«سلام فرمانده»، کلام و نوایی است که به دلها نشسته و بیسر و صدا، سازنده یک سبک زندگی خاص شدهاست،؛ سبکی که تا به حال وجود نداشته یا اگر بوده تا این حد قدرت پیوند دادن چند نسل به هم را نداشتهاست.
این سرود فقط یک سرود نیست، فقط یک ترانه و یک ملودی نیست، بلکه سلام فرمانده راهنمای نسلها در دهه پنجم انقلاب است؛ یک هادی برای یافتن مسیر یک زندگی معنوی که یک مقتدای مقتدر دارد که قادر است افراد را فارغ از سن و جنسشان به هم مربوط و نزدیک کند.
سبکی که این سرود به راهانداخته یک شیوه زیست کاملا ایرانی اسلامی است؛ همانی که میتواند در گام دوم انقلاب، جاهای خالی زیادی را پر کند و (به ویژه) به زندگی نوجوانها رنگ و لعابی اعتقادی ببخشد.
میعادگاه، مشخص بود: ورزشگاه صدهزار نفری آزادی تهران که شاید از معدود فضاهای پایتخت است که میتواند پذیرای جمعهای بزرگ خانوادگی باشد.
خانوادهها اغلب جوان بودند، شاید دهه شصتیها که در کنار دهه هفتادیها نقش پدر و مادر را بازی میکردند و فرزندانی که دهه هشتاد و نودی بودنشان از جثههای ریز و ظریفشان هویدا بود. نه که همه آنها که آمدهبودند از یک طبقه اجتماعی یا اقتصادی و حتی یک گروه عقیدتی خاص باشند، نه،؛ اینها مردم ایران به معنی واقعی بودند، با همان ترکیب فکری و ایمانی که در کوچه و بازار هستند.
نقطه مشترک اما یک اعتقاد بود، یک باور به امامعصر(عج) و چهرههای دوستداشتنی انقلاب و حاج قاسمی که برای ایرانیها چند سالی است نقطه اتصال و بهانهای برای اتحاد شدهاست.
سرود سلام فرمانده که خوانده شد، سکوهای مملو از جمعیت که به وجد آمد و ابیات حماسی سرود که یک صدا فریاد زده شد، سرود اتحاد و همدلی نیز همپای آن خوانده شد. روی سکوهای پوشیده از جمعیت که پرچم سه رنگ و دوست داشتنی وطن با یک موج زیبا حرکت میکرد، یک ایران بود که میخروشید؛ ایرانی که اتحاد چند نسل را روی صحنه آوردهبود تا نشان دهد به القائاتی که این سبک زندگی را منسوخ شده میداند، بیاعتناست.
بچههای کم سن و سالی که سلام فرمانده را با هیجان و همصدا با هم میخواندند، در حالی که یک شادی جمعی و کمتر حس شده را تجربه میکردند از پس یک سرود ریتمیک، در حال بیعت با امام و مقتدای خویش بودند که دیدن و درک روزگارش آرزوی هر مسلمانی است. اما نه فقط بچهها که بزرگترها، آنهایی که بعضیهایشان شاید دلخوریهایی از روزگار داشتند و گلههایی از برخی کاستیها ولی سلام فرمانده را یکصدا با بچهها فریاد زدند و دست بیعت به سمت فرمانده دراز کردند. همین اتحاد، همین همدلی و همین با هم بودن فارغ از همه تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی، دستاوردی بود که سلام فرمانده در ابتدای راه آن را فقط آمال و آرزو میپنداشت ولی نرم نرمک، وقتی که تیر به هدف خورد، پیوند نسلها نیز رخ کرد.
عرض ارادت به امام زمان (عج)
«ماح» مخفف ملت امام حسین است؛ همان ملتی که تکیهکلام شهید حاج قاسم سلیمانی بود: ما ملت امام حسینیم. گروه ماح در گیلان و مشخصا در شهر لنگرود آن هم در سال ۱۴۰۰ و مقارن با سالروز شهادت حاج قاسم متولد شده که در واقع سازنده سرود مذهبی سلام فرمانده و این ترجیع بند زیباست: سلام فرمانده، سلام از این نسل غیور جامانده. حجتالاسلام سعید نعیمی که تهیهکننده این اثر است، میگوید گروه ماح را راهانداختهاند تا برای تربیت نسل دهه ۹۰ تلاش کنند عاقبت حاصل این تلاش ساخت سرودی شد که گرچه در ابتدا هیچ پولی برای کرایه دوربین فیلمبرداری برای آن وجود نداشت ولی در نهایت با یک کار دلی و جهادی به جایی رسید که اشکهای زیادی را از چشمها جاری کرد و به باورهای زیادی عینیت بخشید. نعیمی میگوید با چشم خودش معجزه دعای خیر پدر و مادر و قلب پاک کودکان را دیده که درقالب یک سرود متجلی شدهاند.
ابوذر روحی نیز که مداح اهلبیت(ع) است و سلام فرمانده را با صدای گوشنواز وی میشنویم، معتقد است که این سرود باعث شده تا فاصله عدهای با انقلاب به حداقل برسد و بسیاری از بچههای انقلابی با انقلاب و نظام آشتی کنند. این معجزه یک هنر برآمده از اصل و ریشه هاست، هنری که به همه ثابت میکند بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب هنوز ریسمانهای ظریفی که نسلها را به هم گره بزند و از دل جامعهای مملو از تفاوتها، شباهتها را بیرون بکشد، وجود دارد.
سلام فرمانده بهروایت خواننده
«سلام فرمانده »یک کار دلی و معجزهای از سوی آقا امامزمان (عج) بودهاست
این سرود دارای ابیاتی در خور نیازهای روز نوجوانان در عصر جهاد تبیین است
در «سلام فرمانده» به آمادگی قرار گرفتن در صف یاران امام و سربازی آقا(عج) صحبت شده است
مریم خباز - گروه جامعه روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد