بسیاری از ایستگاه‌ های‌صلواتی این روزها به ایستگاه‌ های سلامت بدل‌ شده‌اند

بیرقت، امن‌ترین جای جهان است

آنچنان که از شواهد و قرائن برمی‌آید، امسال هم خبری از برگزاری پرشور و فراگیر راهپیمایی اربعین نیست؛ هم به‌ دلیل افزایش شدید بیماری در ایران و هم ناپایداری وضعیت بهداشتی و سلامتی در عراق (که حتی در سال‌های ماقبل کرونا هم، شرایط چندان مناسبی نداشت).
کد خبر: ۱۳۳۴۸۴۸

حالا باید درباره برپایی رخدادی سخن بگوییم که محدود به مرزهای جغرافیایی و توان اجرایی ماست و با درنظرگرفتن مختصات شیوع ویروس منحوس، یادآوری‌ای ماندگار برای راهپیمایی اربعین رقم بزند.

از نیمه دهه90 که موج زیارت اربعین به ارقامی بالای سه میلیون نفر رسید، شرایطی خاص در شهرهای کوچک و بزرگ برپاشد.

وقتی درباره سه میلیون نفر سخن می‌گوییم، یعنی حدود 10تا 12میلیون خانواده به‌علاوه همه خدمات‌دهندگان شبانه‌روزی (امنیت، سلامت، حمل‌ونقل، خوراک و... در سراسر و عمدتا غرب کشور) در مرزهای خروجی و ورودی ایران و عراق که شاید رقمی چند میلیون نفره را شامل شود.

به این اعتبار می‌توان ادعا کرد تقریبا یک چهارم جمعیت ایران درگیر چنین رویدادی می‌شدند و این‌ را کم و بیش از خلوت‌شدن خیابان‌ها در طول این ایام می‌شد درک کرد، مثل تعطیلات محرم یا نوروز که بخش زیادی به سفر می‌روند.

واکنش آنها که به دلیل ارتباطات میان‌فردی (یعنی رفتن فردی از خانواده‌شان به زیارت به‌طور مستقیم) یا از طریق رسانه‌ها (که تمام‌وقت درحال پردازش پیاده‌ روی بودند) معمولا نوعی حسرت و از دست‌دادن فرصت زیارت بود.

برای برخی گرو‌ه‌ها، به زیارت رفتن در مشهد یا سایر بقاع متبرکه، جایگزینی برای این حزن و اندوه بود و رفته‌رفته، رویداد جدیدی به‌وجود آمد با عنوان راهپیمایی بازماندگان.

مع‌الاسف با این راهپیمایی در برخی موارد مخالفت می‌شد که مبنای مدللی نداشت، گو این‌که در عزاداری خیابانی برای سایر معصومین (غیر از حضرت حسین علیه‌السلام) چنین ابهاماتی وجود دارد، اما فعلا که موارد اخیر برپا می‌شود و مانعی در برابرشان نیست، پس چرا درباره جاماندگان اربعین چنین نکرد؟!

پس می‌توان بزرگداشت بازماندن از سفر اربعین را در چارچوب راهپیمایی‌های پرشور بازماندگان صورت‌بندی کرد؛ همان عزاداری‌ها، همان موکب‌ها و خیرات دادن‌ها و همان پیاده‌رفتن‌ها که نمونه‌اش در پایتخت 1398 از حد فاصل میدان امام‌حسین(ع) تا حرم عبدالعظیم حسنی (س)،‌ اتفاقی تاریخی را رقم زد و در بسیاری شهرهای کوچک و روستاها نیز کاملا خودجوش و دل‌انگیز شکل گرفت.

اگر چنین امکانی به‌درستی برنامه‌ریزی شود، در فقدان فرصت سفر به عراق می‌تواند حجم بسیار بالاتری از جمعیت پیش‌گفته را در داخل دربر بگیرد؛‌ چه این‌که بسیاری در همان سال‌های پرشور گذشته، نمی‌توانستند به‌دلیل بنیه مالی ضعیف (که امروز هم وخیم‌تر شده)، محدودیت‌های خانوادگی (عمدتا برای زنان و نوجوانان) و موانع فعالیتی و اشتغال به پیاده‌روی بروند و اکنون برای‌شان چندان دشوار نیست که چهلمین روز بزرگداشت شهادت سالار کربلا را به کوچه و خیابان نزدیک محل زیست خود بیایند و همان آداب را به انجام برسانند.

پیاده رفتن برای زیارت امام‌حسین(ع) و خواندن زیارت اربعین، هر دو توصیه شده،‌ پس چه دلیلی وجود دارد که این فراغ برای جاماندگان با پیاده‌روی به سمت مکانی مقدس و خواندن زیارت در همان زمان موعود، محقق نشود؟ چه این‌که در فقدان کرونا، چنین خواسته و نیازی وجود داشت و قطعا در شرایط حاد کنونی باید این درخواست را به نحو مقتضی حمایت کرد.

علاوه بر برپایی موقعیت پیاده‌روی در ایران، می‌توان یک اقدام متناظر مشکلات کرونایی را نیز در دستور کار قرار داد؛ کلیه موکب‌ها و مبالغی که صرف آنها می‌شد، به سمت خدمت‌رسانی به بیماران بستری کرونایی در کشور هدایت شود؛ با مرکزیت بیمارستان‌های بزرگ و افرادی که در سامانه‌های مجازی ثبت بیماری رهگیری شده و در خانه مانده‌اند.

خدمات موکب‌ها در ایام راهپیمایی اربعین معمولا محدود به این موارد بود: تغذیه و خوراک، محل استقرار، پتو و... و دادن نوشیدنی و آب به زوار. بیماران کرونایی که امروز بعضا به‌صورت خانوادگی گرفتار می‌شوند، دقیقا به همین پشتیبانی‌ها نیازمندند.

آنها باید نوشیدنی بسیار بخورند، خوراک گرم در دسترس‌شان باشد و پتو و ملحفه‌شان تامین شود. موکب‌داران ایرانی طی این سال‌ها توانایی، شبکه ارتباطی و برنامه‌ریزی چنین فعالیت‌هایی را آن‌ هم در وضعیت دشواری چون عراق به دست آورده‌اند و طبعا می‌توانند چنین کاری را در نقاط مختلف کشور به انجام برسانند، علاوه بر این‌که ایرانی‌ها نیز کمک‌های نقدی خود را روانه این کار بکنند و عملا به بهبود بیماران کرونایی مدد برسانند.

...*.*.*...

کرونا با این وسعت، حداقلی سالی دیگر با ماست و بعید است تا سال‌های دور هم به‌سادگی دست از سرمان بردارد و داغ فراق حضرت عشق همچنان با ما خواهد بود، ولی اگر برای‌مان مقدر شود که به قاعده «بر سر آنم که گر ز دست برآید... دست به کاری زنم که غصه سر آید» عمل کنیم، شاید با یادمان‌های جایگزین بتوانیم اندکی (ولو اندکی) از این داغ بکاهیم. تمرین زیست اربعینی در دوره کرونا، کنار یکدیگر و برای همه آسیب‌دیدگان؛ این‌ شاید مهم‌ترین دستورکار تصمیم‌گیران ایرانی باشد که البته کمی تعجیل در چنین اقدامی هم ضروری است.

فرشاد مهدی‌ پور - فعال رسانه‌ ای / روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها