پربیراه هم نیست چرا که مرز زندگی به سبک کپرنشینی با اقامت در سکونتگاههای غیررسمی یا حاشیه نشینی آنقدر باریک است که نتوان بهراحتی تفاوتی میان آنها قائل بود. اما تفاوتهای آشکاری در این میان وجود دارد.
حاشیه نشینی همان اقامت در سکونتگاه های غیررسمی نیست و هر دوی اینها هم به معنای کپرنشینی نیست.
حضور ابراهیم رئیسی در منطقهای کپرنشین در حاشیه استان سیستان و بلوچستان و وعده ساماندهی آنها تا پایان سال دوباره بحث کپرنشینی در ایران را پیش آورده است؛ موضوعی که طی دهههای گذشته بارها مطرح شده و اغلب سیاست های کپرزدایی هم به نتیجه نرسیده است.
گاه حضور مسؤولی و گاه اتفاقات تلخ دیگری این موضوع را دوباره به رسانهها میکشاند. سال گذشته بود که آتش سوزی محله کپرنشین جنگلوک چابهار سبب شد تا اندک اموال مردم فقیر و محروم این محله در کمتر از دو ساعت طعمه آتش و کاملا خاکستر شود.
در این میان سؤالاتی همچنان وجود دارد. اینکه چرا سیاستهای گذشته نهتنها باعث بهبود وضعیت کپرنشینان نشده که در مواردی نیز باعث گسترش آنها هم شده است.
دیگر اینکه وعدههای رئیسجمهور مبنی بر ساماندهی کپرنشینی تا پایان سال تا چه اندازه امکان اجرایی شدن دارد؟ و مهمتر اینکه چرا تاکنون نظام پایشی برای رصد تعداد و عوامل پیدایی جمعیت کپرنشینان در ایران صورت نگرفته است؟
امروز یکی از چالشهای عمده ناپایدارکننده شهری در کشور، گونهای شهرنشینی با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیررسمی یا حاشیهنشینی است.
این تعریف حالا اما متفاوتتر شده است چرا که اگر پیش از این سکونتگاههای غیررسمی در حاشیه شهرهای بزرگ شکل میگرفت امروزه با توجه به توسعه شهرها گاه این سکونتگاهها در دل کلانشهرها قرار گرفتهاند.
سکونتگاههای غیررسمی به مناطقی گفته میشود که مهاجران و محرومان جامعه شهری را در خود جای داده یا خارج از برنامهریزی رسمی و قانونی توسعه شهری، عمدتا بدون مجوز در درون یا خارج از محدوده قانونی شهرها بهوجود آمدهاند.
فقدان سند مالکیت رسمی و محرومیت از خدمات و زیرساختهای شهری از شاخصهای این سکونتگاههاست. تنها تفاوت در سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهنشینی را باید در محل قرارگیری آنها جستوجو کرد اما کپرنشینی حداقل در گذشته نقطه اشتراکی با تعریف سکونتگاههای غیررسمی نداشته و ندارد.
هنوز هم هستند کسانی که کپرنشینی را نمادی از نوعی سبک زندگی پیشینیان میدانند و معتقدند لزوما نباید کپرنشینی را هممعنا با نداری و فقر دانست.
چرا که آنها نه حاصل توسعه شهری که شیوه زیستشان وابسته به شرایط اقلیمی و آب و هوایی بوده است و به نوعی زندگی کپرنشینی تا حدودی انتخاب بسیاری از افراد کپرنشین است.
مطالعات و پژوهشهای دقیقی در ارتباط با عوامل پیدایی یا افزایش جمعیت کپرنشین صورت نگرفته است اما آمارهایی جستهوگریخته از تعداد جمعیت آنها وجود دارد. البته که بازه آماری در ارتباط با تعداد این افراد آنقدر گسترده است که نتوان چندان به آن استناد کرد.
بهعنوان مثال سال گذشته امیرمحمود حریرچی، جامعهشناس در گفتوگویی تعداد کپرنشینان در ایران را پنج میلیون نفر اعلام کرد و سایت رسمی مرکز آمار ایران در سال 97 این تعداد را تنها 10 هزار خانوار اعلام کرد. اگر تعداد هر خانوار را حتی پنج نفر بگیریم به عدد 50 هزار نفر میرسیم که تفاوت فاحشی با آمار غیررسمی حریرچی دارد یا در نمونهای دیگر سه سال پیش معینالدین سعیدی، رئیس وقت شورای شهر چابهار و نماینده کنونی این شهر در مجلس شورای اسلامی گفت: «تنها در این شهر 20 هزار نفر در کپرها زندگی میکنند».
در یک فقره آماری جالب توجه دیگر البته مربوط به سال 93 که توسط مرکز آمار ایران منتشر شده، میتوان به یک نکته مهم پی برد و آن افزایش تعداد کپرنشینان ایران است.
این مرکز در سال 93 گزارشی از بررسی نوع محل سکونت خانوارهای ایرانی از سال۱۳۶۵ تا ۱۳۹۰ منتشر کرده که جزئیات آن، نشان از افزایش کپرنشینی در کشور از ۳۱ هزارخانوار در سال۱۳۶۵ به ۵۴هزار خانوار در سال۱۳۹۰ دارد که همه این اعداد با آمارهای کنونی از زبان مسؤولان تفاوت دارد.
همین نبود نظام ثابت پایش یکی از دلایل مهم و اصلی ناکارآمدی سیاستهای کپرزدایی دولتها در این حوزه بوده است.
رئیسجمهور منتخب اخیرا پس از بازدید از طرح ساماندهی مسکن کپرنشینان مرادآباد، کپرنشینی را شکل مطلوبی برای زندگی مردم ندانسته و پس از آن وعده داده تا شش ماه آینده وضعیت کپرنشینان را ساماندهی میکند.
در این میان برخی از افراد همان استدلال گذشته را تکرار کردهاند و میگویند کپرنشینی لزوما به معنای فقر نیست و به نوعی نماد فرهنگ و نوع زیست آنهاست حتی برخی از آنها گفتهاند طرح های کپرزدا
به نوعی دخالت در فرهنگ بومی منطقه است! فرود رفعتی، فعال اجتماعی ساکن جیرفت کرمان است؛ منطقهای که یکی از مراکز تجمع کپرنشینی در ایران محسوب میشود و بارها دولتها وعده ساماندهی آنرا دادهاند و حتی جشن پایان کپرنشینی گرفتهاند اما وضعیت همچنان به همان شکل سابق است. اولین سوالمان از او معطوف به همین نکته است، اینکه چقدر باید کپرنشینی را بهعنوان فرهنگ بومی آن منطقه بشناسیم؟ او به جامجم میگوید: «کپرنشینی تابع شرایط اقلیمی و آبوهوایی است و شاید در دهههای گذشته به دلیل فراوانی منابع پایه بتوانیم تا حدودی کپرنشینی را بهعنوان یک خردهفرهنگ بشناسیم اما بدون شک در این روزها نمیتوان آن را نوعی انتخاب از سوی کپرنشینان قلمداد کرد».
او معتقد است در شرایط کنونی بدیهی است که انتخاب اول این افراد زندگی مطلوبتر است. رفعتی به ما میگوید: «کپرنشینی بهدلیل محرومیتها و کمبودهای مردم در راستای استفاده از مصالح در کنار شرایط خاص اقلیمی روی داده است و در واقع اگر این مردم از امکانات مطلوبتری برخوردار بودند امروز به کپرنشینی روی نمیآوردند.»
نکته دیگری هم در این میان وجود دارد. برخی از تصاویر منتشرشده از حضور ابراهیم رئیسی نشان از بازدید او از زاغههای حاشیه شهر چابهار دارد و برخی از کاربران فعال مجازی با اشتراکگذاری این تصاویر عنوان کردهاند این تصاویر مربوط به زاغهنشینان است و این در حالی است که رئیسجمهور از ساماندهی کپرنشینان گفته است. اما اگر به خود گفتههای رئیسجمهور استناد کنیم چقدر وعده او امکان اجراییشدن دارد؟ یا مهمتر اینکه مراد از ساماندهی کپرنشینان در حرفهای او چیست؟ احمد مرادی، نماینده کنونی بندرعباس و البته فرماندار پیشین این شهر است.
مرکز استان هرمزگان که یکی از مراکز تجمع کپرنشینان در ایران است. از او میپرسیم چقدر وعده رئیسجمهور قابلیت اجراییشدن دارد؟ او هم معتقد است مراد ابتدایی گفتههای ابراهیم رئیسی مبتنی بر شرایط زیستی زاغهنشینان و حاشیهنشینان است.
مرادی به جامجم میگوید: «ایجاد جذابیت در روستاها و عملیکردن سیاستهای مبتنی بر عدالت میتواند راهکار مؤثر و البته بلندمدت در حل این معضل باشد.»
او میگوید: «اساس پیدایی این افراد، معلول افزایش فقر و وضعیت نابسامان اقتصادی است. ساماندهی کپرنشینان اگر به معنای حلشدن باشد باید که ریشهای به آن بپردازیم و تنها راه آن رونق اقتصاد و کاهش تورم و برداشتن فشار از روی دوش مردم است.»
او همچنین به افزایش تعداد زاغهنشینی در مرکز شهر بندرعباس اشاره میکند و معتقد است، این افراد از هر نوع شرایط مطلوب زندگی به دور هستند و به نوعی بهعنوان بارزترین نماد فقر اجتماعی هرمزگان شناخته میشوند.
در اشارههای فرود رفعتی، فعال اجتماعی ساکن جنوب کرمان هم میشود اشتراکاتی با گفتههای نماینده مردم بندرعباس پیدا کرد. او هم معتقد است سختی معیشت و محرومیت بسیار مردمان این منطقه که آنها را مجبور به کپرنشینی کرده است.
رفعتی همچنین از خانههایی حرف میزند که حدود 10سال پیش در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد قرار بود ترکیبی از خانه و کپر باشد اما با ناتمام ماندن آن، مردم این مناطق این سازهها را تبدیل به آغل گوسفندانشان کردند! از او درباره همین واکنش مردم آن منطقه میپرسیم. اینکه آیا این واکنش نشان از علاقه آنها به زندگی در کپرها ندارد؟ رفعتی میگوید: «معلوم است که ترجیح آنها زندگی در یک سازه مستحکم و استفاده از امکاناتی همچون برق و آبآشامیدنی سالم و ... است اما نکته این است که آنها باید بتوانند پول آب و برق مصرفیشان را بپردازند. ما هنوز در جنوب کرمان روستاهایی را داریم که مردم از شدت فقر به کپرنشینی میپردازند و از امکانات اولیه هم محروم هستند.»
او هم معتقد است نباید ساماندهی کپرنشینان را که مورد اشاره ابراهیم رئیسی قرار گرفته به معنای تهیه مسکن آنها بدانیم، چراکه اگر این باشد، امکان تحقق این وعده وجود ندارد.
کپرنشینی در چابهار قابل مقایسه با دیگر نقاط ایران نیست. کپرنشینی در این شهر پدیده بسیار پیچیده و منحصر به فردی است.
کمتر جایی در دنیا میتوان یافت که 56درصد جمعیت شهریاش در حاشیه زندگی کنند. علاوه بر آن سرعت رشد حاشیهنشینی در چابهار هم قابل قیاس با هیچیک از مدلهایی که ما در زاغهنشینهای بزرگ دنیا داریم، نیست و ماهیت متفاوتی دارد. به این موارد اضافه کنید الگوی زیست حاشیهنشینهای چابهاری را که دل خیلیها را به درد آورده است.
از معین الدین سعیدی، نماینده مردم این شهر در مجلس و البته رئیس پیشین شورای شهر چابهار از علتهای گسترش حاشیه نشینی چابهار میپرسیم.
او به جامجم میگوید:«حاشیه نشینی چابهار معلول عوامل متعددی بوده است. نگاه یکسویه به فرآیندهای توسعه خودش منجر به ضدتوسعه خواهد شد. در چابهار صنایعی همچون پتروشیمی، فولاد، منطقه آزاد، بنادر و نظیر اینها را داریم اما چون این طرحها هیچ پیوست اجتماعی نداشتند، جذابیت کاذبی ایجاد کرده و بسیاری از مردم این استان را به آنجا کشانده و به پدیده حاشیهنشینی دامن زده است. علاوه بر این بحث خشکسالیها و کمبود منابع آب پایدار در اطراف این منطقه به خصوص در دشتیاری هم عامل خیلی مهمی در تشدید این امر بوده است.»
اما چقدر وعده ابراهیم رئیسی در رابطه با ساماندهی جمعیت کپرنشین چابهار عملی است؟ سعیدی میگوید: «تحقق وعده رئیس جمهور نیازمند کاری جهادی به همراه اعمال نظر مسؤولان محلی است و نباید در این کار فقط به نسخههای مسؤولان مرکزنشین اکتفا شود.»
او میافزاید: « این وعده شدنی است مشروط بر اینکه اجماعی بین دستگاهی میان نهادهایی همچون وزارت راه، بنیاد مسکن، کمیته امداد و بنیاد مستضعفان شکل بگیرد.» اما سوال این است که فقط مشکل کپرنشینان معضل مأوا و سکونت آنهاست؟ نماینده مردم چابهار میگوید: «دغدغههای ما در بحث حاشیهنشینی صرفا دغدغههای کالبدی نیست و ما موضوع مهم توانمندسازی مردمانی را که در آن پهنه زندگی میکنند، داریم اما پیششرط این موضوع این است که اصل مالکیت عرفی آن مردم را باید به رسمیت بشناسیم و تا این اتفاق نیفتد شما مطمئن باشید هیچ توانمندسازیای اتفاق نخواهد افتاد.» به باور او برای حل مشکل پیچیده حاشیه نشینی چابهار نیازمندیم در بودجه سالانه کشور حتما ردیف مستقلی باعنوان ساماندهی حاشیهنشینی چابهار را لحاظ کنیم.
نهادهای مختلفی به موضوع کپرنشینی از گذشته تا امروز ورود پیدا کردهاند. وزارت راه با داشتن ظرفیتی به نام بنیاد مسکن میتواند پیشانی خدماترسانی در این حوزه باشد.
از سوی دیگر برخی هم معتقدند همافزایی نهادی به نام بنیاد مستضعفان با نهادهای مورد اشاره باید در این زمینه فعالتر باشد، چراکه ماهیت شکلگیری بنیاد مستضعفان به نوعی با موضوعی به نام کپرنشینی معنا مییابد.
علی خضریان، سخنگوی کمیسیون اصل90 هم میگوید در سفر سالگذشته با تعدادی از نمایندگان به چابهار قرار شده است بنیاد مسکن به این مساله ورود پیدا کند.
او گفته است: «البته هنوز مساله کپرنشینی به طور کلی رفع نشده اما با حضور رئیسجمهور امید است حل این مشکل تسریع شود.»
منصور آرامی، دیگر نماینده بندرعباس در مجلس و البته شهردار پیشین این شهر هم توضیح میدهد، ظرفیت تحقق وعده رئیسجمهور در رابطه با ساماندهی کپرنشینی وجود دارد.
او به جامجم میگوید: «به تجربه میگویم ظرفیت ساماندهی جمعیت کپرنشینی در استانهای مختلف و بهبود شرایط زیستی آنها وجود دارد اما نکته مهم در تحقق آن اراده دولت در انجام این مهم است. وعده دولت و همسویی کل دولت در تحقق وعده ساخت یکمیلیون واحد مسکن در راستای همین اتفاق میتواند باشد.»
آنطور که مرادی به جامجم میگوید، این اراده در دولت پیشین دیده نمیشد اما نشانههایی از دولت سیزدهم میتوان دید که مردم را امیدوار به تحقق چنین وعدههایی میکند.
میثم اسماعیلی - جامعه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد