از جمله «مهمترینها»ی جامعه ما، مسائل مرتبط با دعاوی قضایی و دادرسی است. بالطبع همانگونه که در سایر ساحات بشری، پیشگیری از ابتلائات بهتر و راحتتر و کمهزینهتر از درمان است، در بستر دادرسی و موارد مرتبط با عرصه حق و حقوق نیز اینگونه است. در نسبت با این بستر؛ نقش رسانهها بهعنوان مهمترین مرجعیت روشنگری و تبیین امور و استفاده حداکثری از این ظرفیت، مهم و غیر قابل اغماض است.
نیک میدانیم حجم دعاوی حقوقی در دادگاهها، کمبود نیرو و بودجه، بروکراسی اداری و قضایی، پارهای نقصانهای قانونی و مواردی از این قبیل، سرعت تحرک مطلوب را (با وجود تحولات نویدبخش و رو به جلو در چند ساله اخیر) از قوه قضاییه گرفته است. در این مسیر، در کنار کوشش رسانهای با هدف تسریع در صدور رأی و حل و فصل دعاوی، باید به صورتی ریشهای، زمینههای شکلگیری دعاوی حقوقی و جرم را کاهش داد. از این جهت، نقش رسانهها حیاتی و اساسی است و رسانه ملی و بخشهای تابعه از جمله رادیو، تأثیر بیبدیلی در افزایش سواد حقوقی جامعه، پیشگیری و جلوگیری از افزایش بیرویه جرم و دعاوی خواهند داشت.
نظام حقوقی ما از مسائل مرتبط با حقوق خانواده گرفته تا حقوق کار و کارفرما، ارث، معاملات و تجارت، اساسی و اداری، جزا و جرمشناسی و سایر شاخههای منشعب حقوقی، از پیچیدگیهای گستردهای برخوردار است که در بسیاری موارد ناآگاهی افراد جامعه از سواد حقوقی کافی، به تولید دعاوی و گاه منتج به وقوع جرم منجر میشود. در این بستر رسانهملی میتواند بانی افزایش سوادحقوقی در جامعه شود تا هم افراد «حقوق» خود را بازشناسند و هم با علم بر حقوق دیگران و تکالیف حقوقی خود، از تعدی به حقوق به «غیر و دیگری» بازداشته شوند.
در این بین رسانه گرم رادیو که از ویژگی «دربرگیری طیف وسیعی از مخاطبان و ایضا دامنه نفوذ مناسب وثاقت کلام نزد مخاطبان» بهره دارد، میتواند مجری آموزش همگانی در حوزه حقوق و تکالیف متقابل فرد و جامعه شود و در حوزه روشنگری حقوقی نسبت به امور دعاوی و داوری و نیز ترویج قانونگرایی؛ جریان ساز و کمک کار دستگاه قضا و جامعه واقع شود.
باید اذعان کرد رادیو بهعنوان رسانهای گرم میتواند در حوزه قضایی، شش محور یا عرصه و فرصت عمده را پی گیرد:
اول: آشناسازی مخاطب با حقوق و تکالیف متقابل فرد و جامعه
دوم: تشریح و تبلیغ و قواعد مصرح در قانون اساسی و قوانین عادی
سوم: تأکید معناشناختی و دارای بسامد بر «عدالت و عدالت خواهی» و طرح «ضرورت مطالبه آن بهعنوان ضامن حیات و منافع فردی و عمومی»
چهارم: تأکید بر قانونگرایی و اصرار بر اینکه قانون نیز چون عدالت، لازمه بقا و استمرار حیات است و در جهت منافع و صیانت از فرد و جامعه وضع شده است.
پنجم: تصریح به این مهم که هیچ بار کجی به منزل مقصود نمیرسد و هیچ فلاح و راحتی جز از مسیر قانون و عدالت حاصل نمیشود.
ششم: تبدیل فسادستیزی به عنوان یکی از ارکان فرهنگ مطالبهگری از «حاکمیت و بدنه عمومی جامعه.»
اما پرداختن صحیح به محورهای ششگانه برشمرده، بیگمان واجد سه نتیجه عمده و محتوم است:
نخست: برکشیدهشدن دستگاه قضا و اهمیت آن بیش از گذشته در نظرگاه عمومی بهعنوان رکن عدالتخواه و اقامهگر عدل و حافظ منافع فرد و جامعه
دو: ناامن شدن فضای عمومی جامعه برای مجرمان و مفسدان و نشر حس امنیت
سه: پیشگیری بهعنوان سازوکار یا ابزاری نهادینه و فعال، در بطن وجودی فرد و جامعه.
در میان سه دستاورد فوق اما شایسته است ، بر مورد سوم درنگی کرد:
بهواقع؛ چرا پیشگیری اهمیت درخور اعتنا دارد و رسانه و اساسا جامعه باید از برای حصول و نیل به این ثمره شیرین، متمرکز شوند؟
پیشگیری در نظام قضایی، به معنای زدودهشدن یا ضیق شدن زمینه وقوع جرم و سر برکردن مجرم و بهتبع آن، فراغت دستگاههای امنیتی و قضایی و عدم تبعات خانوادگی و اجتماعی مجازات و تأدیب است.
رادیو و اساسا رسانه باید درنهایت به نقطه حدوث و حفظ موقعیت پیشگیری برسد. این نقطهای غایی و غایتی روشن است.
لذا به منظور تلاش برای فرهنگسازی اجتماعی و افزایش سواد حقوقی در جامعه که به پیشگیری و کاهش جرم منجر شود، اقدامات رادیو میتواند مترتب بر این عملکردها باشد:
*با افزایش سواد حقوق جامعه در محورهای مختلف خانواده، اقتصادی، سلامت، ارث و... میتواند ضمن آگاهی بخشی بیشتر اجتماعی، از نشر بیشتر اختلافات حقوقی در جامعه بکاهد.
* با شفافسازی و خبررسانی، منجر به عدالتمندی بیشتر عملکرد دستگاه قضا شود.
* با روانسازی رسانهای و اجتماعی، مبارزات ضد فساد دستگاه قضا و افزایش کارآمدی آن را تسهیلتر کند.
* با توجه به زایش بخش زیادی از اختلافات از نحوه بروکراسی اداری و سازه دولت، اعم از بانک، گمرک، منابع ملی و... رادیو ضمن الزام به روشنگری رسانهای و شفافسازی حقوق مربوط، به کاهش تخلفات کمک کند.
* کمک به اجرای طرح تحول قضایی از طریق پیوست رسانهای مناسب
* شفافسازی و شناسایی سرچشمههای فساد و رانت و کمک به دستگاه قضا در برخورد قاطعانه
* افزایش فرهنگسازی عمومی از طریق پیشگیری از وقوع جرم و تبع کاهش حجم پروندههای قضایی که به کاهش اطاله دادرس فعلی منجر میشود.
* باید تأکید کرد؛ با افزایش سوادحقوقی جامعه در محورهای مختلف، ضمن آگاهیبخشی بیشتر اجتماعی، از سر برآوردن و نشر و گسترش بیشتر اختلافات حقوقی در جامعه کاسته خواهدشد. رسانه شنیداری رادیو میتواند با شفافسازی و شناسایی سرچشمههای فساد، از مبارزات و فساد ستیزی دستگاه قضا و مطالبهگری عمومی در خصوص فساد ستیزی، حمایت کند و به سهم خود جامعه را برای مفسد و مفسدان ناامن کند.
بنابراین، رسانه ملی و رادیو، از ظرفیت قابلتوجهی برای واکسینه کردن جامعه در برابر بزهها و مفاسد برخوردار است و در کنار یاری همه نهادهای سازمانی و خاصه مشارکت مردمی، میتواند محقق کننده همه اهداف قوه قضاییه در دوره جدید تحول و تعالی دستگاه قضا واقع شود.
گروه رسانه / روزنامه جام جم