به گزارش
جام جم آنلاین، چشم و همچشمیهای دوران گذشته، اکنون و در عصر ارتباطات به فضای مجازی منتقل شده و چهبسا بسیاری از این زرقوبرقهای زندگیهای لوکس در دنیای واقعی حکایتی کاملا متفاوت داشته باشد.
اما نمایش خانهها و ماشینهای آنچنانی، سفرهای داخل و خارج کشور، غذاهای رنگارنگ و متنوع و از همه مهمتر ورود به دنیای معصوم کودکان و نمایش امکانات لاکچری فرزندان چه بر سر کودکان و نوجوانان خواهد آورد؟
هستند افرادی که با بهدنیا آمدن کودکشان بلافاصله صفحهای مختص او در اینستاگرام ایجاد میکنند تا در کنار نمایشی از زندگی لوکس خود، اینبار زندگی خاص فرزند خویش را برای سایر کودکان این سرزمین به نمایش بگذارند و در این میان برخی خانوادهها، فرزند خود را از همان اوان کودکی وارد صنعت فضای مجازی میکنند تا به مدد وی و ورود زودهنگام کودک به بازار کار، صاحب درآمد شوند، البته بدون توجه به آسیبهایی که به فرزند خویش و سایر کودکان وارد میکنند.
زندگی در خیال
اما اینکه چه میشود برخی افراد به نمایشهای غیرواقعی و مجازی از زندگی خود دست میزنند تا مخاطبانی را با خود همراه کنند، پرسشی بود که از فاطمه گلستانی، روانشناس پرسیدیم. او در این باره به جامجم میگوید: برخی افراد بهدلیل نارضایتی از واقعیتهای زندگی و برای ترسیم زندگی دلخواه خود دست به رویاپردازی میزنند یعنی گاهی افراد برای نادیدهگرفتن تفاوت بین آنچه از زندگی میخواهند با آنچه در واقعیت وجود دارد، فضایی غیرواقعی را در خیالات خود ایجاد میکنند و حتی ممکن است آن را به نمایش بگذارند، چون هر چه این زندگی رویایی بیشتر به نمایش گذاشته شود افراد در باور کردن موضوع و خودفریبی، موفقتر خواهند بود.
البته نمایش زندگیهای لاکچری و لوکس در فضای مجازی با تبعاتی نیز همراه است و پای مخاطبانی در میان است که دائم زندگی خود را با زندگیهای مرفه دیگران مقایسه میکنند و حسرت محرومیت از این زندگی را همواره در ذهن دارند و گاه با خود میاندیشند که زندگی کنونی حقشان نیست.
ایجاد حس نارضایتی در جامعه
درباره یکی از مهمترین تبعات نمایشهای لوکس در فضای مجازی، فاطمه گلستانی به موضوع کلیدی نارضایتی اجتماعی اشاره میکند. او توضیح میدهد: باور کردن دنیاهای غیرواقعی باعث میشود تا تعارض با دنیای واقعی، بیشتر شود و افراد جامعه از زندگی شخصی و اجتماعی خود احساس نارضایتی بیشتری داشته باشند. البته اینکه چرا برخی از این نمایشهای غیرواقعی (که شاید نمایش تجمل و مجازی درمجازی، نام بامسمایی برای آنها باشد) از سوی مخاطبان پذیرفته میشود و مورد استقبال قرار میگیرد، نکتهای اساسی است که هم باید به آن توجه شود و هم باید مدیریت اطلاعات توسط افراد مورد تاکید دوباره قرار بگیرد.
گلستانی، روانشناس در این باره تأکید میکند: مخاطبان فضای مجازی باید مهارتهایی را کسب کنند چرا که تنها افرادی جذب این صفحات و نمایشهای ارائه شده از زندگیهای لاکچری میشوند که تفکر نقادانه ندارند و هر آنچه را که در این فضا ارائه میشود بدون واقعیتسنجی بهراحتی باور میکنند.
سلاحی به نام تفکر نقادانه
موضوع این است که برخی مخاطبان برای رهایی از رنج فاصلهای که میان زندگی دلخواهشان با زندگی واقعی وجود دارد، جذب این سبک از زندگیهای لاکچری میشوند چرا که این سبکها با رویای آنها مطابقت دارد.
اما نباید غافل بود که گاهی در میان مخاطبانی که جذب این سبک از زندگی میشوند، نوجوانانی حضور دارند که هنوز هویت آنها شکل نگرفته است؛ بنابراین افراد باید تفکر نقادانه و مهارت پرسشگری را آموزش ببینند تا آنچه را که مشاهده میکنند ابتدا واقعیتسنجی کرده و سپس بپذیرند تا قادر باشند از خودشان در برابر بمباران اطلاعات مراقبت کنند.
بهگفته فاطمه گلستانی، نوجوانان باید ابزارهای مراقبت از خود در برابر فضای مجازی را بیاموزند و بعد از آن فضای گفتگو شکل بگیرد تا این یادگیری حمایت شود یعنی وقتی تفکر نقادانه را آموختند در موقعیتی آن را تمرین کنند. بهعنوان مثال گروههای چند نفری از دوستان تشکیل شود و درباره صفحاتی که در فضای مجازی دنبال میکنند و اینکه صحبتهای ارائه شده در این صفحات تا چه اندازه با واقعیت تطابق دارد، تبادلنظر کنند. در این صورت احتمال آسیب کاهش مییابد. این روانشناس معتقد است: والدین و مسؤولان مدرسه به جای کنترل دانشآموزان باید آموزشهای لازم را ارائه دهند تا نوجوان روشهای مراقبت از خود را بداند و در آینده نیز تحت تاثیر هر موضوعی قرار نگیرد. باید پذیرفت که هیچ راهی جز آموزش خودمراقبتی وجود ندارد. اگر والدین فقط گوشی تلفن همراه فرزندانشان را کنترل کنند، کمکی نخواهد کرد، زیرا باید مهارت مراقبت از خود در برابر فضای مجازی شکل بگیرد. بستر مناسب این توانمندسازی نیز دوران کودکی و نوجوانی است و هرقدر مهارت خودآگاهی و خودکنترلی افزایش یابد احتمال صدمهدیدن افراد از آسیبهایی همچون زندگیهای غیرواقعی مجازی کمتر خواهد شد.
منبع: روزنامه جام جم