در چند روز اخیر، اتفاقات مسلسلواری در حوزه فرهنگی رخ داده که اهل نظر را به نقطه اشتراک این رخدادهای مفترق سوق میدهد.
از یک طرف هجمه برنامهریزی شده، تصمیمسازیهای درون سازمانی، اخبار و ویدئوهای بیپروا با موضوع تخطئه حدود حجاب توسط جریانهای حامی عریاننمایی در حواشی روز تاریخی فرمان کشف حجاب را دیدیم. هجمهای که با هدف موجسواری بر دوقطبیسازی در جامعه بهصورت سازمانیافته صورت گرفت تا باردیگر مسأله حجاب که میرود در پناه قانون، روندی طبیعی را در جامعه سپری کند بار دیگر به مناقشه روز جامعه بدل کند.
از یک طرف، صفآرایی بیمنطق در مقابل هر چیز قانونی ازجمله، یک نامه اداری از طرف مدیر ساترا به مدیر سازمان سینمایی با موضوع همافزایی برای مقابله گام به گام و قانونی در مقابل تخلفات آشکار درگاههای فراگیر رسمی پخش فیلم و سریال در فضای مجازی. صفآراییای که با موجسواری بر دروغ تعطیلی این درگاههای پخش، بالا گرفت و جریان فعالیت ساترا را که میرفت با توافق صورت گرفته با وزارت ارشاد پس از سه سال شفاف شود و به سامان برسد، دوباره گلآلود کرد تا جریانهای مالی، ضدفرهنگی و سیاسی که از این آب گلآلود ماهی ولنگاری میگرفتند دوباره به مسیر خود ادامه دهند.
حالا این دو رخداد را بگذارید کنار حضور غیرقانونی فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی و خاصه جشنواره اورشلیم. اجرای غیرقانونی یک نمایش ضداخلاقی در تهران، ماجرای غیرقانونی سگگردانی و معضل سگهای ولگرد، واکنشهای عجیب به دستگیری قانونی چند فیلمساز با جرم امنیتی و ... و آن را پیوند بزنید به دیگر مسائل اجتماعی، معیشتی، سیاسی و الخ که همگی در گپ «غیرقانونی» میگنجد و صد البته الصاق ستادی رسانههای بیگانه و رسانههای شبهه روشنفکری جریان لیبرالی داخلی را دارند. همه اینها را در مجاورت انفعال و رفتار سلیقهای و فراقانونی مسؤولان و نهادهای مسئول بگذاریم، میرسیم به یک صفآرایی کامل برای ایجاد نارضایی آن هم در ماههای گرم سال که عصبیت جامعه بهصورت طبیعی افزایش مییابد.
حتما اصطلاح نقطهجوش را شنیده اید، حمید داوودآبادی نویسنده و پژوهشگر تعبیر خوبی درباره جمیع این اتفاقات دارد و از اصطلاح «نقطهانفجار» استفاده میکند. در گپی خودمانی برایم گفت در روزهای جنگ در جبهه غرب و در محدوده شهر گیلانغرب عراقیها یک سنگر ضدگلوله داشتند که آرپیجی، نه گلوله توپ و تانک و دیگر سلاحها حریفش نمیشد، تا اینکه یکی از فرماندهان توپخانه با تعدادی تانک و توپ و کاتیوشا خط آتشی مقابل آن ایجاد کرد و بهصورت مستمر روی آن آتش ریخت. آنقدر این کار را ادامه داد تا در کمال ناباوری جایی از سازه مقاومتش را از دست داد و سنگر منهدم شد. این لحظه، همان نقطه انفجاراست. شکی نیست برآیند جریانهای مخالف و رقیب و دشمن خاصه در حوزه فرهنگ به عنوان مقاومترین سنگر حفظ سرحدات این مرز و بوم و اندیشه ایرانی-اسلامی، امروز بر راهکار «آتشبارضدفرهنگی تا رسیدن به نقطه انفجار» برای آسیب رساندن به سرزمینمان توافق دارند و تنها راهکار مقابله، کنشگرایی از طریق آگاهیبخشی بهموقع، مستمر و مستند در هریک از موضوعات به عموم جامعه است.