این نوع رویکرد تنها به موضوع مواجه با خانم گوهر عشقی محدود نمیشود بلکه شاهد بودیم در جریان فتنه 88 و آشوب های سال 98 این رسانهها با نشر اخباری با موضوع کشتهسازیهای متعدد وارد عرصه شدند و تلاش کردند ذهن مردم را با هر خبر دروغی مشوش کنند.
در تحلیل و تفسیر این رویکردها باید به این نکته توجه داشت این رفتارها بیش از آنکه یک اقدام رسانهای باشد مبتنی بر جنگ روانی است. ما امروز با جنگشناختی رسانههای غربی و اپوزیسیون علیه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی مواجهیم.
آنها سعی میکنند با تکنیکهای رسانهای و روانشناختی مختلف، ادراک جامعه را تغییر بدهند و به تعبیری مدیریت ادراک کنند و یک جنگ ادراکی علیه افکار عمومی جامعه ایران به راه بیندازند. این رسانهها برای پیشبرد اهداف خود بهدنبال بهانههای مختلفی هستند. تکنیکها و ابزارشان در این مسیر هم بهطور معمول استفاده از رفتارهای غیراخلاقی است.
در همین نمونه اخیر شاهد بودیم جریان معارض انقلاب برای اینکه اهداف خود را پیش ببرند از یک مادر داغدیده سوءاستفاده کردند. به عبارت دیگر آنها از روشهایی استفاده میکنند که بههیچوجه در شأن یک رسانه که رسالت اطلاعرسانی و آگاهیدادن به مردم را بهعهده دارد، نیست.
استفاده از شیوههایی مثل دروغپراکنی، شایعهسازی، کوچکنمایی و بزرگنمایی از جمله ابزارهای آنها برای القای یک موضوع غیرواقعی است تا ذهنها را نسبت به حقیقت ماجرا مشوش کنند. اخیرا این رسانهها تکنیکی براساس جنگشناختی فراگرفتهاند که براساس آن حتی با حرف راست هم دروغ میگویند.
یعنی با استفاده از شیوههای مختلف، پیامی هر چند راست را به گونهای منتشر میکنند که گیرندگان پیام، اصل ماجرا را به شکل دروغ بپذیرند. مثلا گاهی با تقطیع یک پیام، یک خبر راست را بهگونهای به صورت وارونه به مخاطب منتقل میکنند که همان پیام دروغی که میخواهند در ذهن جامعه هدف جا بیندازند.
ما در طول این سالها طومار و فهرست فراوانی از مجموعه رفتارهای رسانه غرب و جریان معارض انقلاب داریم و شاید هفتهای بر ما نگذرد که با عمل آنها علیه انقلاب و افکار عمومی با استفاده از این تکنیکها روبهرو نباشیم.
هدف جامعه رسانهای غرب و اپوزیسیون از انتشار اخبار و شایعات این است که آرامش را از جامعه بگیرند و با تهمتزدن به نظام، جامعه را نسبت به جمهوری اسلامی ایران بدبین کنند. آنها با خلق ناامیدی در بین آحاد جامعه سعی میکنند در بین تکتک افراد تردیدهایی نسبت به نظام و مسؤولان آن ایجاد کنند.
این رفتارها البته اخیرا بهسرعت فزونی پیدا کرده و کاملا روشن است که در این زمینه بین رسانههای غربی شامل دستگاههای تبلیغاتی اروپا، آمریکا و صهیونیستها همچنین برخی از عوامل آنها در داخل یک تقسیم کار و هماهنگی وجود دارد.
بهگونهای که احساس میشود گویی این شیوه رسانهای کاملا زیرنظر یک مجموعه قرارگاهی قرار دارد. به عبارت دیگر انگار یک ستاد هماهنگکنندهای برای تولید پیامها، شایعات و دروغها وجود دارد.
طبعا با تلاشی که دستگاه رسانه ای غرب دارند و تکنیکهای جدیدی که در این زمینه بهکار میگیرند، گاهی ممکن است برخی نخبگان جامعه هم فریب این صحنهسازیهای رسانهای را بخورند و ناخواسته در پازلی قرار بگیرند که دستگاه تبلیغاتی غرب پیش پای آنها قرار دادهاست.
معتقدم کاری که صداوسیما درباره خانم گوهر عشقی انجام داد اقدامی بسیار حرفهای و مؤثر و روشنگرانه بود و این کار باید برای همه رسانههای داخل بهعنوان یک الگو و نمونه مطرح باشد.
حمیدرضا مقدم فر - کارشناس رسانه / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد