جهان در عصر بعثت چه ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی داشت؟
خداوند متعال در قرآن فرموده است: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الأُمِّیینَ رَسولًا مِنهُم یتلو عَلَیهِم آیاتِهِ وَیزَکیهِم وَیعَلِّمُهُمُ الکتابَ وَالحِکمَةَ» با این بیان میتوان گفت مهمترین و باارزشترین حادثهای که در طول تاریخ اتفاق افتاده بعثت است؛ اتفاقی که باعث شد پیام الهی توسط پیامبر(ص) به بشریت رسانده شود. جهان در آستانه بعثت از نظر دینی، فرهنگی و اجتماعی وضعیت نامطلوبی داشت. جاهلیت بر زندگی فردی و اجتماعی مردم سایه افکنده بود، جاهلیتی که در عربستان رنگ و بوی بیشتری داشت. جاهلیت جهانی بسیار عمیق بود و موجب ناهنجاریهای اجتماعی، علمی، دینی، اخلاقی و سیاسی شده بود. این ناهنجاریها در قالبهایی مانند فساد و فحشا، بتپرستی، خرافهپرستی، قتل و غارت و ... دیده میشد. علاوه بر این، دو امپراتوری روم و ایران در دنیا حاکم بودند که همواره جنگهای شرق و غرب را بر سر مردم آوار میکردند. نزاعهای سیاسی و نظامی آنها نیز علاوه بر ویرانی ، جنگ و خونریزی به ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی دامن میزد.
آیا جهان از نظر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در انتظار بعثت بود؟
بله همین طور است. تمدنهای الهی زمانی رخ میدهند که زمینههای اجتماعی و فرهنگی وجود داشته باشد. یعنی زمانی رسیده باشد که جاهلیت و ناهنجاریهای فرهنگی و اجتماعی به اوج خود رسیده باشد در این صورت بعثت رخ میدهد. جهان در عصر بعثت نیز چنان در ناهنجاریهای مختلف گرفتار آمده بود و انحرافات فکری و اعتقادی بشر را در برگرفته بود که آمادگی پذیرش دین خاتم را پیدا کرد. پیامبر خاتم آخرین نمونه تمدن الهی را برای بشریت به ارمغان آورد و جهان را از انحطاط نجات داد. حضرت امیرالمؤمنین(ع) در وصف دوران قبل از بعثت میفرماید: «خداوند متعال زمانی پیامبر را فرستاد که نشانههای هدایت از بین رفته بود و راههای دین ویران شده بود. از این جملات حضرت علی(ع) چنین برمیآید که در عصر جاهلیت، ادیان الهی ناشناخته مانده و بدعتها سر باز کرده بود.» به عقیده من مهمترین مشکل بشر در آستانه بعثت این است که اهل تعقل و اندیشه نبود.
وضعیت فرهنگی و تمدنی عربستان به عنوان بستر جغرافیایی بعثت چگونه بود؟
تعقل و اندیشه در میان اعراب اصالتی نداشت. آنچه از ناهنجاریهای دینی، اجتماعی و فرهنگی در جهان عصر بعثت گفتیم در عربستان نیز جاری بود. در آن سرزمین هیچ چیز جای خودش نبود. علم جایگاهی نداشت، نظام اجتماعی بر مدار قبیلهگرایی و زورگویی بود و اقتصاد فاسد بود. در دنیا ابرقدرتها حاکم بودند و در عربستان سران قبایل.
در عربستان، تعصبهای کور جاهلی مانع خردورزی شده بود. در بسیاری از باورها و رفتارهای عربستان نوعی کژی، کاستی، سفاهت، حماقت و خشم بر رفتارهای آنها سایه افکنده بود. لذا نخستین آیاتی که بر پیغمبر اکرم نازل میشود دعوت به خواندن است؛ اقرأ. خواندن ازمقوله علم، اندیشه، فرهنگ و توحید است و توحید یعنی عبادت و بندگی. خداوند میخواهد راز خلقت جهان را به انسان بگوید که چرا خلق شده، هدف از خلقت چه بوده است؟ این آیات از مقولهها و نشانههای حق است. لذا از ابتدا از تفکر و تعبد سخن میگوید. مفاهیمیکه امروز در پس قرنهای پس از بعثت و در دوره پیشرفتهای تمدنی بشرجایگاه مهمی دارد.
پیامبر اکرم این مفاهیم را ۱۴۰۰سال قبل برای ما آورد. «اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق.»
این آیات در حالی بیان شده که در کل سرزمین حجاز ۱۷یا ۱۸نفر خواندن و نوشتن میدانستند. این وضعیت علمی و فرهنگی حجاز است. اعراب از نظر اجتماعی نیز وضعیت بسامانی نداشتند. جامعه عرب قبیله محور و بر پایه نسب و عصبیت استوار بود. روابط اجتماعی بر اساس حق استوار نبود. ظلم و ظالم معنای ناهنجاری نداشت. از نظر دینی خرافه و بتپرستی حاکمیت میکرد. کعبهای برای عبودیت بنا و تبدیل به بتکده شده بود. انحرافات اعتقادی و اخلاقی رایج و شرک اعتقادشان بود.
پیامبر(ص) بر اساس ندای فطرت انسانی که خداوند به ودیعه گذاشته آنان را به خداپرستی و توحید دعوت کرد. علی(ع) در این باره میفرماید: «خداوند متعال پیامبرانی فرستاد تا مردم را به همان فطرت خدایی خودشان پایبند سازد، نعمتهای فراموش شده را یادآوری کند و گنجینههای خرد را که خداوند متعال در وجود بشر به ودیعه نهاده است
زنده کند.» امام در جای دیگر میفرماید: «زمانیکه حضرت محمد(ص) مبعوث شد، ساکنان زمین مردمانی پراکنده بودند. گرایشها پراکنده بود، گروهی خدا را به مخلوق تشبیه میکردند، جمعی کفر میورزیدند و برخی به نام الهی به موجودات پست تمسک میجستند. خداوند متعال پیامبر خود را فرستاد تا همه مردمان را از گمراهی نجات دهد. »
از ویژگیهای خاص بعثت رسول خدا این بود که خداوند متعال از همه انبیای پیشین پیمان گرفته است تا به پیامبرخاتم ایمان بیاورند لذا میبینیم که بشارت به بعثت پیغمبر اکرم و نشانههای ظهور این پیامبر در تورات و انجیل آمده است.
غیر از بحث دعوت به فطرت در بعثت رسول خاتم، چه برتریهای فرهنگی در دین اسلام وجود داشت که زمینه جذب مردم را فراهم کرد؟
در پایان سوره برائت آمده است: رسول من انفسکم؛ یعنی پیامبری از جنس خودتان فرستادیم. سپس میگوید حریص علیکم یعنی بسیار به فکر شماست، درد و رنج شما، پیغمبر را به رنج میاندازد. رحمتللعالمین است، یعنی حاضر است در سختترین شرایط گرسنه بماند اما امنیت مردم را تامین کند. نسبت به جامعه انسانی مهربان و رئوف است. از این رو دین او خاتم و جهانی است.
یکی از ویژگیهای بارز و خاص پیامبر رحمتللعالمین بودن است. او خود را برای آسایش دیگران به زحمت میانداخت. در اول سوره طه آمده است: بسما...الرحمنالرحیم. طه. و ماانزلنا هذا القرآن لتشقی.
زمانی که پیغمبر اکرم مکه را فتح کرد، اصحاب میگفتند: الیوم یومالملهمه، باید انتقام بگیریم و حضرت فرمودند: خیر، الیوم یومالمرحمه، امروز روز رحمت است. از همین رو کفار قریش در روز فتح مکه او را کریم خواندند و از رسولا... طلب بخشش کردند. کرامت و بزرگی پیامبر را حتی کفار قریش احساس کردند. رسولا... رحمتللعالمین است و در تبلیغ رسالت نبوی نگاهی جهانی دارد.
در قرآن از واژه ناس بیشتر از آمنوا و مسلمین استفاده شده است. چرا پیامبر(ص) چنین نگاه جهانی در حوزه فرهنگ دینی دارد؟
اول اینکه در خصوص شخصیت پیامبر(ص) ما اعتقاد داریم که رسولا... ثمره خلقت بشریت بوده است. این اعتقاد ما برگرفته از آیات صریح قرآن است. با این مضمون که رسول خاتم ثمره خلقت انبیا و بشر است و آمده است تا پازل هدایت الهی را کامل کند و بعد از او پیامبری نخواهد آمد و باب وحی بسته خواهد شد زیرا دین اسلام کاملترین دین است. پیامبری با چنین اوصاف باید از همه نظر کامل و تمام باشد. یکی از مهمترین ویژگیهای پیامبر(ص) اهتمام او به مسائل فرهنگی جامعه بود چراکه هدف از بعثت رسولا... بازکردن گرههای فرهنگی، اعتقادی، دینی و اجتماعی جامعه بشری بود. جامعه مدنی نبوی معیار و تراز جامعهای است که از آسیبهای فرهنگی و اجتماعی پاک شده باشد. به همین منظور قرآن و شریعت ما آموزههایی به ما داده است و بر اساس آن فکتها میتوانیم جامعه اخلاقی و زیست سالم را رقم بزنیم. احادیث نبوی فرهنگساز و تمدنساز است.
هر جایی اولیا و انبیای الهی آمدند پای تمدن به آنجا باز شد. سنت نبوی و اهلبیت او بهترین هدیه تمدنی خدا به بشریت است.
پیامبر از چه ابزارها و روشهایی برای ایجاد تغییر در فرهنگ جهانی استفاده کرد؟
خداوند به پیامبر میگوید: «و قل لهم قولا بلیغا»، «و قل لهم فیانفسهم» یعنی یک چیزی بگو که از جان و دل آنها باشد. خداوند ابزار کار را به رسولا... نشان میدهد. آنچه در این مسیر انسانسازی اهمیت دارد مهربانی با مردم است، باید در مسیر هدایت و دعوت به مردم عشق ورزید؛ «جانا سخن از زبان ما میگویی». سخن از زبان مردم یعنی از دل فطرت آنها گفتن و در مسیر رهایی از بندهای شیطانی قرار گرفتن. این راه و روش تبلیغ نبوی است. ابزار دعوت او نیز عطوفت و مهربانی با بشریت است. با چنین ابزار و روشی جهان در عصر بعثت در آستانه یک تحول عظیم فرهنگی و تمدنی قرار گرفت. پیامبر(ص) گنج عقل و اندیشه جهانیان را کشف کرد و بقیه مسیر را به مردم سپرد که بپذیرند یا نه. به ندای فطرت خود پاسخ دهند یا نه.
صلحمحوری و گفتوگو محوری در تحقق اهداف رسالت پیامبر چه نقشی ایفا کرد؟
پیامبر برای اتمام مکارم اخلاق مبعوث شد. در برابر لجاجت و تعصبات قریش و یهود با اخلاقمداری برخورد کرد. لکن در اصول و مبانی با هیچکس تسامحی نداشت. ما ندیدیم کسی در حکومت اخلاق را رعایت کند به غیر از علیبن ابیطالب و امیرالمؤمنین(ع) تمام اخلاق را از پیامبر اکرم آموخت. در هیچ منبع تاریخی نیامده است که پیامبر آغازگر جنگ باشد. در جنگ با یهود، فتح مکه و ... همواره طرف مقابل خائن، عهدشکن و آغازگر جنگ بود.
پیغمبر اکرم اخلاق را درهمه ابعاد زندگی ازجمله مسائل سیاسی و حکومتی رعایت میکرد. از این رو رفتار اجتماعی و سیاسی رسول خدا پیوسته مورد استناد دانشمندان و مصلحان است.
پیامبر خاتم(ص) پیغمبر صلح، مودت و رحمت است. اکثر دستاوردهای پیغمبر معنوی است. «لقد کان لکم فی رسولا... اسوه حسنه» پیامبراکرم اسوه حسنه جهانیان است. او در شیوه رفتار فردی، اجتماعی، سیاسی و حکومتی اخلاقمدار و اسوه است. سادهزیستی، اخلاقنیک، توجه به فرودستان جامعه، عدالت و صلحجویی از ویژگیهای رفتاری نبیا... است که از ایشان و انک لعلی خلق عظیم برای ما به تصویر کشیده است. امامان معصوم روایتهای فراوانی درباره الگوبودن اخلاق نبوی در همه ابعاد زندگی بیان کردهاند. تعبیری زیباتر از اسوه حسنه بودن برای پیامبراعظم(ص) نمیتوان بهکار برد. پیامبر اکرم یاران خود را حتی در میدان جنگ به رعایت حق و عدالت و اخلاقمداری دعوت میکند.
فرهنگی که سوغات بعثت پیامبر بود توانست پاسخگوی نیازهای بشر در طول تاریخ باشد؟
در بررسی آموزههای دینی پیامبر خاتم این نکته که اخلاقمداری و فطرتالهی بشر مورد توجه بوده شکی نیست. اعتدال و میانهروی از دیگر ویژگیهای آموزههای نبوی است. آموزههایی که براساس فطرت بنا نهاده شده در هیچ دورهای کهنه نمیشود. در دنیای امروز غرب بهشدت بهدنبال معنویت و اخلاق است. اگر دنیا به دستاوردهای بعثت نبوی میرسید بسیاری از مشکلات جهان حل میشد. عمل به سنت و سیره نبوی، مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ما را حل میکند. بعثت پیامبر(ص)، تمدنساز بود. آموزههای رسولا... اخلاقی و جامعهساز است. جامعهای سالم و صالح میسازد. این ویژگی محدود به زمان و مکان نیست. در یک محدوده خلاصه نمیشود، پیامبر اکرم از ریزترین مسائل خانوادگی تا مسائل حکومتی و روابط بینالملل را برای ما ترسیم کرده است اما متاسفانه عیب از مسلمانی ماست.
اشاره کردید که پیامبر تمدنساز است. اکنون نیز بحث تمدن نوین اسلامی یکی از خواستههای جامعه و حکومت اسلامی است. چطور میشود در مسیر رسولا... به هدفی که امروز برای خود تعریف کردهایم برسیم؟
اعتقاد شخصی من این است که هرجا پایه تمدنی وجود داشته یکی از اولیای الهی نقش داشته است.
پایهگذار اصطلاح و طرح تمدن نوین اسلامی رهبر معظم انقلاب است. برای تحقق این طرح باید نهادهای حکومتی و مردمی و حتی در حوزه بینالملل به حوزه تمدنساز دین نبوی برگردند. روابط اجتماعی و سیاسی و بینالملل را در مسیر و مدار سیره نبوی قرار دهیم. نیازهای تمدنی روز جامعه را باز تعریف کنیم. قطعا در این صورت متمدنترین جامعه خواهیم بود اما متاسفانه ما شناخت خوب و جامعی از آموزههای نبوی و تمدنی که رسولا... پایهگذار آن بودند نداریم. به دستورات او عمل نکردیم. از اسوه حسنه بودن پیامبر برداشت صحیحی نداشتیم که اگر میداشتیم همه ارتباطات ما در مسیر تحقق جامعه متمدن تعریف میشد.
ضعف از فرهنگ است یا ضعف از مدیران و سیاستگذاران فرهنگی؟
هر دو. همه مسؤول هستند. کلکلم راع و کلکم مسؤول. هرکس در حیطه وظایف خود وظیفه دارد تا این آسیبها و ضعفها را رفع کند. حکومتها باید در حیطه وظایف خود زمینه را مهیا کنند. مردم باید به مسائل دینی و اخلاقی پایبند باشند. اگر یکی از آنها در انجام وظایف خودشان کوتاهی کنند به هیچ جایی نمیرسیم. اگر میخواهیم تمدن باشکوهی برپا کنیم باید همه دست به دست هم بدهیم. این وظیفه همه است.
نازلی مروت / روزنامه جام جم