اطیابی در تجربههای اخیرش، «دینامیت» و «تگزاس ۱ و ۲» سراغ ژانر کمدی رفته و توانسته رکوردهای فروش در گیشه سینمای ایران را بشکند. با او درباره فیلم انفرادی و همچنین راز موفقیت فیلمهایش در گیشه گفتوگو کردهایم.
استقبال بالای مخاطبان از ژانر کمدی و بالطبع فروش بالا، باعث شده فیلمسازان به سمت ساخت اینگونه فیلمها بروند. شما هم بهدلیل موج بهوجودآمده در سالهای اخیر سراغ کمدی رفتید؟
جامعه ما به شادابی نیاز دارد و سینما موظف است بخشی از این نیاز را تامین کند. کشور ما بهویژه به لحاظ موقعیت اقتصادی شرایط ویژهای برای ۹۰درصد افراد جامعه دارد. برای عبور از این بحران و رسیدن به رفاهی که لایق مردم است نیاز به برنامهریزی و بسترسازی مناسبی است که قطعا زمانبر است. از این رو کاری که از دست ما برمیآید تزریق نشاط و شادابی به مردم است تا با آرامش بیشتری از این بحران عبور کنند. ضمن اینکه مردم صرفا فیلم کمدی را نمیپسندند و مردم فیلم خوب را در هر ژانری که باشد، میپسندند. چون با وجود گرانشدن بلیت اما همچنان تفریح ارزانتری نسبت به باقی تفریحات است.
فیلم خوب از نظر شما چه فیلمی است؟
فیلمی که تمام عناصرش، از تصویر و صدا گرفته تا داستان، ریتم، شیوه روایت و بازیها جذابیت داشته باشد و باعث کسالت نشود. چون مردم ژانر خموده دوست ندارند. متاسفانه سینمای ما امروز درگیر یکی دو رأی داوری در جشنوارههای جهانی است و این نگاه به ما لطمه میزند. از نظر من فیلمی که آحاد مردم را کنار هم جمع و ایجاد هیجان اجتماعی کند، فیلم خوبی است.
البته در موفقیت فیلمهای شما نمیتوان حضور پررنگ سوپراستارها را هم نادیده گرفت.
صددرصد. یکی از المانهای بصری برای ایجاد جذابیت یکفیلم، انتخاب بازیگرهای مناسب است. قطعا اگر بدانم بدون حضور فلان بازیگر از جذابیت فیلمم کاسته میشود و آن بازیگر به هر دلیلی جلوی دوربینم نیاید، ساخت آن فیلم را منتفی میکنم. کمااینکه بارها این کار را انجام دادم.
قطعا گفته شما به این معنا نیست که هرکسی این بازیگران را جلوی دوربین ببرد در گیشه هم موفق میشود.
قطعا. شما بازیگران فیلمهای اخیرم را در بسیاری از فیلمها یا سریالهای شبکه نمایشخانگی میبینید که در نهایت برای صاحبان آثارشان فروشی به دنبال نداشتهاند. چون دیگر فاکتورهای جذابیت فیلم در آن آثار رعایت نمیشود.
بسیاری از فیلمها از ویژگیهایی که شما برای یک فیلم پرفروش ذکر کردید برخوردارند ولی نهایتا در گیشه موفق نمیشوند. انگار ساخت فیلمهایی که رکورد گیشه را میزنند فرمولی دارند که شما آن فرمول را پیدا کردید.
واقعیتش اینقدر به خودم مغرور نیستم که بگویم فرمولی برای ساخت فیلمهای پرفروش بلدم اما به جرات میگویم که با مردم ارتباط تنگاتنگی دارم و خودم هم جزو پایینترین قشر متوسط جامعه هستم. در بطن جامعه بودهام و تمام مشکلات و دغدغههایشان حضور داشتم و شاید همین نکته فیلمهایم را برای مخاطب ملموس و باورپذیر میکند.
اتفاقا مهدی هاشمی، رضا عطاران و احمد مهرانفر نهتنها با حرکاتشان بلکه با اشارات ظریف و بیکلامشان هم با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و شاید همین موقعیتهای ساده باشد که به دل مخاطب مینشیند.
بله. تا امروز چند بار فیلم را در سالن سینما همراه با مردم دیدهام که خوشبختانه نسبت به شوخیهای این سه نفر، واکنش خوبی نشان میدهند.
نکتهای که درباره کارهای شما به چشم میخورد این است که به تابو نزدیک میشوید ولی درنهایت هنجارشکنی نمیکنید.
بله. خیلی موافق نیستم که التهابات جامعه را بهصورت گلدرشت (که نهتنها فایدهای ندارد که بار منفی هم به همراه دارد) در فیلمهایم به نمایش بگذارم. به معضلات و کاستیهای موجود در جامعه باید به شکلی ظریف پرداخت. شیوه بانکداری و نظارت بر آنها مبحث مهمی در کشور است و زندگی افراد زیادی بهدلیل تبعات ناشی از نبود نظارت دقیق بر این حوزه دچار ازهمگسیختگی شده. از سوی دیگر، در این فیلم، سه نفری که پولهایشان توسط یک موسسه اعتباری خورده شده را هم خیلی پاکدامن در نظر نگرفتهام و همانطور که دیدید آنها هم انسانهای کامل و منزهی نیستند. از نظر من، فضای اجتماعی کشور ما، به گونهای فانتزی است که با رعایت تمام خطوط قرمز نمودی از آن را در این فیلم یا حتی دینامیت و تگزاس ۱ و ۲ به نمایش درآوردم.
با وجود رعایت تمام این ملاحظات، فیلمهایتان دچار ممیزی هم میشود؟
۲۷ دقیقه از فیلم دینامیت، ناجوانمردانه سانسور شد و سانسورکنندگان را که البته در راس آنها یک نفر بود که پافشاری میکرد، هرگز نخواهم بخشید. انفرادی هم در چند مرحله هم در دولت قبل و هم دولت فعلی دچار ممیزی شد که البته از آنجا که در دولت فعلی برخورد محترمانهتری نسبت به سابق داشتند (قبل از اینکه صورتجلسهای انجام دهند تماس گرفتند و حرفهای ما را شنیدند) خیلی برایم ناراحتکننده نبود. نه اینکه با سانسورهای جدید موافق باشم. مثلا در سکانسی سیروس همتی جلوی سفارت شعار میدهد: «صل علی محمد بوی توافق آمد». این سکانس شوخی قشنگی بود که آن را به مباحث دیگری ارتباط دادند و من هم در نهایت نتوانستم دوستان را متقاعد کنم و از فیلم خارج شد اما چون بههرحال به فیلمساز احترام گذاشتند و فرصت دفاع لااقل بهصورت تلفنی به من دادند گلایهای ندارم و با وجود اینکه برایم ناخوشایند بود از کنار آن گذشتم.
چه فیلمی در دست تولید دارید؟
روزهای آخر فیلمبرداری فیلم بخارست هستیم که به نظرم بسیار جذاب شده. در نیمه دوم سال قطعا کمبود فیلم مفرح داریم و بههمیندلیل، احتمالا در آن زمان فیلم را اکران میکنیم. از آنجا که کلیت فیلم راجعبه مباحث اجتماعی است و شوخیها و بازیهای خوبی هم دارد پیشبینی میکنم در گیشه هم از فروش خوبی برخوردار باشد. بههرحال چرخه اقتصادی سینما باید بچرخد، چراکه رونق سالنهای سینما سبب اشتغالزایی بسیاری از مردم میشود و از این بابت خوشحالم که فیلمهایم به رونق اقتصادی سینما کمک کرده است.
در انفرادی چه میبینید؟
مهدی هاشمی، رضا عطاران و احمد مهرانفر سه نفری هستند که پولهایشان را یک موسسه اعتباری خورده و حالا آه در بساط ندارند. آنها تصمیم میگیرند خلاف کنند تا به زندان بیفتند بلکه در آنجا، آب و نان راحتی گیرشان بیاید اما هر خلافی میکنند، کسی آنها را دستگیر نمیکند.
ساناز قنبری - گروه فرهنگ و هنر روزنامه جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی میرزابیگی، در گفت و گو با «روزنامه جامجم»: