این که چرا شرایط کشور در حوزه برق به گونهای است که الزاما باید شاهد قطعی برق باشیم در تخصص من یا موضوع این نوشته نیست. مساله اصلی در این بین قطعی برق نیست.
باید تاکید کرد اگر دولت به هر دلیلی تصمیم به قطعی برق گرفته است حتما برای خود دلیلی دارد. نکتهای که دولتمردان در این بین فراموش کردهاند، حق مردم درباره از پیش مطلع بودن است. حقی که شعارهای زیادی دربارهاش داده شده و میشود.
خیلی از شهروندان این روزها از حقوق شهروندی خود میپرسند. آنها میگویند چرا اطلاعرسانی درست و بهموقعی انجام نشده است تا بتوانند برای امور خود که مرتبط با برق است، برنامهریزی داشته باشند.
علاوه بر این، آنها گلایه دارند این مساله به نوعی به رویه بدل شده است، زیرا سالهای گذشته هم همین موضوع را شاهد بودیم.
فراموش نکنیم این روزها مردم دغدغههای زیادی دارند، مشکلات اقتصادی، بیکاری، افزایش اجاره خانه، افزایش کرایه حمل و نقل عمومی و در نهایت مرگ روزانه حدود 200نفر به دلیل ابتلا به کرونا، استرسهای زیادی را به مردم تحمیل میکند.
این درحالی است که برخی مسؤولان به جای اینکه سعی در کاهش این دغدغهها داشته باشند به نوعی به آنها دامن میزنند.
در چند روز گذشته شهروندان بسیاری دچار مشکل شدهاند، خانوادهای را در نظر بگیرید که کودکش باید آنلاین امتحان بدهد، برق قطع و اینترنت از دسترس خارج میشود.
خانواده دیگری بیمارشان به کمک دستگاه نفس میکشد، برق قطع میشود و نفس در سینه این بیمار و اعضای خانوادهاش حبس میشود.
بسیاری از رانندگان با چراغهای راهنمایی و رانندگی خاموش روبهرو شدند؛ مسالهای که به ترافیک و شلوغی معابر دامن زد.
علاوه بر این در چند روز گذشته بسیاری از شهروندان برای خرید نان یا یک تراکنش ساده مالی به مشکل برخوردهاند و مشکلی به مشکلاتشان اضافه شده است.
این درحالی است که مشکلات اقتصادی و اجتماعی تابآوری آنها را بهشدت کاهش داده است و مسؤولان نیز در چند سال گذشته برای بهبود سلامتروان شهروندان کاری از پیش نبردهاند.
برای نمونه در ستادملی مقابله با کرونا به تنها مسالهای که توجه نمیشود، سلامت روان شهروندان است.
اگر با عینک خوشبینانه به خروجی اینگونه تصمیمها بنگریم، پیشبینی احتمال افزایش نزاع یاخشونتهای خانگی کار دشواری نیست.
تصمیمهای اشتباه یا سهلانگاری برخی مدیران اما تبعات بیشتری به دنبال دارد، زیرا زمینه را برای کاهش اعتماد اجتماعی به دولت و دیگر نهادها فراهم میکند.
کاهش اعتمادی که میتواند فاصله دولت و ملت را بیش از این کند و سرمایه اجتماعی را کاهش دهد. لازم به یادآوری است کاهش سرمایه اجتماعی عواقب دیگری هم دارد و آن میتواند کاهش مشارکت مردم برای مدیریت بحران انرژی ازجمله برق در کشور باشد.
به نظر میرسد مدیران وزارت نیرو فراموش کردهاند بدون مشارکت وهمکاری مردم امکان مدیریت این شرایط میسر نخواهد بود البته چنین رفتاری مایه تعجب بسیاری از کارشناسان نیست، زیرا آنها بهخوبی میدانند وقتی دولتمردان برای اجرای پروژههای کلان، اعتقادی به تهیه پیوست اجتماعی ندارند، یعنی پیشبینی نمیکنند تصمیمهایشان چه تاثیری بر زندگی اجتماعی مردم میگذارد.
جای تعجب نیست که مدیران وزارت نیرو هنگام صدور دستور برای خاموشیها از خود نپرسند آیا شهروندان حق دارند بدانند قرار است برق قطع شود؟
دکتر حسن موسوی چلک - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: