به اعتقاد مدیران این سازمان، هنرمندان بسیجی بازوی فرهنگی و هنری نظام اسلامی هستند و این سازمان در قالب انجمنهای فرهنگی، هنری و ادبی در صحنه حضور دارد و آماده اجرای فرامین رهبری در حوزه فرهنگ است. سازمان بسیج هنرمندان با نهادها، وزارتخانهها و مجموعههای فعال در حوزه فرهنگ و هنر همکاری دارد و با ایجاد کانونهای متعددی در مراکز استانها و شهرستانها در رشتههای مختلفی همچون فیلم، نمایش، هنرهای تجسمی، عکس، ادبیات داستانی و شعر، خوشنویسی، صنایع دستی و... عضو میپذیرد. علاقهمندان پس از مراجعه به این کانونها، کارت بسیج هنرمندان را دریافت و پس از سازماندهی بر مبنای تخصصها و علاقهمندیها در رشتههای مختلف فعالیت میکنند و با تولید آثار هدفمند به نقشآفرینی در عرصه هنر مشغول میشوند.
برپایی نشستهای تخصصی و هنری، برگزاری نمایشگاههای مناسبتی، اکران فیلم، برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی و کنگرههای بزرگ شعر، دیدار با خانواده شهدا، برگزاری کارگاههای آموزشی و مراسم رونمایی از تازههای نشر و... از عمده فعالیتهای این سازمان است. جواد جمیری- که از تیر امسال بر مسند ریاست سازمان بسیج هنرمندان کشور نشسته- معتقد است تربیت هنرمندان انقلابی و آماده کردن آنها برای ورود به عرصه فرهنگ و هنر شاید مهمترین رسالت این سازمان باشد. او میگوید باید فضای ورود این هنرمندان به فضای مجازی را بیش از پیش فراهم کرد تا ارتباط بیواسطه آنها با مردم شکل بگیرد. در گفتوگوی پیش رو مشروح سخنان این مدیر فرهنگی را درباره مأموریتهای سازمان، فعالیتها و برنامههای این مجموعه میخوانید.
در ابتدای بحث در خصوص عمده فعالیتهایی که سازمان روی آن متمرکز شده توضیح بدهید و اشارهای هم به اولویتهای مجموعه در دوره جدید داشته باشید.سازمان بسیج هنرمندان جزئی از بسیج مستضعفین است که با رویکردها و اهداف ترسیمشده در سطح کلان فعالیت میکند و طبیعتا مأموریتهای سازمان نیز باید در کانون این اهداف و در جامعه هنری تعریف شود و برهمین اساس جذب، سازماندهی و آموزش هنرمندان و علاقهمندان از جمله اهداف و مأموریتهای ترسیمشده آن است.
در سازمان بسیج هنرمندان با دو تعریف «هنرمندان بسیجی» و «بسیجیان هنرمند» رو به رو هستیم؛ بخش نخست هنرمندان حرفهای علاقهمند به همراهی با بسیج را تشکیل میدهند که قطعا همه آنها بسیجی هستند. این همکاری به صورت سازمانیافته است و از اساتیدی که به عنوان نخبگان هنری مطرح هستند در انجمنهای تخصصی و گروههای هنری در سراسر کشور بهره میگیریم. این آموزشها در دو سطح کلاسیک و کارگاهی (استاد شاگردی) با هدف تزریق افراد تربیتشده و توانمند به بدنه جامعه هنری کشور طراحی میشود.
بخش دوم شامل افرادی است که به صورت آماتور و نیمهحرفهای فعالیت میکنند و جذب این سازمان میشوند و تربیت و رشد آنها برعهده ماست. گاهی این ارتقا را در قالب رویدادها و جشنوارههای مختلف دنبال میکنیم، بر مبنای آن تولیداتی هم شکل میگیرد و در واقع فضایی فراهم میشود که هنرمندان خودشان را محک بزنند و ما نیز روند رشد آنها را ببینیم.
جشنواره، بهترین فضایی است که میتوان در آن شاهد چنین اتفاقی بود. البته این جشنوارهها رسالت دیگری هم دارند و آن شناسایی استعدادهای جدید است تا تحت آموزش استادان و هنرمندان حرفهای قرار بگیرند و فرآیند تربیتی و رشد آنها دنبال شود. در خلال این اتفاق حمایت از تولیدات تجربی نیز صورت میگیرد، البته منظور تولیدات حرفهای نیست چون مأموریت آن برعهده بخش دیگری از سازمان است.
یکی از اهداف شکلگیری جشنوارهها در هرسطحی، شناسایی استعدادهای نوظهور و ورود آنها به جریانهای هنری است. سازمان بسیج هنرمندان هم ید طولایی در برپایی جشنوارهها دارد، اما تا چه حد هنرمندانش بهعنوان شاخص، ماحصل و خروجی این جشنوارهها معرفی شدهاند؟
یکی از اهداف برپایی جشنوارههای درون شبکهای ما دقیقا شناسایی و معرفی این افراد است که تاکنون عملی هم شده اما ای کاش میشد گفت برخی هنرمندانی که مثلا در همین جشنواره فیلم کوتاه تهران شرکت میکنند کسانی هستند که از بطن فعالیتهای سازمان بسیج هنرمندان و همین جشنوارهها بیرون آمدهاند. به طور مثال هفته گذشته مراسم شعر عصر «رویش» برگزار شد، این عنوان را از این پس در برنامههای ما بیشتر میشنوید و طی آن هرماه افراد شاخص را انتخاب و به رسانهها و جامعه هنری معرفی خواهیم کرد. بخشی از شناسایی استعدادها اینگونه شکل میگیرد و تعدادی از هنرمندانی را که در مجموعه ما توانمند شدند، به بدنههای تولیدی که در مجموعه کلان بسیج حضور دارند، متصل میکنیم. در سطح کشور مجموعههایی هستند که کمپانی تولیدند و حرفهای کار میکنند، این هنرمندان به این مجموعهها تزریق میشوند اما اینکه من مصداقی اشاره کنم، شاخص بیاورم و بگویم این افراد کسانی هستند که آنها را در بسیج به این نقطه رساندیم و معرفی کردیم، از این به بعد اتفاق خواهد افتاد. البته نمیتوان همه را معرفی کرد اما افرادی بهعنوان نمونه در عرصههای هشتگانه همچون ادبیات، موسیقی، شعر، فیلم، تئاتر و... مطرح خواهند شد.
تعامل سازمان بسیج با مجموعههایی همچون بنیاد روایتفتح، حوزههنری، موزه انقلاب، کانون هنر شیعی، دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و... که اهدافی همراستا با هم دارند چگونه است؟
خوشبختانه در درون سازمان همافزایی و تعامل خوبی برقرار و در ماههای گذشته این اتفاق نظاممندتر هم شده است. ما جریان تربیتی و آموزشی را پیگیری و تولیدات هنرمندان جوان و با انگیزه را دنبال و قطعا آنها را به سوی این جریان هدایت میکنیم اما وقتی به نقطهای میرسیم که هزینهبردار است، آنها را در مسیری قرار میدهیم که حمایت مالی شوند و به نهادهایی مانند روایت فتح، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس و حوزه هنری معرفی و متصل میشوند؛ قطعا اگر این افراد جایگاه هنری خود را پیدا کنند خواهان هم مییابند. این امر در درون مجموعه اتفاق افتاده اما خودمان آن را رسانهای نکردیم. هنرمندانی به این مجموعهها تزریق شدهاند و تعدادی هم با صداوسیما و مراکز استانها ارتباط برقرار کردهاند.
برخی جشنوارهها و رویدادهایی که در سازمان بسیج برپا میشود همسو با برنامههای سایر مجموعههای فرهنگی و هنری است. مرکز هنرهای نمایشی و حوزه هنری جشنوارههایی مشابه با سازمان بسیج دارد یا سازمان فرهنگی هنری سرودها و پوئمسمفونیهای متعددی با محوریت انقلابی، مذهبی و ملی رونمایی میکند در حالی که تمرکز بر همافزایی و انتقاد از موازیکاری نهادها و مراکز هنری از تأکیدات رهبر انقلاب در ارائه راهبرد به شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است. شما در این مسیر چه کار شاخص و متفاوتی انجام میدهید؟
جشنواره برای ما هدف نیست بلکه یک ابزار است. بله ممکن است عناوین و موضوعات جشنوارههای ما با برخی از این برنامهها مشابه باشد، من حرف شما در اصل تأیید میکنم. موازیکاری و نبود همافزایی ممکن است بخشی از انرژی ما را از بین ببرد اما فعالیت ما یک تفاوت عمده با برنامههای دیگر دارد، آنها جشنوارهها را برای بررسی آثار برگزار میکنند و اثر محورِ اتفاق است. مثلا جشنوارهای با موضوع ایثار و شهادت برگزار میشود و سوژه اثر، مساله است و اینکه چه فردی آن را به جشنواره فرستاده چندان منظور هدف برگزارکننده جشنواره نیست و میخواهد فقط اثر را ارزیابی کند. کار ما اما متفاوت است. اینجا اثر مطرح نیست، بلکه ما شبکهای داریم که عمومی نیست اما در عین حال هنرمندمحور است و قرار است سطح ارتقای هنرمند را طی دو سالی که برای او برنامههای آموزشی گذاشته شده از آن جشنواره تا فاصله جشنواره بعدی بسنجیم که چقدر پیشرفت داشته و سطحش ارتقا پیدا کرده است. حالا ممکن است موضوعات جشنوارهها مشترک باشد اما اهداف متفاوت است و البته اینگونه هم نیست که از استعدادهای جدید استقبال نمیکنیم.
اما در نهایت شناسایی استعدادها و معرفی آنها به فضای فرهنگی و هنری هدف غایی همه جشنوارههاست.
بله این هم هست اما اینجا صرفا استعدادیابی مطرح نیست. ما یک فرآیند تربیتی را پیش میبریم و از آموزش مبتدیها شروع میکنیم. در این روند باید بدانیم سطح فرد مبتدی کجاست و باید شاخصهایی برای آن داشته باشیم که جشنواره میتواند یکی از همین شاخصها باشد؛ بنابراین در وهله اول ارتقا برای ما مهم است نه معرفی فرد به فضای فرهنگی.
شمار زیادی از هنرمندان و اصطلاحا سلبریتیها در بزنگاههای مهم سیاسی و اجتماعی به این عرصهها ورود میکنند و میتوانند روی جامعه مؤثر باشند. هنرمندان انقلابی و بسیجی، چقدر میتوانند روی مردم تاثیر داشته باشند؟
فراموش نکنیم همه هنرمندان در این مرز و بوم زندگی میکنند و همه به آنها علاقه داریم و برخی به عنوان یک الگو مطرحند اما عدهای شاهچهرهاند و بیشتر دیده میشوند. در این میان هنرمندان انقلابی که ویژگیهای رفتاری خاصی را پذیرفتهاند چندان تمایلی به حضور در فضای مجازی ندارند و به آن علاقهمند نبودند و طبیعتا وارد این عرصه نشدهاند.
اما امروز عصر ارتباطات و فضای مجازی است و دوری از آن برای یک هنرمند توجیه پذیر نیست.
بله. به نظرم الان دیگر این حضور بهعنوان یک الزام مطرح است و حتما این اولویت وجود دارد که همه ورود کنیم و این تأکید حضرتآقاست که همه اقشار مختلف باید حضور داشته باشند و وارد این عرصه شوند. ما هم برنامههایی داریم که این دوستان وارد فضایمجازی شوند اما ورود به فضایمجازی و نوع تعاملات در آن حساسیتهایی دارد چراکه این فضا اساسا حساسیتزاست و ابتدا باید سواد استفاده از آن را بیاموزیم که وقتی واردش شدیم از آن طرف بام هم نیفتیم و وارد مجادلات فضای مجازی نشویم.
به نظر شما این اتفاق به دو قطبی میان هنرمندان منجر نمیشود؟
بستگی به نوع نگاهی دارد که نسبت به این مساله داریم. اگر بخواهیم از دوقطبی صحبت کنیم در همهجا این دوقطبی میتواند ایجاد شود، حتی در خانه هم این دو قطبی با سلایق مختلف میتواند به وجود آید.
اما دامنههای آن اصلا قابل قیاس با یکدیگر نیست!
بله، متفاوت است، قبول دارم. اتفاقا یکی از ویژگیهای هنرمند انقلابی که حضرتآقا نیز بر آن تأکید دارند پرهیز از سیاستزدگی است که بهعنوان یک آسیب بزرگ برای هنرمند مطرح شده است. هنرمندان وقتی در حوزه تخصصی خودشان قرار میگیرند نهتنها هیچ اختلافی با یکدیگر ندارند بلکه نسبت به حوزه هنر یک فهم و نگاه مشترک هم دارند اما وقتی وارد مسائل جانبی میشوند وضعیت هم متفاوت میشود.
هر فردی باید در حوزه مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خودش ورود کند و نسبت به آن فهم داشته باشد اما اگر ما این هنرمندان را در مقابل آن دسته از هنرمندان قرار دهیم شکی نیست که فضای دوقطبی ایجاد میشود، در حالی که اگر در حوزه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و در سطح کلان روی یک اصل اشتراک وجود داشته باشد، سلبریتی که امروز در فضایمجازی حرفی برای گفتن دارد با آن هنرمندی که از این طرف میخواهد وارد عرصه شود اختلافی در اصل موضوع ندارند اما اگر بخواهند وارد موضعگیری و بحث سلایق شوند قطعا این دوقطبی ایجاد میشود. همانطور که در حوزه سیاسی هم دو طیف رقیب هم هستند در حالی که اگر به اصول پایبند باشیم و چارچوبها را بپذیریم این دوقطبی اتفاق نخواهد افتاد.
طبق گفته رئیس اسبق سازمان بسیج هنرمندان کشور، هنرمندان در پایگاه اجتماعی نقشی فراتر از عامه مردم دارند و بسیجیان هنرمند هم باید یک رویه آتش بهاختیار داشته باشند. دامنه این اختیار تا کجاست و این نقش چگونه تعریف میشود؟
مساله آتش به اختیار که حضرتآقا مطرح فرمودند معنایی بالاتر از این دارد؛ در واقع اینگونه است که اگر دستگاههای دولتی، حاکمیتی یا کسانی که متولی امر فرهنگ هستند نتوانستند مدیریت کلان و اجرایی خودشان را بهخوبی انجام بدهند، فضایی فراهم شود که اقشار مختلف و هنرمندان ایفای نقش کنند.
آتش بهاختیار یعنی تکلیف شما ساقط نیست اگر متولی امر نتوانست زمینه فعالیت اجتماعی و فرهنگی را فراهم کند شما این تکلیف را دارید که خودتان وارد عرصه شوید و نقشآفرینی کنید اما این به آن معنا نیست که یک دو قطبی هم میتواند ایجاد شود.
آتش بهاختیار به این معنا نیست که فرد هر کاری دوست داشت انجام دهد آنهم در قالب و ساختاری که قانون و نظام پیشتر تعیین کرده و بحث این است که چون ساختار مدیریتی نتوانسته امکان فعالیت و حضور برای هنرمند را فراهم کند، تکلیف از او ساقط نیست و هنرمند باید خودجوش وارد عملشده و وظیفه خود را انجام دهد.
برای القای اینکه هنرمند نقشی فراتر از عامه دارد، نیاز است که میان مردم شناخته شود، این درحالی است که به قول شما این هنرمندان علاقهای به حضور فعالانه در فضایمجازی ندارند.
میدانیم که هنرمند گروه مرجع است حتی زمانی که فضایمجازی هم وجود نداشت جامعه او را بهواسطه رسانهها میشناخت و امروز با فضایمجازی این ارتباط و تعامل بیشتر شده و قطعا حضور آنها میتواند این شناخت را بیشتر کند و مرجعیت آنها را بیش از پیش نشان دهد و ضریب نفوذشان را هم بالا ببرد.
رهبر انقلاب هنرمندان را به افسران جنگنرم تعبیر کردهاند که باید با تولیدات هنری در میدان حاضر شوند. سازمان بسیج هنرمندان چقدر هنر انقلابی را صادرکرده و چه فعالیتهای فرامرزی داشته است؟
در سالهای گذشته مجموعهای با عنوان «اتحادیه هنرمندان جهان اسلام» و با هدف ارتباط گیری با هنرمندان جهان اسلام ایجاد شده؛ البته فعالیت این اتحادیه در محدوده برپایی رویدادهای هنری نیست و صرفا ارتباط و شناسایی مدنظر بوده و اگر در عرصه بینالمللی رخدادها و رویدادهای هنری برگزار شود هنرمندان ما نیز آثارشان را ارائه میکنند.
گاهی اوقات لزومی ندارد حتما روی چیزی عنوان بگذاریم بلکه الگوگیری مطرح است که دیگران از فعالیتهای ما، نوع اندیشه و تعاملاتمان الگو بگیرند. همین ارتباطات دوستانه هنرمندان بسیجی با کشورهای اسلامی و این برقراری ارتباط الگویی برای صادرکردن است.
در میان شاخصههایی که برای نظام اسلامی تعریف میشود الگوی هنر انقلابی کلیدیترین بخش آن است که باید حتما معرفی شود. یک جنبه از فعالیتهای ما معرفی آثار هنری و بخش دیگر ارتباط هنرمندان با رویدادهای مختلف است.
مهمترین فعالیتهای سازمان در دو سالی که درگیر کرونا هستیم چه بوده است؟
ما در این دو سال بیکار نبوده و رویدادهای ما تعطیل نشدهاند بلکه به صورت غیرحضوری آنها را پیگیری و همچنین از هنرمندان حمایت کردیم. سال گذشته جشنواره سرودهای حماسی و موسیقی را برپا کردیم که برگزاری مراسم اختتامیه آن میسر نشد و سایر رویدادهای ادبیات داستانی، شعر و... نیز به صورت مجازی برپا شد. متاسفانه یکی از تبعات کرونا لطماتی بود که به هنرمندان وارد کرد و آنها را به لحاظ مالی دچار مشکل ساخت. خوشبختانه بسیاری از آنها توسط دوستان ما شناسایی شدند و به آنها کمک کردیم، عیادت از هنرمندانی که در بستر بیماری بودند از دیگر فعالیتهای ما در این دوران بود و کمکهای مردمی که باعث و بانی جمع آوری آن هنرمندان بسیجی بودند نیز به هنرمندان اهدا شد.
برای ایام پایانی سال چه برنامههایی دارید؟ آیا مأموریتهای سازمان در سال جدید تعریف شده است؟
امسال را به شناسایی ظرفیتها اختصاص دادیم که بیشتر استانها محور آن بودند و در کنار سایر رویدادها، برنامهای مفصل برای سردار شهید سلیمانی را هم دنبال میکنیم. چند رویداد حرفهای و تخصصی در رشتههای تجسمی، فیلم کوتاه و... برگزار خواهد شد، همچنین جلسات هماندیشی و تعاملات ما با هنرمندان شاخص و اهل اندیشه برقرار است و در نیمه دوم امسال برای سال ۱۴۰۱ برنامهریزی دقیقتری خواهیم داشت تا اهدافمان را با قدرت بیشتری دنبال کنیم.
شاخصههای هنرمند انقلابی چیست؟
همان طور که شاخصهای یک هنرمند معین است و براساس آن حتی درجه هنری هم دریافت میکند ما نیز باید شاخصها و ویژگیهایی را به این هنرمند الصاق کنیم تا بشود هنرمند انقلابی! یعنی همان چیزی که هدف ما در این سازمان است. بنابراین باید ویژگیهای هنرمند تراز انقلاب و یک هنرمند انقلابی را از جایی استخراج کنیم. در وهله نخست باید بدانیم هنرمند انقلابی چطور تعریف میشود. ما این مفاهیم را از بیانات حضرت امام(ره) و به ویژه رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر در دیدار با هنرمندان و اهالی فرهنگ استخراج کردهایم، زیرا کسی این واژهها را تعریف نکرده اما رهبری تعریف دقیقی از هنر انقلاب و ویژگیهای هنرمند انقلابی دادهاند و ما براساس شاخصهایی که استخراج شده این تعریف را ارائه میدهیم، به علاوه اینکه هنرمند را با همین مؤلفههای تخصصی ارتقا میدهیم که به یک سطح هنری با ویژگیهای تراز انقلابی برسد و آنها را در خود پرورش دهد. این شاخصها بسیارند، به عنوان نمونه «هنرمند جشنوارهزده نباشد»، چرا که دچار آفت شده و دنبالهرو خواست جشنوارهها میشود نه هنر متعهد! این خودش یکی از شاخصهای هنرمند در تراز است.
مریم دبیری / روزنامه جام جم