منطقه غرب آسیا را صرفا ایران، روسیه و کشور‌های آسیایی ترسیم خواهند کرد.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها