واقعیت این است برای اینکه از نظر علم روان شناسی معتاد نامیده شویم لازم نیست حتما درگیر سنتی و صنعتی باشیم و اگر در استفاده از هر چیزی افراط کنیم، زنگ خطر ورود به محدوده اعتیاد به صدا درمیآید.
در این گزارش میخواهیم نکاتی را درباره اعتیاد به چیزهایی غیر از مواد مخدر مطرح کنیم؛ از اعتیاد به گوشی های هوشمند و شبکههای اجتماعی گرفته تا دخانیاتی مانند سیگار، قلیان و... که این روزها بسیاری از افراد جامعه با آن دست به گریبان هستند.
برای درک بهتر موضوع سراغ دکتر نیکزاد قنبری رفتهایم؛ دکترای تخصصی روانشناسی بالینی از دانشگاه شهیدبهشتی و درمانگر اعتیاد که در دو حوزه پیشگیری و درمان مشاوره میدهد.
تغییر رفتار؛ لازمه ترک اعتیاد
اولین چیزی که لازم است بدانیم این است که اعتیاد فقط یک نوع نیست و تعاریف آن تنوع گستردهای دارد.
دکتر قنبری میگوید بهطور کلی اعتیاد به دو نوع «اثر مستقیم ماده» و «رفتار اعتیادی» تقسیم میشود. «در نوع اول تا وقتی اثر ماده در بدن هست عوارضی را در پی دارد که بسته به نوع ماده متفاوت است. یک سری موادمحرک مانند شیشه، کوکایین، LSD و... هستند که هوشیاری و آمادگی بدن را بالا میبرند و در نقطه مقابل، افیونهایی مانند تریاک و هرویین قرار دارند.
خیلیوقتها اتفاقی که میافتد این است که فرد، مصرفکننده مواد است و او را در جایی نگهمیدارند که ترک کند. با این کار اثر مستقیم ماده از بدن فرد خارج میشود اما ممکن است شخص دوباره مصرف مواد را آغاز کند.» از اینجا میتوان فهمید که اثر ماده تنها عامل نیست و برای ترک اعتیاد تغییر رفتار هم لازم است، دقیقا همان اتفاقی که در فرآیند اعتیاد به چیزهایی مانند گوشی هوشمند میافتد.
«بُعد اذیتکننده و خیلی پیچیده، رفتار اعتیادی است. یعنی حتی اگر ماده هم در بدن شخص نباشد، ممکن است احساس کند از لحاظ روحی و روانی به آن وابسته است.» یک دستهبندی دیگر هم میتوان در نظر گرفت و اعتیاد را به دو نوع اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد به چیزهای دیگر مانند گوشی هوشمند، فضایمجازی، سیگار و... تقسیم کرد.
داداش باژی ماژی داری؟
دکتر قنبری، هسته اصلی اعتیاد را «پاداش» میداند و معتقد است چیزی که به فرد لذت و دلخوشی زیاد و ناگهانی بدهد و از درد و رنج او کم کند، میتواند اعتیادآور باشد. «هر چیزی که این ویژگی را داشته باشد میتواند مرا معتاد کند، چه ماده مخدر باشد چه هر چیز دیگری. یعنی مثلا بازیهای رایانهای و چرخیدن در شبکههای اجتماعی هم میتوانند این نقش را ایفا کنند.
پایه و اساس اعتیاد یکی است مثلا ممکن است من حس کنم حالم بد است، چند دقیقه با گوشی کار کنم و احساس کنم حالم بهتر شده است. این اعتیاد است.» پدیده اعتیاد به گوشیهایهوشمند (smartphone addiction) امروز در جهان وجود دارد و به نظر دکتر قنبری بیشتر در قشر جوانتر دیده میشود. «بهویژه در شرق آسیا این معضل خیلی فراگیر است.
در ایران هم آمار دقیقی وجود ندارد ولی فکر میکنم اعتیاد به گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی رو به گسترش است. فهرست اعتیاد به چیزهای مختلف آن قدر بلندبالاست که حتی بعضی از کسانی که در حوزه اعتیاد کار میکنند هم به طور کامل به آن احاطه ندارند. در یک تعریف کلی میتوان گفت هر چیزی که به شکل ناگهانی حال تو را خوب کند، میتوانی به آن وابسته شوی و هر چه سریعتر حال بد را خوب کند، میتواند به همان نسبت اعتیادآوری بیشتری داشته باشد.»
دروازه های خطرناک
این روانشناس و درمانگر اعتیاد میگوید در وابستگی افراد به دخانیاتی مانند سیگار و قلیان هم دقیقا همین فرآیند طی میشود. «مثلا من حالم بد است، دو نخ سیگار میکشم و حس میکنم حالم خوب شد. نکتهای که درباره سیگار و قلیان وجود دارد این است که دروازه ورود به موادمخدر هستند.
ما همیشه به پدر و مادرها میگوییم اگر نوجوان شما سیگار و قلیان نمیکشد، تقریبا میتوانید مطمئن باشید که مواد دیگر را هم مصرف نمیکند ولی اگر این دو را مصرف میکند، زنگ خطری است که ممکن است چیزهای دیگر را هم شروع کند.» نوع دیگری از اعتیاد که بهخصوص در زنان بیشتر دیده میشود و افراد در نگاه اول متوجه خطرناکبودن آن نمیشوند، اعتیاد به خرید است.
یعنی فرد میخواهد با خریدن یک کالا حال بدش را بهبود ببخشد. «مثلا خانمی که ۶۷ تا پالتو دارد، میرود مرکز خرید و چهار تا پالتوی دیگر میخرد و حس میکند حالش بهتر شده است. در صورتی که واقعا نیازی به آن نداشته و فقط حال بدش را دور کرده است.»
مصرف بیرویه، کار خیلی بدیه
پرسش مهم این است که اعتیاد چه نشانههایی دارد و مرز استفاده نرمال از یک چیز با اعتیاد به آن کجاست؟ بهعنوان مثال همه از گوشی استفاده میکنند اما ما از کجا بفهمیم که استفاده از گوشی جنبه مفید دارد یا میتوان آن را اعتیاد دانست؟ «من میتوانم کارهای روزانهام را به طور معمول با گوشی انجام دهم اما اگر از حد بگذرد میتواند به اعتیاد تبدیل شود.
یک نشانه مهم این است که رفتار اعتیادآور، زندگی روزمره شخص را تحتتأثیر قرار میدهد. یعنی مثلا من به خاطر سیگار مجبورم مدام از محل کارم خارج شوم و برگردم یا مثلا آنقدر در کارم نامنظم باشم تا از کار اخراج شوم. در چنین حالتی مشخص است که زندگی شخصیام تحتتأثیر اعتیاد قرار گرفته یا مثلا درباره نوجوانان این موضوع میتواند خود را در افت تحصیلی نشان دهد.»
دکتر قنبری معتقد است زمان به تنهایی نمیتواند معیار تعیینکنندهای برای اعتیاد باشد. «ممکن است روزی پنج ساعت از گوشی استفاده کنم اما نیاز کاریام باشد اما یک وقت هست من به گوشی وابسته شدهام و اگر سراغش نروم یکسری علائم رفتاری و تنش در من بروز میکند و اگر گوشی را از من بگیرند، احساس میکنم چیزی کم دارم. اگر من حالم بد باشد و سراغ گوشی بروم و به سرعت حالم خوب شود، معنیاش این است که من به گوشی معتاد هستم.» این همان فرمول اصلی اعتیاد است که درباره چیزهای دیگر هم مصداق دارد.
از عدم کنترل تا دروغگویی
نشانه مهم دیگر اعتیاد این است که فرد تشخیص میدهد یک چیزی برایش بد است و ضرر دارد اما نمیتواند از آن دست بکشد که به این حالت عدم کنترل میگویند. «من میدانم که سیگار برایم ضرر دارد و یکی دو بار هم تلاش کردهام که آن را کنار بگذارم اما موفق نشدهام. حتی ممکن است اوایل سیگار کشیدن به آن وابسته نباشم و بتوانم خودم را کنترل کنم اما از جایی به بعد حس میکنم در آن گیر کردهام. اوایل که با گوشیام کار میکردم برایم جنبه سرگرمی داشت اما الان وقتی دو ساعت گوشی را از من میگیرند، حس میکنم چیزی گم کردهام و این نشانه اعتیاد است.»
دکتر قنبری اشتغال ذهنی را دیگر نشانه اعتیاد میداند، حالتی که اولویتهای ذهنی فرد متفاوت از قبل میشود. «یک آدم نرمال که زندگی خانوادگی و کاریاش را دارد، قاعدتا باید دغدغهاش این باشد که به خانوادهام برسم و در شغلم پیشرفت کنم ولی پای اعتیاد که وسط میآید، دیگر ماجرا عوض میشود و گاهی کار به جایی میرسد که فرد دیگر نمیتواند خانواده و کارش را حفظ کند و حتی ممکن است بهخاطر اعتیاد به چیزی از کار اخراج شود یا زندگی خانوادگیاش از هم بپاشد.»
آخرین نشانه اعتیاد، دروغگویی افراطی است. «یعنی ما میدانیم که فرد معتاد است اما انکار میکند. مثلا میپرسیم دو ساعت با گوشی چه کار میکنی؟ میگوید هر کاری میکنم این قبض پرداخت نمیشود. در صورتی که به عنوان مثال دارد در شبکههای اجتماعی مختلف میچرخد ووقت میگذراند.»
برای ترک چه باید کرد؟
فرض کنیم همه نشانهها را داریم و رفتارهایمان در تعریف اعتیاد میگنجد. حالا باید ببینیم ترک اعتیاد چه مراحلی دارد و کنار گذاشتن اعتیاد رفتاری چه تفاوتهایی با اعتیاد به مواد مخدر دارد؟
«هسته اصلی ماجرای اعتیاد یکی است؛ چه اعتیاد به موادمخدر باشد و چه اعتیاد به چیزهای دیگر ولی تفاوتهایی هم وجود دارد، مثلا کسی که هروئین مصرف میکند اگر مواد را از او بگیری، اثر مستقیم ماده پیش میآید و فرد علائم ترک مانند سردرد، استخواندرد، تب و لرز، اسهال و استفراغ و... را از خود نشان میدهد و حدود دو سه هفته در این حالت میماند. بعد تازه میتوان سراغ درمانهای روانی رفت.» دکتر قنبری میگوید در اعتیادهای رفتاری این فاز وجود ندارد و از ابتدا باید سراغ رواندرمانی رفت. «یعنی مثلا اگر گوشی مرا بگیرند، استخواندرد و... ندارم و فقط باید از لحاظ روانی به سمت ترکاعتیاد بروم. من یاد گرفتهام هر وقت حالم بد میشود، با رفتاری مانند چککردن گوشی یا بازی آنلاین و... حالم بهتر میشود. پس برای اینکه بتوانم این اعتیاد را کنار بگذارم، باید یاد بگیرم که حال بدم را جور دیگری خوب کنم.»
ادا حال خوبا رو در بیار!
«هر کدام از ما روزهایی را تجربه کردهایم که وقتی صبح بیدار میشویم، حسوحال خوبی نداریم و انگار بعدازظهر سیزدهبهدر است. هر کسی کارهایی را بلد است که انجام دهد حالش بهتر میشود. مثلا من میگویم وقتی پیادهروی میکنم و دوش میگیرم حالم بهتر میشود. شما ممکن است بگویید یک دوستی زنگ زد کمی گپ زدیم و حالم بهتر شد. یکی کتاب میخواند، یکی ورزش میکند و... .»
به نظر این روانشناس و مشاور، درمان اصلی اعتیاد این است که فرد براساس ویژگیهای شخصیتیاش یک جایگزین مناسب پیدا کند. «خیلی وقتها خانوادهها میگویند پسر ما یک سال است که لب به موادمخدر نزده. این دیگر عبور کرده؟ ما از کجا مطمئن میشویم که این احتمال دارد دوباره سقوط کند یا نه؟ در این حالت میپرسیم الان دلخوشیات چیست و وقتی حالت بد میشود چه کار میکنی؟ اگر راهحلی داشت، نشانه خوبی است اما اگر گفت دلخوشیای ندارم، این نگرانکننده است و فرد به احتمال ۹۹درصد به مواد برمیگردد.» این خیلی مهم است که اگر شما به چیزی اعتیاد دارید، جایگزین مناسبی پیدا کنید که با آن حسهای بدتان را کنترل کنید. در این مسیر نقش درمانگر میتواند تعیینکننده باشد. «باید دید فرد چه مشکلی دارد، مثلا اگر حالت خشم را تجربه میکند، باید تکنیکهای کنترل خشم را به او آموخت. بعضیها تنظیم هیجانشان به هم ریخته و باید این را یاد بگیرند. وقتی آن فاکتور اعتیادبخش را حذف میکنیم، لازم است یک جایگزین خوب برای آن بگذاریم.»
چیزی به نام اعتیاد مجاز وجود دارد؟
شاید برایتان عجیب باشد که بدانید مطالعه هم میتواند تبدیل به یک رفتار اعتیادی شود. دکتر قنبری میگوید اعتیاد به کتابخوانی تنها اعتیادی است که کارشناسان میگویند نهتنها بد نیست بلکه مفید هم هست. «بعضی آدمها همان حسوحال بدشان را با کتابخواندن برطرف میکنند و این در واقع نوعی اعتیاد است.
مثلا آنهایی که چهرههای برجسته علمی و استاد دانشگاه هستند، این اعتیاد را دارند و حتی درباره کسانی که به شکل افراطی دچار این اتفاق هستند، مشکل بزرگ و حادی ایجاد نمیشود.» تنها حالتی که ممکن است این اعتیاد دردسرساز شود، این است که فرد کتابخوان تفاوت زیادی با همسر و خانوادهاش داشته باشد و این تعارض به زندگی خانوادگیاش آسیب بزند اما اعتیاد به کتابخوانی معمولا پیامد منفیای ندارد و چنین اتفاقاتی بهندرت رخ میدهد.
محمد وفایی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد