اولین گریهها که بر اثر گرسنگی بوده و طلب شیر از مادر و اولین جملهای که از او شنیدهایم زمانی که به هر دلیلی نتوانسته همان لحظه به ما شیر و غذا برساند؛ « صبر کن مادر؛ چند لحظه صبر کن». صبر مثل غذا برای ما حیاتی است.
این را از رفتار و گفتار مادر آموختهایم، نه بهعنوان یک مهارت و آموزه زیستی بلکه بهصورت غریزی. رفتاری که باید آن را بیاموزیم و در حافظه ثبتش کنیم تا بتوانیم به حیات خود ادامه دهیم. برای بقا که از صبر بگذریم به مرحله رشد شخصی و موفقیت فردی و اجتماعی میرسیم و با «صبر آگاهانه» میتوانیم به آن برسیم.
صبر اولین مهارت و فضیلتی است که هر انسانی میآموزد و اگر یاد بگیرد چگونه از این خصلت استفاده کند به فردی موفق در زندگی و اجتماع تبدیل میشود. همه اینها سبب شده تا یونسکو ۱۶ نوامبر را بهنام روز «صبر و بردباری» نامگذاری کند تا مردم با تمرکز روی این ویژگی و مهارت به دوستی با خود و دیگران و جوامع دست پیدا کنند.
دست به کاری زنم که غصه سرآید
دکتر اسماعیل آذر، استاد ادبیات درباره کلیدواژه صبر که در کتابهای مهم از آن یاد شده میگوید: صبر آنقدر مهم است که خداوند در آیه ۱۴۶سوره آلعمران میفرماید: انا... یحبالصابرین «خداوند صابرین را دوست دارد». انسان صبور آنقدر عزیز و گرانقدر میشود که خداوند به او محبت ورزیده و او را گرامی میدارد. اگر بپرسیم خداوند چه کسانی را دوست دارد و پاسخها را پیدا کنیم به این جواب هم میرسیم که انسان صبور صاحب چه فضیلتهایی است که پروردگار او را عزیز میدارد. واژه صبر از درختی به همین نام گرفته شده، گیاهی بسیار تلخ که میوهای شیرین دارد. صبر تلخ است، صبوری کردن مسیری پر از سختی و تلخی است اما نتیجه صبر همیشه شیرین است. همه ما تجربههایی داریم از زمانهایی که صبر نکردهایم و به نتایج بدی رسیدهایم و به جای گشایش در گره و مخمصه افتادهایم یا مشکلاتمان بیشتر شدهاست. تجربه ثابت کرده که آدمهای صبور معمولا پیروز میشوند و به ظفر دست پیدا میکنند. همانطور که جناب حافظ میفرماید: «بر سر آنم که گر ز دست برآید/ دست به کاری زنم که غصه سر آید...» و در ادامه میگوید: «صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند/ بر اثر صبر نوبت ظفر آید...»
صبر و ایمان
حافظ در این غزل مفهوم صبر را کاملا و از جهات مختلف برای ما روشن و مشخص میکند و از صبری صحبت میکند که منفعل نیست، همان ابتدا این موضوع را روشن میکند که تصمیم دارد دست به کاری بزند تا غصههایش تمام شود و در ادامه این را یادآوری میکند که برای رسیدن به این مرحله باید صبور باشد و با عجله و شتاب پیروز نمیشود.
حافظ میگوید، هدف دارد و برای رسیدن به آن برنامهریزی کرده. این غزل نشان میدهد اینکه برخی تصور میکنند، فقط با «صبر» کردن به نتایج دلخواه میرسند، اشتباه محض است. صبر هدفمند، بردباری در مسیر رسیدن به هدف است. این که تو تحمل پذیرش و عبور از چالشها را داشته باشی، کم نیاوری و به راهت ادامه دهی. این که اگر به بنبست رسیدی؛ ناامید نشوی، عصبانی نشوی، پرخاشگری و دعوا نکنی بلکه صبور و آگاه به مسیرت ادامه دهی.
آگاهی و صبوری دو بال حرکت و رشد انسان هستند. ایمان، صبر را وسیع میکند. انسانهای مؤمن و متوکل، صبور هم هستند، چون میدانند که نیرویی ماورایی و بزرگتر از این دنیای خاکی به آنها کمک میکند. چه کسانی مؤمن هستند، کسانی که دوست دارند خداوند آنها را دوست داشته باشد. آفریدگار چه کسانی را دوست دارد؛ صابران را. یعنی ایمان و صبر و انسان صبور و مؤمن به موازات هم هستند و کاملکننده یکدیگر.
دوستداشتنی مثل آدمهای صبور
انسان صبور کمتر به دردسر میافتد چون میداند که چگونه و از چه مسیری حرکت کند که کمتر دچار آسیب و نقصان شود. آدم صبور به نشاط پایدار دست پیدا میکند، چون برنامهریزی دارد و اهداف بلندمدت. شاید در مسیر سختی زیاد ببیند، اما صبر میکند و آگاهانه به حرکتش ادامه میدهد، همه چالشها را هموار کرده و فراز و فرودها را تجربه میکند برای همین زمانی که به هدفش میرسد، دیگر نگران از دست دادن آن نیست.
او زمان کافی صرف کرده تا به نتیجه مطلوب برسد و نتیجه دلخواه معمولا شادی پایدار به همراه دارد. آدم صبور چون وقت و زمان کافی صرف میکند و با احتیاط جلو میرود کمتر در مضان اتهام قرار میگیرد. آدمهای صبور، تعاملات اجتماعی خوبی دارند، آدمهای زیادی دور و برشان هستند، چون آدم صبور برای دیگران وقت میگذارد، بدون عجله آدمها و صفات آنها را میسنجد و از بین اطرافیان بهترینها را برای دوستی و معاشرت انتخاب میکند. به همین دلیل تعاملات گسترده و اجتماعی او کارآمد و کمآسیب است. آدم صبور کم حرف میزند. سکوت و بهجا صحبت کردن از فضیلتهای انسانهای آگاه و خرمند است. کسی که صبور است، میتواند زبان خود را نگه دارد و این یکی از ویژگیهای قدسیان و معصومان است؛ اینکه بدانی چه زمانی صحبت کنی و چه زمانی سکوت. آدم صبور میتواند در هنگام خشم و عصبانیت سکوت کند و همین صبوری در حرف نزدن باعث صلح و آشتی و آرامش میشود. چه زبانهایی که بیهنگام و بیموقع باز شده و آسیبها و جنجالهای زیادی را سبب شده است. صبر در هنگام سخن گفتن، اندیشمندانهترین روش برای حفظ ارزش خود و ایجاد صلح و آرامش در محیط پیرامون است. همه اینها نشان میدهد که صبر گذرگاه ورود به نیکیها و خوبیهاست.
بر اثر صبر نوبت ظفر آید
صبر یعنی دوری از اغتشاش؛ چه ذهنی و فردی و چه اجتماعی. آدمی که صبور است، ذهن آرامتری دارد و بهتر میتواند برنامهریزی کند. ذهن آشفته جز آشفتگی نتیجه دیگری بهبار نمیآورد. هر گرفتاری و سختی که داشته باشی برای رهایی از آن باید بدانی چه میکنی و به کجا میخواهی برسی و این جز با صبر و آرامش به نتیجه نمیرسد. تو حتی اگر مصلح اجتماعی باشی و برای یک جامعه گسترده برنامه داشته باشی، فقط با صبر و آرامش میتوانی به نتیجه برسی.
اگر در تنگنای مالی قرار داشته باشی، فقط با صبر و برنامهریزی میتوانی از آن خلاص شوی. اگر انتقادی داری و میخواهی به حقات برسی فقط با صبر و آرامش میتوانی درست صحبت کنی، مشکلات و مطالبات را بگویی و باز هم صبور باشی تا به نتیجه برسی. البته در این مسیر شاید «کاسه صبرت لبریز شود» در این صورت پاسخ و واکنش نشان خواهی داد اما باز هم پیروز تو هستی چون مسیر را با صبر و آرامش طی کردهای و دیگر خودت را سرزنش نمیکنی که چرا صبر نکردی و دیگران هم تو را به دلیل عجله سرزنش نخواهند کرد. میبینید باز هم به گفته جناب حافظ رسیدیم «بر اثر صبر نوبت ظفر آید...».
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
محمد نصرتی در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛