در فصل ثبتنام برای سال تحصیلی 1401- 1400، سالی كه معلوم نیست آموزش ها بالاخره حضوری خواهد بود یا بازهم از طریق فضای مجازی دنبال میشود، چانه زدن بر سر مشاركت مالی خانوادهها در مدارس دولتی بالا گرفته، به طوری كه مدیران بسیاری از مدارس از اولیا مطالبه وجه میكنند. درحالیكه خانوادهها سردرگماند كه چرا وقتی هنوز بازگشایی مدارس قطعی نیست، آنها باید پولی به حساب مدارس واریز كنند، آن هم به اجبار و گاهی با تهدید.
از سوی دیگر در مدارس غیردولتی، مدارسی كه در دوره شیوع كرونا، كیفیت آموزش های مجازی در برخی از آنها به چالش كشیده شد و فوقبرنامهها نیز كه برگ برنده این مدارس بود، عملا وجود نداشت؛ باردیگر چالش شهریه و كیفیت آغاز شده است. اعدادی كه برای ثبتنام در این مدارس پیش روی خانوادهها قرار میگیرد، به زعم خیلیها اعداد درشتی است كه هیچ تناسبی با آموزشهای مجازی ندارد، چرا كه خانوادهها انتظار خدمات ویژه دارند كه به خاطر كرونا دریافت نمیكنند.
با این وصف زیر سایه سنگین كرونا، شروع موج پنجم بیماری و واكسیناسیون كند و لاكپشتی، ثبتنام مدارس با پرداخت پولهایی به نام شهریه و پولهایی به نام مشاركت های مردمی، در جریان است. درحالیكه تقریبا هیچكس نمیتواند به یقین بگوید كه در سال تحصیلی پیش رو، مدارس بالاخره دایر خواهند بود یا خیر.
ثبتنام به شرط دادن پول و تعهد
خانوادههایی كه سالهاست فرزندانشان را به مدارس دولتی میفرستند، امسال نیز از این كه شنیدند باید كمك به مدرسه داشته باشند، تعجب نكردند. اینها اما سردرگماند كه چرا وقتی مدرسه باز نمیشود، وقتی دانشآموزشان در خانه درس میخواند و از مدرسه هیچ خدماتی دریافت نمیكند، باید به اسم مشاركت، مجبور به واریز وجه باشند.
یكی از این اولیا كه هفته قبل فرزندش را در یكی از مدارس جنوب شهر تهران ثبتنام كرده، به جامجم میگوید كه به غیر از هزینه كتاب و بیمه، 150 هزار تومان به حساب مدرسه واریز كرده است. از دید او این مبلغ ناچیز است، ولی نمیداند چرا وقتی گذرشان در طول سال تحصیلی حتی یك بار هم به مدرسه نمیافتد، باید این پول را بپردازد. از مدیر مدرسه هم توضیح قانعكنندهای نشنیده است، جز اینكه خانوادهها نباید زورشان بیاید كه به مدرسه كمك مالی كنند.
یكی از اولیای دانشآموزان كه هنوز برای ثبتنام فرزندش در مدرسهای در شرق تهران با مدیر آن چالش دارد اما به ما میگوید با واریز یك میلیون تومان به حساب مدرسه مشكل دارم، مخصوصا اینكه مدیر برای خانوادهها ضربالاجل تعیین كرده كه یا هماكنون واریز را انجام میدهید یا اینكه تعهد پرداخت در روزهای آینده را به صورت كتبی ارائه میدهید، وگرنه خبری از ثبتنام نیست.
این ولی دانشآموز هنوز حاضر به امضای تعهد كتبی برای پرداخت پول نشده، اما موافقتش را به صورت شفاهی اعلام كرده كه مدیر مدرسه نیز پرونده دانشآموز را به عنوان پرونده ناقص، كنار گذاشته است.
برخورد میان خانوادهها و مدیران مدارس در فصل ثبتنام البته اتفاقی تازه نیست، چالش خانوادهها و مدارس در طول سال تحصیلی برای شارژ حساب مدارس نیز موضوع كهنهای است. اما كش آمدن این ماجرا تا عهد كرونا و روزگاری كه مدارس عملا پذیرای هیچ دانشآموزی نیستند، مخصوصا این روزها كه با شدت گرفتن كرونا و ورود ویروس دلتا به كشور، حضوری بودن آموزشها در سال تحصیلی 1401-1400 مبهم است، فشار آوردن به خانوادههایی كه اغلب از تاثیرات اقتصادی كرونا و وضعیت نابسامان معیشت كمر خم كردهاند، موضوعی است كه باید به آن توجه شود.
ناچاریم پول بگیریم
در جبهه مدیران مدارس یك عالم دلخوری وجود دارد، هم دلخوری از خانوادههایی كه بهزعم آنها دست در جیب نمیكنند و هم دلخوری از وزارت آموزش و پرورش كه خود را كنار كشیده و مدیران را رو در روی خانوادهها قرار دادهاند.
یكی از این مدیران در گفتوگو با جامجم، درد دلش باز میشود و از اینكه چرا هنگام ثبتنام از خانوادهها پول میگیرد، حرف میزند.
او میگوید: «باید موقع ثبتنام از خانوادهها درخواست پول كنیم، چون اگر ثبتنام انجام شود؛ بیشتر خانوادهها دیگر تمایلی برای كمك به مدرسه ندارند. آنوقت ما میمانیم، مدرسهای كه یك عالم خرج دارد و حسابی كه خالی است.»
او ادامه میدهد: «خانوادهها فكر میكنند چون دانشآموزان به مدرسه نمیآیند، مدرسه خرج ندارد، درحالیكه هزینهها به قوت خود باقی است و تورم، مخارج جاری مدارس را روز به روز افزایش میدهد.» او میگوید به خاطر كانالكشی كولر مدرسه، یكی از شیشههای كوچك پنجره شكست كه وی مجبور شد شیشه را تعویض كند و 220 هزار تومان بپردازد، هزینهای كه روح خانوادهها از آن خبر ندارد، ولی پولی است كه ناچار باید پرداخته شود.
مدیر دیگری نیز به ما میگوید كه اوضاع مالی مدرسه خراب است، چون آموزش و پرورش در سال تحصیلی گذشته، بابت سرانه دانشآموزی فقط یك میلیون تومان به حساب مدرسه واریز كرد. این مدرسه 500 دانشآموز دارد كه اگر این سرانه تقسیم بر تعداد شود، سهم هر دانشآموز در طول سال تحصیلی فقط 20 هزار تومان میشود، مبلغی كه این مدیر از ما میخواهد خودمان قضاوت كنیم كه به چه كاری میآید.
مدیر دیگری اما وقتی سوژه ما و گلایه برخی خانوادهها را از اینكه چرا مدارس پول میگیرند، میشنود، لیستی از هزینههایی كه روی دستش مانده را برای ما شرح میدهد: «دو سال بود كه پول نداشتیم قبض گاز مدرسه را پرداخت كنیم، در نتیجه پول قبض نزدیك هشت میلیون تومان شده بود، اداره گاز هم اخطار قطع داده بود. پول برقمان هم آمده چهار میلیون تومان و قبض آب نیز شده سه میلیون و 500 هزار تومان. شما بگویید اگر از خانوادهها پول نگیریم، چطور باید هزینه قبضها را پرداخت كنیم؟»
به او میگویم كه خانوادهها گله دارند، از اینكه چرا وقتی فرزندانشان به مدرسه نمیآیند و بهجز آموزشی كه معلم به صورت آنلاین ارائه میدهد (و این آموزش همیشه هم خوب و باكیفیت نیست) هیچ خدمتی از مدرسه نمیگیرند، باز مجبور به مشاركتاند.
جواب میدهد: «ما هم دلمان نمیخواهد از مردم پول بگیریم و با آنها درگیر شویم. برخی خانوادهها البته خودشان شرایط را درك میكنند، ولی عدهای مقاومت میكنند كه این برای ما هم خوشایند نیست. اما چه كنیم، وقتی پولی در صندوق نداریم و هزینهها بالاست.» او میگوید قصد داشته برای كلاسها پرده بخرد، ولی چون توانش را نداشته، از این كار منصرف شده است. همچنین میگوید آسفالت حیاط مدرسه بهشدت خراب است، ولی چون پول نیست، این را هم نمیتواند درست كند. از خیر هوشمندسازی كلاسها هم كه گذشته، ولی چون مدرسه كهنه و فرسوده است و نیاز دارد دستی به سر و گوشش كشیده شود، چارهای جز رنگآمیزی آن نداشته كه این كار 10 میلیون تومان خرج برداشته است. هزینهای كه چون آموزش و پرورش پرداخت نمیكند، ناچار خانوادهها باید آن را تقبل كنند.»
مدیر دیگری اما میگوید پول ندادنهای آموزش و پرورش به حد اعلا رسیده، به طوری كه در یك سال و نیم اخیر كه با كرونا همراه بوده، وزارتخانه فقط حدود سه میلیون تومان برای تهیه اقلام بهداشتی و رسیدگی به بهداشت و نظافت مدرسه پرداخت کرده، درحالیكه این مدرسه 400 دانشآموز دارد و امتحانات خرداد را هم طبق مصوبه ستاد ملی مقابله با كرونا، حضوری برگزار كرده است. این مدیر میگوید سهم هر دانشآموز از اقلام بهداشتی، كمتر از 10 هزار تومان بوده، درحالیكه پولی كه فقط برای بهداشتی برگزار شدن امتحانات خرج شده، چند برابر این عدد بوده است.
اینها خرج و مخارجی است كه وزارتخانه در موردشان حرف نمیزند و به خانواده شرح نمیدهد كه موضوع از چه قرار است. در نتیجه برخی خانوادهها كه خودشان تحت فشارهای مالیاند، با مدارس درگیر میشوند و گاهی اوقات نیز كار به شكایت و توبیخ مدیران مدرسه میكشد. مدیرانی كه علیالظاهر تقصیری در وضع موجود ندارند.
آموزش و پرورش: تخلف است
پاسخ آموزش و پرورش در مورد دریافت وجه حین ثبتنام و پس از آن، دریافت پول در طول سال تحصیلی به نام كمك به مدرسه و مشاركت مردمی، سالهاست كه یك چیز است: «تخلف».
این بار نیز كه با مسعود ثقفی، سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران تماس گرفتیم، او همین كلمه را بر زبان آورد و عملكرد مدیرانی كه از اولیای دانشآموزان مطالبه وجه میكنند را غیرقانونی اعلام كرد. وی توضیح داد: «كمكهای مردمی اولا داوطلبانه است و هیچ مدیر مدرسهای حق ندارد به اجبار از اولیا پول دریافت كند. ثانیا اكنون یعنی فصل ثبتنام، زمان دریافت كمكهای مردمی نیست، بلكه در طول سال تحصیلی و بنابر مقتضیات زمان این كمكها باید دریافت شود، آن هم با میل و اختیار خانوادهها و نه با اجبار.»
او ادامه داد: «البته در سال تحصیلی آینده چه مدارس دایر باشند و دانشآموزان به صورت فیزیكی در كلاسهای درس حاضر شوند، چه مثل سال گذشته آموزشها مجازی باشد و تحصیل در خانهها دنبال شود؛ هزینههایی بر دوش مدارس است كه اگر خانوادهها مشاركت داشته باشند، امورات مدرسه بهتر اداره میشود. اما اگر خانوادهای تمایل به مشاركت نداشت، هیچ مدیری حق فشار آوردن یا خودداری از ثبتنام دانشآموز را ندارد و اگر خانوادهای در این وضعیت قرار گرفت، میتواند اعتراض خود را در اداره ارزیابی عملكرد و رسیدگی به شكایات آموزش و پرورش ثبت كند یا در شهرتهران با شماره 88964006 تماس بگیرد.»
این جملات از زبان یك فرد مسؤول گرچه مایه قوت قلب و اطمینان خاطر خانوادههاست، اما هرگز نمیتواند باعث رنگ باختن گلایههای مدیرانی شود كه گلآلود بودن آب از سرچشمه را روایت میكنند. درواقع تا مشكلات مالی آموزش و پرورش و در نتیجه مشكلات مالی مدارس پابرجاست، چالش میان مدارس و خانوادهها بر سر پول نیز وجود دارد. مشكلی كه حل نمیشود، مگر عنایت ویژه به نظام آموزش و پرورش و تلاش برای خارج كردن مدارس از التماس و چانهزنیهای مداوم برای تامین هزینهها.
این مشكل را سالهاست كشورهای پیشرو درحوزه تعلیم و تربیت، با تزریق سرانههای قابل ملاحظه دانشآموزی حل كردهاند. مثل لوكزامبورگ كه سرانه سالانه دانشآموزی در آن 21 هزار دلار است، استرالیا و كرهجنوبی كه بیش از 12 هزار دلار به ازای هر دانشآموز سرانه میدهند و فرانسه، آلمان و ژاپن كه سرانه دانشآموزی خود را 10 هزار دلار تعیین كردهاند.
غیردولتیها: مگر خرج مدارس كم شده؟
در كنار مدارس دولتی كه حال و روزشان معلوم است و دخل و خرجشان پیدا، مدارس غیردولتی در عهد كرونا و حتی همین روزها كه خیلیها دانشآموزانشان را به امید داشتن تحصیلی بهتر در آنها ثبتنام كردهاند، نیز ماجرای ویژه خود را دارند.
مدارس غیردولتی همه میدانند كه شهریههای مصوب دارند كه قابل چانهزنی نیست. درواقع درباره میزان شهریه ثابت این مدارس نمیتوان بحث كرد، چون این شهریهها هر سال توسط سازمان حمایت از تولیدكنندگان و مصرفكنندگان اعلام میشود و با مهر تایید سازمان مدارس غیردولتی، به مدارس ابلاغ میشود. اما این مدارس شهریههای متغیری دارند كه به نام فوقبرنامه خوانده میشود و اتفاقا محل چانهزنیاند، چون هر مدرسه میتواند با ادعای داشتن بهترین فوقبرنامهها، شهریه نهایی را بالا ببرد.
كرونا اما فوقبرنامههای این مدارس را كه به نوعی برگ برنده مدارس غیردولتی و وجه تمایز آنها با مدارس دولتی بود، تعطیل كرده و در سال تحصیلی پیش رو نیز معلوم نیست كرونا مجال برگزاری فوقبرنامهها را بدهد یا خیر. با این وصف اما شهریههایی كه این مدارس از خانوادهها میگیرند، همچنان ارقام بزرگی است. به طوری كه یكی از اولیای دانشآموزان به ما میگوید كه برای دختر بزرگش فعلا 16 میلیون تومان به مدرسه پرداخت کرده است.
او میگوید صاحب دو فرزند است؛ یكی در مدرسه غیردولتی و دیگری در مدرسه دولتی درس میخواند که تا سال گذشته هیچ فرقی میان كیفیت آموزش آنها وجود نداشت. به طوری که در مدرسه غیردولتی دخترش هیچ كار ویژه و فوقالعادهای که مبلغ شهریه را توجیه كند، انجام نمیشد.
درواقع این سوال خیلی از خانوادههاست كه چرا وقتی آموزش مجازی، كیفیت آموزش در مدارس غیردولتی را تحتتاثیر قرار داده، این وضع هیچ تاثیری در میزان شهریهها نگذاشته و همچنان رقمهای بالایی از خانوادهها دریافت میشود.
ما این سوال را از سعید صالح، مدیركل مدارس غیردولتی پرسیدیم، كسی كه در پاسخ گفت: «باید ببینیم یك شهریه واقعا كلان است یا نه، چون برداشت هركس متفاوت است و رقمی كه به نظر یك نفر كلان میآید، به نظر فرد دیگر، عادی است.»
او اما در مورد اینكه چرا آموزشهای غیرحضوری و دایر نبودن كلاسهای درس باعث پایین آمدن شهریه مدارس غیردولتی یا حداقل ثابت ماندن آن نشده، نیز گفت: «فرقی نمیكند مدرسه آموزش حضوری داشته باشد یا غیرحضوری، چون در طول یك سال تحصیلی آموزشهای مصوب وزارتخانه را ارائه میدهد و چیزی را از قلم نمیاندازد. ضمن اینكه هزینههای مدرسه نیز چه دانشآموزان باشند، چه نباشند پابرجاست. مثلا اجاره ملك مدرسه یا حقوق معلمان ربطی به بودن یا نبودن دانشآموزان ندارد و در هر حال باید پرداخت شود.»
شهریه مدارس غیردولتی را چند شاخص مشخص میكند، از جمله سطح آموزش، برنامه تحصیلی، فعالیتهای فوقبرنامه، فضای فیزیكی، تجهیزات و نرخ تورم كه چه كرونا باشد و چه نباشد، وجود دارند و تعطیلبردار نیستند. این شهریه برای سال تحصیلی 1401-1400 نیز هنوز قطعی نیست و آنچه خانوادهها فعلا پرداختهاند، به گفته سعید صالحی، مبلغ علیالحساب و همان شهریه پارسال است كه این هفته احتمالا كف و سقف آن توسط سازمان حمایت اعلام میشود. اما خانوادههایی كه با هر نیت، این مبالغ را تامین میكنند و فرزندانشان را به مدارس غیردولتی میفرستند، یك انتظار بهحق دارند؛ اینكه در ازای پولی كه میپردازند، خدمات متمایز آموزشی دریافت كنند، نه اینكه با تصور دریافت آموزشهای باكیفیت دلخوش باشند.
مریم خباز - جامعه / روزنامه جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد