عاطفه رضوی، بازیگر سینما و تلویزیون سالهاست آثار دانشور را میخواند و یکی از علاقهمندان به این نویسنده است. با او همصحبت شدم تا سیمین دانشور را از زاویه نگاه او ببینم و بنویسم.
آثار خانم دانشور را خواندهاید و با سبک زندگی او آشنا هستید، چه چیزهایی در زندگی و آثار این نویسنده بود که شما را جذب کرد؟
از نوجوانی بنا به فضای کتابخوانیای که در خانه ما وجود داشت با آثار خانم دانشور آشنا شدم و با خواندن رمان «سووشون» به آثار او علاقهمند شدم. به مرور که آثار بیشتری از ایشان خواندم علاقهمندی و احترامم به ایشان بیشتر شد.خانم دانشور از اولین زنانی است که دکترای ادبیات گرفت و برای تحصیل به آمریکا رفت و تحصیلاتش را تکمیل کرد و به عنوان یک زن مستقل هرگز زیر سایه همسرش جلال آلاحمد قرار نگرفت که اگر چنین میشد، سیمین دانشور نبود و سیمین آلاحمد بود. همه این ویژگیها خانم دانشور را برایم متفاوت از بقیه کرد.
این روزها درباره زن مستقل زیاد صحبت میشود؛ اینکه زن مستقل زنی است که جدا از مرد و مستقل از او زندگی کند. سیمین دانشور زنی مستقل بود اما در کنار همسرش زندگی کرد و خانواده برایش مهم بود و هرگز این نگاه را نداشت که زن مستقل، زنی است که با مردان در تضاد است و به خانواده باور ندارد.
اصطلاح زن مستقل که برای خانم دانشور به کار بردم در اصل به معنای «انسان مستقل» است. به تفکیک جنسیتی اعتقادی ندارم. متاسفانه در روزگار ما تعاریف خیلی از چیزها عوض شده و به نظر من زن مستقل اصلا به این معنا نیست که زن تنها باشد. همچنان که یک مرد مستقل به معنای این نیست که مرد جدای از زن زندگی و کار کند. زن و مرد در کنار هم میتوانند به موفقیتهای زیادی دست پیدا کنند.کلمه «مستقل» متاسفانه باعث خیلی از اتفاقاتیشده که به نظرم درست نیست. زن و مرد میتوانند در کار و حرفهشان موفق باشند اما زندگی عادی و روزمرهشان را هم داشته باشند. موفقیت و مستقلبودن به معنای زیست در تنهایی نیست مخصوصا اگر فرد یک نویسنده یا هنرمند است باید زندگی عادی را سپری کند و همه وظایف انسانیاش را انجام دهد. هنرمند، نویسنده و کلا انسانبودن به این معنی نیست که ما وظایف انسانی خود را انجام ندهیم و فقط یک گرایش داشته و تکبعدی باشیم.
آنچه از کتابهای دانشور و سبک زندگیاش متوجه میشویم این است که نویسنده و متفکر بود اما در جریان زندگی شناور بود؛ معاشرتهای زیادی داشت و اسباب و لوازم و حتی بنای منزلش نشان میدهد که زندگی را دوست داشت و هرگز منزوی نشده و زندگیاش زنده بود.
اتفاقا باید زندگیات زنده باشد تا بتوانی هم نویسنده باشی هم متفکر هم همسر و هم دوست و رفیق. باید زندگی کنی و در ارتباط با آدمها و جامعه باشی تا بتوانی بنویسی و تجربیاتت تبدیل به کلمه شوند و کلمات تبدیل به کتابی مثل سو و شون شوند که به 16زبان دنیا ترجمه شده است. سیمین دانشور در تمام عمر، ارتباطش را با دنیای پیرامونش قطع نکرد. جلال آلاحمد سال48 فوت کرد و سیمین نزدیک به 50سال بعد از او به زندگی ادامه داد و همیشه فعال بود و تا زمانی که نفس میکشید زندگی کرد. با درگذشت مردی که عاشقانه او را دوست داشت، زندگی برایش تمام نشد و با همه اتفاقاتی که در زندگی تجربه کرد به زندهبودن فعالانه ادامه داد. به نظرم به همین دلیل است که قلمش همچنان تازه مانده و این تازگی را در همه رمانها و داستانهایش میتوان دید. او همیشه به تفکراتش پایبند بود و آنها را زندگی میکرد، ادا درنمیآورد و به همین دلیل است که الان هم همان طراوت در اندیشههایش را میتوان در آثارش دید و از آن لذت برد. بهروزبودن به این معنا نیست که فقط همین امروز را بشناسی و درک کنی. یک هنرمند، وظیفهاش شناسایی پدیدههای اجتماعی است که در دورههای مختلف رویداده و خانم دانشور آشنایی و درک خوبی از اتفاقات دورههای مختلف ایران داشت.
سیمین دانشور همیشه به عنوان یک نویسنده متفکر به کارش ادامه داد. او هرگز منفعلانه عمل نکرد. تحلیل شما از این سبک زندگی و کار چگونهاست؟
انسان متفکر همیشه درباره اتفاقات مهم جامعهاش فکر کرده و درباره آنها نظر و راهکار میدهد.خانم دانشور در خانوادهای فرهنگی و باسواد متولد شده و رشد کردهاست. رشتهای را برای تحصیل در دانشگاه انتخاب کرد که زیرمجموعه علومانسانی است و با جامعه و انسانها در ارتباط است. او در یکی از سخنرانیهایش در شبهای گوته میگوید (نقل به مضمون): هنرمند نگرشی فلسفی دارد ( جدا از ایسمهایی که وجود دارد). این گرایشهاست که هنرمند را به کشفهای تازه میرساند و او آنها را با آثارش بیان میکند. پیشینه جامعهای که هنرمند در آن بزرگ شده از پیشینه تاریخی و فرهنگی بگیر تا نوع زیست مردم یک کشور، هنرمند را سیراب میکند و همه اینها از هنرمند یک فرد آزادیخواه میسازد که علیه نابسامانیهای جامعه مبارزه میکند و یک عامل بازدارنده است در مقابل اتفاقاتی که برای نسلها ناخوشایند است. این تفکر و زیست را دانشور در همه عمر پیگیری کرد و تبدیل شد به انسانی که در کنار مردم جامعهاش، پویا و قدرتمند ماند و زندگی آنها را در آثارش روایت کرد.
شاید به همین دلیل است که به اصطلاح دگم و بسته نبود.
سیمین دانشور دنبال جار و جنجال نبوده و هیچوقت مصاحبههای حاشیهساز انجام ندادهاست. همسر جلال بوده و در همسایگی نیما یوشیج زندگی میکرده و هنرمندان و نویسندگان زیادی با او معاشرت داشتهاند. او رابطهاش را با آدمهای نسلهای مختلف قطع نکرد، به همین دلیل تبدیل شد به متفکری که متعلق به همه نسلهاست، زنده ماند و زندگی کرد و این زنده بودن را به ما هم منتقل کرد.
نگرش متعصبانه هم نداشت.
نه ! او با رویدادهای جامعه پیش آمد و تعریفش از نویسنده متفکر این بود که بازدارنده اتفاقات بد جامعه بود.یکی از این اتفاقات بد قطعا « تعصب » است.
سیمین همسر جلال آل احمد بود؛ نویسنده متفکر و یکی از پایهگذاران روشنفکری معاصر ایران اما سیمین زیر سایه جلال نماند و مستقل به کارش ادامهداد، به نظرتان چقدر تلاش کرد زیر سایه همسرش نماند؟
شاید از زاویه نگاه من و شما او تلاش کرده زیر سایه همسرش جلال نماند اما به نظرم او برای این کار تلاشی نکرده.تلاش او برای ادامه کارش به سبک خودش بوده برای همین است بعد از درگذشت همسرش چند رمان منتشر میکند که ادامه تفکر و نوع نگاه خودش است.همانطور که گفتم سیمین دانشور انسانی متفکر مستقل و بسیار صادق بود. همه اینها را میتوان در کتاب « غروب جلال» دید؛ زمانی که خیلیها دوست داشتند، مرگ جلال را قتل اعلام کنند، سیمین صادقانه از نوع مرگ همسرش گفت و هرگز وارد بازیهای سودجویانه نشد. همینهاست که سیمین دانشور را به عنوان یک نویسنده و متفکر مستقل دوستداشتنی میکند و به او اعتبار میبخشد.
دیروز به همت دوستان و علاقهمندان سیمین دانشور مراسمی در سالروز صدسالگی او در خانه-موزه سیمین و جلال برگزار شد.
این مراسم قرار بود بزرگ باشد اما محدودیتهای کرونا سبب شد کوچک و خودمانیتر برگزار شود.
در این مراسم عاطفه رضوی بخشی از رمان «سووشون» را خواند.
به نظر این بازیگر، چنین مراسمی باعث تداوم تفکر هنرمندان و نویسندگانی مانند سیمین دانشور میشود.
موجب میشود مردم به خصوص نسل امروز بیشتر با آنها آشنا شوند.
رضوی بر این باور است در دوره جولان شبکه های اجتماعی که مردم تحمل خواندن مطالب طولانی را ندارند، چنین مراسمی شاید سبب شود آنها آثار نویسنده های معاصر و کهن را بخوانند.
هرچند برای کتابخوان کردن مردم و جوانان باید زمینههای فرهنگی اصلاح شده و کار فرهنگی بیشتری در این زمینه انجام شود.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد