ایالات متحده همواره از قدرت اقتصادی خود برای به سلطهکشیدن دیگر کشورهای مستقل استفاده کرده و همچنین آمریکا با توجه به نفوذی که در نهادها و مجامع بینالمللی دارد، تلاش میکند از آنها استفاده ابزاری کرده و بیش از گذشته این مجموعههای بینالمللی را به سیاسیکاری علیه جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهایی که منتقد یکجانبهگرایی ایالات متحده هستند وادارد.
در چنین شرایطی بهترین شیوه مقابله در برابر این سلطهجوییها، همکاری کشورهای قدرتمند و اثرگذار در تحولات سیاسی در ایجاد یک اجماع بینالمللی در سطوح مختلف است. جمهوری اسلامی ایران، روسیه و چین و دیگر کشورهای نوظهور اقتصادی از این توانمندی و ظرفیت برخوردارند تا با افزایش سطح مراودات و تعاملات اقتصادی از یکسو زمینه تامین نیازهای یکدیگر را فراهم آورند و از سوی دیگر گامهای بلندی را در فروپاشی هر چه بیشتر نظام یکجانبهگرایی آمریکا بردارند. یکی دیگر از آثار و تبعات این همگرایی ناکارآمد کردن و خنثیسازی تحریمهای ظالمانهای است که از سوی آمریکا علیه ایران، روسیه و چین و دیگر کشورها اعمال میشود. بدون تردید با توجه به قابلیتهای فراوانی که در حوزههای مختلف منابع داخلی، معدنی، انرژی، تجاری، بازرگانی، کشاورزی و... دارند این همراهیها میتواند باعث ارتقای هر چه بیشتر جایگاه اقتصادی این کشورها شود، اما نکته مهم دیگر اینکه به هر صورت ایالات متحده از تواناییهایی در سطوح مختلف برخوردار است، ولی با این حال میزان قابلیتهای این کشور در حدی نیست که خود را بهعنوان بزرگترین کشور در حوزههای اقتصادی، سیاسی و نظامی معرفی کند. جمهوری اسلامی ایران و روسیه میتوانند با تعاملاتی که با همدیگر برقرار میکنند ضمن اینکه جلوی سلطهجوییهای آمریکا را بگیرند از تحریم بهصورت معکوس و علیه ایالات متحده آمریکا بهره ببرند. درحال حاضر نظام جهانی بیش از آنکه به سمت یکجانبهگرایی حرکت کند همراهی با نظام چندجانبهگرایی را دنبال میکند، چون کشورهای دنیا میدانند هدف آمریکا از همراه کردن سایر کشورها با سیاستهای خود، اعمال فشار علیه دولتها و ملتهایی است که با سلطهجوییها مخالفند و میخواهند در عرصه داخلی و بینالمللی سیاست مستقل خود را پیش ببرند؛ بنابراین میتوان همکاریهای منطقهای و شکلگیری ائتلاف دوگانه یا چندگانه را مهمترین راهکار برای مقابله با اعمال فشارهای ظالمانه از سوی ایالات متحده آمریکا دانست.