تهران یک شهر خاکستری است؛ نبینید که برخی بزرگراههایش سرسبز است و برخی مناطقش بوستان زیاد دارد.
در مجموع، تهرانی که از آسمان دیده میشود یک شهر خشک و بیرنگ است با خانههای لانه زنبوری که مثل قوطی کبریت به هم تکیه دادهاند و میلیونها نفر را در دل خود گرفتهاند.
تهران در زمان قاجارها که پایتخت شد از بس خوش آب و هوا بود و از بس باغ و رود و تفرجگاه طبیعی داشت، دل آغامحمدخان را برد.
تهران امروز اما با آن تهران به قدری فرق کرده که بیشتر قفس طبیعت است تا شهری دلکش و باصفا. سالهاست تهران و مردمش با گرما، با ترافیک، با هوای آلوده، با کوچ پرندهها، با سفره های آب زیرزمینی خشک و زبالههایی که آب و خاک و چشم اندازهای طبیعی را آلوده و زشت میکنند، دست به گریبان است.
تهران به روایتی هشت میلیون خودرو و موتورسیکلت دارد. روزانه بیش از 40 هزار تن نخاله ساختمانی و بیش از 2000تن پسماند صنعتی و حدود 120تن زباله پزشکی در آن تولید میشود که چون خیلی هایشان در کوچه و خیابان و طبیعت رها میشوند، پایشان را گذاشتهاند روی گردن محیط زیست شهر.
در شهری که سالانه بیش از 800 میلیون مترمکعب پساب تولید میشود اما بخش قابل توجهی از آن راه به تصفیهخانهها نمیبرد، حال محیط زیست نمیتواند خوب باشد.
بیعلت نیست که به یک تعبیر، پسابها یکی از سه معضل اصلی این شهرند و جایشان جایی است کنار معضل پسماند و آلودگی هوا در پایتخت.
درباره این معضلات و سایر گرفتاریهای زیست محیطی تهران ما با سه کارشناس صحبت کرده ایم، کسانی که هر کدام بسته به تخصص خود برخی معضلات را بزرگتر میبینند و تاکید میکنند اگر هرچه زودتر حل و فصل شوند، حال شهر نیز خوبتر و تهران به شهری زیستپذیر نزدیک تر میشود.
از اول فروردین امسال تا 23مرداد، تهران فقط دو روز پاک داشت. درعوض تعداد روزهای ناسالم برای گروههای حساس در آن 27 روز بود. این که یک شهر در 147روز ابتدایی سال فقط دو روز هوای پاک را تجربه کند به زبان حال میگوید حالش وخیم است.
تامل برانگیز اینکه این وخامت سال به سال نیز بیشتر میشود، چراکه در این 147روز در سال گذشته، تهران 15روز هوای پاک داشت که امسال این رقم آب رفت و به عدد نگران کننده 2 رسید.
با عنایت به این عدد و ارقام است که بیشتر کارشناسان محیط زیست شهری، چاره اندیشی برای آلودگی هوای تهران را جزو اولویتهای اساسی میدانند.
مراد کاویانی راد، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی که معتقد است تهران گرفتار کلان بحرانهای فراوانی است، وضعیت شکننده محیط زیست پایتخت را در رأس این بحرانها میداند و یکی از نمودهای این وضعیت شکننده را اوضاع آلودگی هوای این شهر معرفی میکند.
او به ما میگوید: یکی از بحرانهای جدی تهران بحث آلودگی هواست به طوری که در نیمه دوم هر سال آلودگی هوا تحت تاثیر وارونگی دما به حداکثر میرسد به طوری که عملا کاری از دست کسی ساخته نیست و باید به بارش باران و وزش باد امیدوار بود. ریشه این وضعیت در نیمه اول دهه70 است، زمانی که بُرد محیطی شهرتهران با جمعیت و سازه برابر شد و ظرفیتهای زیست محیطی این شهر به پایان رسید به طوری که پس از آن هر قدر به جمعیت و سازه اضافه شد باری بود که برتهران تحمیل میشد.
کاویانی راد، نابودی باغهای تهران را در تعمیق این وضع موثر میداند و میگوید: نابودی این باغها توان پالایش آلودگی در پایتخت را از بین برد در حالی که رشد ساخت و سازها و بلند مرتبه سازی در غرب تهران نیز باعث تغییر جهت وزش باد و در نتیجه ماندگاری آلایندهها در تهران شد و آلودگی هوا را تشدید کرد. در نتیجه اگر قرار است برای آلودگی هوا که ابر بحران تهران است، کاری شود باید این نقصها اصلاح شود و نیازهای زیستی تهران مورد توجه قرار بگیرد.
محمدحسین بازگیر، کارشناس محیط زیست نیز باور دارد آلودگی هوای تهران یکی از چالشهای اصلی این شهر است و رفع این چالش، جزو مهمترین اولویتهای زیست محیطی است که در دوره جدید مدیریت شهری باید به آن توجه شود.
او به ما میگوید: کوهستانهای شمال تهران که بخشی از منابع زیستی پایتخت و در واقع ریههای تهران هستند، سالهاست درگیر ساخت و ساز در ارتفاعات بالای 1800 متر، فعالیتهای بیضابطه و اقداماتی همچون برداشت سنگ هستند که همگی به عمیق تر شدن بحران آلودگی هوا دامن میزنند. پس اگر قرار است کاری برای مهار آلودگی هوا انجام شود باید به سرمایههای طبیعی شهر بیش از گذشته توجه شود و برای حفظ آنها تلاش شود.
ایران همیشه چالش آب داشته که حاصل قرار گرفتنش روی کمربند خشک و نیمه خشک زمین است. با این حال در فصلهای بارش، آب قابل توجهی عاید کشور میشود که به دلایل مختلف هرز میرود. ما درحوزه آب گرفتار یک چرخه معیوبیم و نمیتوانیم از این دارایی محدود به طرز مطلوبب بهره بگیریم، حتی در شهری مثل تهران که نیازهای آبی فراوان دارد.
حاصل این ناکارآمدی شده است وضعیتی که مراد کاویانی راد شرح میدهد: ظرفیتهای آبی تهران توان پاسخگویی به جمعیت چند میلیونی و جمعیتی که در آینده اضافه میشود، ندارد. در نتیجه تهران ناگزیر است برای تامین منابع آبی به استانهای همجوار چشم بدوزد در حالی که این استانها خود جمعیتی رو به تزاید و نیاز آبی رو به افزایش دارند. از سوی دیگر برداشت تهران از منابع آب زیرزمینی به حدی است که این منابع عملا تخلیه شده و بخش بزرگی از مساحت آن بهویژه در جنوب درگیر فرونشست شده است. این در حالی است که مسؤولان و کارگزاران نیز چارهای جز ادامه این برداشتها ندارند که این موضوع خود سبب تشدید بحران میشود.
چالش آب در تهران به حدی جدی است که محمدحسین بازگیر نیز اطلاعات امیدوارکنندهای برای ارائه ندارد. او به ما میگوید: «مساله آب از نظر کمی و کیفی در تهران یکیاز موضوعات مهم زیستمحیطی است. نیاز آبی تهران سالانه حدود 1.5 میلیارد مترمکعب است که به علت بارشهای کشور که یکسوم میانگین جهانی است، تامین آن با چالش روبهروست. این در حالی است که در تهرانی چنین گرفتار کمآبی، مدیریت آبهای سطحی بهدرستی انجام نمیشود و تصفیهخانه فاضلاب نیز به اندازه کافی وجود ندارد و آب بازیافتی به قدر کافی تولید نمیشود.»
بازگیر اینها را اضافه میکند به چالش پسابهای رهاشده و فاضلابهای پزشکی و فاضلابهای مربوط به کارخانهها و کارگاهها که به زعم او اگر بناست تهران محیطزیستی پاک داشته باشد باید بهدرستی مدیریت شوند و از ورودشان به طبیعت جلوگیری شود.
تورج فتحی، کارشناس محیط زیست اما چند پیشنهاد عملی در حوزه آب برای تهران دارد. او به ما میگوید: «قنات بهعنوان سازهای ایرانی یکی از شاخصهای پایداری شهری است اما در تهران هرجا که محیطهای شهری را توسعه دادهایم قناتها را از بین بردهایم بهطوریکه از 650 قنات تهران فقط 200 رشته از آنها باقی است. پس توجه به قناتها و احیای آنها میتواند یکی از اولویتهای زیستمحیطی پایتخت و راهی برای تامین آب باشد.»
وی میافزاید: «بخش قابلتوجهی از فضای شهری تهران، پشتبام است که اکنون بیاستفاده است درحالیکه اگر این فضاها سبز شوند هم رنگ خاکستری را از شهر میگیرند و هم باعث کم شدن گردوغبار و تلطیف هوا میشوند. آب مورد نیاز این کار را نیز میتوان از طریق جمعآوری آب باران و برف در هر ساختمان تامین کرد.»
در تهران یک رکورد وحشتناک از تولید زباله وجود دارد؛ روزانه بیش از 7000 تن که میشود هفتمیلیون کیلوگرم. البته شهرداری تهران میگوید به واسطه تقویت سیستم مدیریت پسماند و توسعه آموزشها، تولید روزانه زباله در پایتخت تا 5500 تن کاهش یافته است. با این حال این عدد نیز بسیار بزرگ است و تهران را هر روز با کوهی از زباله روبهرو میکند که اثرات زیستمحیطی مخربی دارد.
تورج فتحی، کارشناس محیط زیست در گفتوگو با ما مدیریت پسماند بهویژه تفکیک زباله از مبدا را یکی از اولویتهای زیستمحیطی تهران میداند و میگوید: «تفکیک زباله از مبدا در قانون و در آییننامه اجرایی قانون مدیریت پسماند ذکر شده. به این معنی که شهرداری باید از در خانهها، زباله تفکیکشده از مردم تحویل بگیرد اما این کار انجام نمیشود. درحالیکه اگر انجام میشد هم سرعت و هم کیفیت چرخه مدیریت پسماند در تهران ارتقا مییافت و هم کیفیت کود کمپوستی که از زبالهها تهیه میشود، بالاتر میرفت.»
فتحی البته نگاهش تنها به زبالههای تر و خشک نیست بلکه تفکیک جزء ویژه از زباله را از موارد مهمی که ضامن حفظ محیط زیست شهری است، میداند.
طبق قانون مدیریت پسماند، پسماندهای ویژه به همه پسماندهایی گفته میشود که به دلیل بالا بودن حداقل یکی از خواص خطرناک از قبیل سمیبودن، بیماریزایی، قابلیت انفجار یا اشتعال یا خورندگی به مراقبت ویژه و مدیریت خاص نیاز دارند. اما فتحی معتقد است در این حوزه تا به حال خوب کار نشده و بسیاری از شهروندان حتی پسماندهای ویژه را نمیشناسند، درحالیکه برای داشتن یک شهر سالم با محیط زیستی پاک، آگاهی مردم در این بخش الزامی است چون اگر یک جزء ویژه مثل لاک ناخن با بقیه زبالهها مخلوط و همراه با زبالههای تر به کمپوست تبدیل شود دیگر نمیتوان انتظار آب و خاکی سالم را داشت.
مریم خباز - جامعه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد