به جز تعویق دو ماهه برگزاری مراسم که به دلیل کرونا اتفاق افتاد، کاهش محسوس تماشاگران تلویزیونی هم اتفاق قابل اشارهای است. شیوه برگزاری فیزیکی ـ آنلاین، نقش مهمی در این افت تعداد مخاطب و کمرونقتر شدن این مراسم دارد. اما شاید یکی از مهمترین دلایل ناخوش احوالی اسکار امسال، حضور فیلمهایی باشد که باوجود امتیازاتی، آنطور که باید باعث شگفتی تماشاگران نشدند.
دستکم تعداد این آثار به حدی نبود که یک رقابت نفسگیر اسکاری را به وجود بیاورد. مقایسه نامزدهای بهترین فیلم اسکار 2021 و 2020 به خوبی تفاوتها را نشان میدهد و سال گذشته با فیلمهای پرشور و پرهیاهوتری (شاید نه لزوما بهتری) مواجه بودیم که تنور مشهورترین جایزه سینمایی جهان را گرم کردند. به جز «انگل» (بونگ جون هو) که فیلم جذاب و بحث انگیزی بود، فیلمهای «مرد ایرلندی» (مارتین اسکورسیزی)، «جوکر» (تاد فیلیپس)، «1917» (سام مندس) و «روزی روزگاری هالیوود» (کوئنتین تارانتینو) را هم داشتیم که فارغ از کیفیت و برخی کم و کاستیها، خبرساز و در سطح اسکار بودند. اما امسال شاید دیوید فینچر، کارگردان «منک» سرشناسترین فیلمساز حاضر در بخش بهترین فیلم و بهترین کارگردانی بود و فیلم پر زرق و برق و جلوهگرانهای در میان نامزدهای بهترین فیلم وجود نداشت.
روزی روزگاری کروناجایزه بهترین فیلم اسکار 2021 به «سرزمین آواره ها» رسید، جایزهای تقریبا قابل پیشبینی که از زمان نخستین نمایشهای فیلم بسیاری از منتقدان و تماشاگران درباره آن متفقالقول بودند. تماشای دیگر فیلمهای مهم سال هم نشان داد که در اسکار خبر از رقابتی گرم نخواهدبود. با اینکه چند فیلم خوب دیگر هم با تحسین مواجه شده بودند و امتیازاتی داشتند، اما شاید یکدستی و تاثیرگذاری آنها به اندازه سرزمین آوارهها نبود. البته سرزمین آوارهها هم فیلم شگفتانگیز و خاصی در تاریخ سینما نیست و شاید حتی برای تماشای دوم چندان وسوسهکننده نباشد اما اثر درست و استاندارد و یکپارچه و تاثیرگذاری است و به خوبی با مخاطبی که حوصله به خرج دهد و حاضر به تماشای چنین اثری باشد، ارتباط برقرار میکند.
سرزمین آوارهها که با دریافت سه اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردان و بهترین بازیگر نقش اول زن، موفق ترین فیلم نود و سومین دوره این رویداد بود، قصه بیفراز و نشیبی از یک زن خانه به دوش را روایت میکند. فیلم، نگاه رئالیستی دارد و در آن از هیاهوهای دراماتیک مرسوم و هالیوودی خبری نیست که سینمای تجاری از آنها بهره میبرد. البته این باعث نشده چنین فیلمی حوصله سربر و کسالتبار باشد و کارگردان با سکانسها و نماهایی مختصر و مفید و خرد، ضرباهنگ مناسبی را برای اثرش درنظر میگیرد و به خوبی تماشاگر را با فیلم و شخصیت اصلی آن همراه میکند.
باوجود فیلمهای خوبی چون همین سرزمین آوارهها در اسکار 2021، چرا تصور میکنیم یکی از کمرمقترین دورههای این مراسم را سپری کردیم؟ قطعا باید این وضعیت را ناشی از شیوع کرونا و حال و هوای غمبار حاکم بر جهان دانست که تاثیر منفیاش را روی تولید و حتی کیفیت و حال و هوای فیلمها و شخصیتهای قصهها هم گذاشت. تعطیلی سینما، اثر بدی روی جریان صنعتی فیلمها گذاشت و در نبود بستر مناسبی برای نمایش و فراهم نبودن شرایط گیشه و فروش، ناخواسته بیشتر فیلمها از سینمای تجاری و اهداف صرفا مالی فاصله گرفتند و آثاری با گرایشهای انساندوستانه بیشتر تولید شد.
برخلاف فیلمهایی مثل انگل، روزی روزگاری هالیوود، فورد علیه فراری و... که سال گذشته ساخته شدند و برای خوشایند تماشاگران و فروش بیشتر در گیشه هم اهداف و برنامههایی داشتند، امسال خبری از داعیه فروش و اهداف تجاری در فیلمهایی مثل سرزمین آوارهها، پدر، منک و حتی آثاری مثل دادگاه شیکاگو 7 و زن جوان خوشآتیه نیست و مسائل انسانی در سطح گستردهتری از قبل موردتوجه سازندگان آثار قرار گرفت. این تغییر زاویه دید که احتمالا ناخواسته و متاثر از شیوع کرونا در این دوره سینمای آمریکا و سینمای جهان اتفاق افتاده، میتواند دو مسیر را در ادامه داشته باشد؛ یکی اینکه این حجم از آثار تنها متعلق به همین دوره کرونایی خواهد بود و با بازگشایی سالنهای سینما، دوباره نگاه تجاری حاکم خواهد شد و فیلمسازان دوباره سراغ عناصر و ظرفیتهای فروش خواهند رفت. دیگر اینکه هشدار کرونا و سینمای کرونازده شاید کاری کرده باشد که آدمها و طبعا سینماگران، در ادامه هم نگاه مهربانتر و انسانیتری در قصهها داشته باشند و به مسائل عمیقتری در فیلمها بپردازند و داستانهایشان را صرفا وسیلهای برای فروش بیشتر قرار ندهند.
شنا، خلاف جریان آب
هالیوود در همه این سالها شکل و شمایل آشنایی داشته و الگوهایی را برای ارتباط با تماشاگر و موفقیت در گیشه تدوین و تببین کردهاست. نه البته با بخشنامه و به اجبار بلکه به مرور با فضای سینمایی که ایجاد کرده، مسیر فیلمهای جریان غالب را به سمتی برده که تخطی از آن به معنی خارج شدن از ریل و شماتت شرکتها خواهد بود. با این حال در نظام استودیویی هالیوود چه در قدیم که قوانین سفت و سختتری داشت و چه در دوران کنونی، سینماگرانی بودند که خلاف جریان آب شنا میکردند و نگاه متفاوت و مستقلی داشتند. این جنس نگاه در سالهای اخیر در هالیوود قوت هم گرفته و تعداد فیلمهای ضدجریان بیشتر هم شدهاست. این دسته از فیلمها معمولا با آن نگاه خوشبینانه و رویاپرداز هالیوودی که آمریکا و غرب را گل و بلبل نشان میدهند، تفاوت دارند. در این فیلمها با آمریکایی روبهرو هستیم که بیکاری، بیخانمانی، بیعدالتی، تبعیضنژادی و نژادپرستی و دیگر مصداقهای منفی در آن موج میزند و خبری از آن آرمانشهر مهد آزادی و راحتی و پیشرفت نیست. سرزمین آوارهها بدون اینکه بخواهد شعاری و گل درشت عمل کند، آمریکایی را به تصویر میکشد که با تصور رایج فاصله زیادی دارد و جمع آوارهها و بیخانمانها جمع است و اصلا عنوان خود فیلم، سرزمین آوارهها، بهخوبی موضع فیلمساز را بیان میکند.
فیلم دادگاه شیکاگو 7 به کارگردانی آرون سورکین هم که براساس ماجرای واقعی مربوط به 1968 ساخته شده، دست روی بیعدالتی دستگاه قضا در آمریکا میگذارد.
خانم ژائو
یکی از مهمترین ویژگیهای نود و سومین دوره اسکار، برنده شدن خانم کلوئی ژائو، کارگردان چینی سرزمین آوارهها بود. او که نویسنده، کارگردان و یکی از تهیهکنندههای فیلم بود، با دریافت سه اسکار، پرچم خانمهای سینماگر را بالا برد. او ضمن اینکه بعد از کاترین بیگلو (کارگردان فیلم مهلکه/ هرت لاکر)، دومین زنی است که اسکار بهترین کارگردانی را میگیرد، اولین زن غیر سفید پوستی است که موفق به دریافت این جایزه میشود.
هرچند فیلم سرزمین آوارهها، شایسته دریافت این اسکارها بود اما برتری ژائو به عنوان یک آسیایی و فردی غیرسفیدپوست میتواند، اقدام موثر آکادمی اسکار در خط مشی جدیدش باشد، یعنی بها دادن به نژادهای مختلف و فاصله گرفتن از تبعیض نژادی که هالیوود و آمریکا همیشه به آن متهم بوده است. به کارگرفتن سینماگرانی با نژادهای مختلف در ساخت آثار و حتی لحاظ کردن شخصیتهای متنوع نژادی در قصهها که در قوانین تازه اسکار هم به آن توجه شده، از نشانههای عینی این رویکرد است.
جالب اینکه معرفی جایزه بهترین کارگردانی به بونگ جون هو، کارگردان اهل کرهجنوبی محول شد که سال قبل با انگل تاریخسازی کرده بود. در واقع بهجز شایستگیها برای دریافت این جوایز، قطعا بحث توجه به تنوع نژادی در اسکار هم مطرح است. کما اینکه این توجه به فیلم آمریکایی «میناری» هم صورت گرفت که قصه یک خانواده مهاجر کرهای را در آمریکا روایت میکند و در بخش جایزه بهترین بازیگر زن نقش مکمل (یوه جونگ یون) هم به آن توجه شد، درحالی که برخی کارشناسان گزینههایی چون الیویا کولمن، بازیگر فیلم «پدر» و گلن کلوز در فیلم «مرثیه هیلبیلی» را برای دریافت این جایزه شایستهتر میدانستند.
شیوع ویروس کرونا در برگزاری نود و سومین جایزه اسکار تغییراتی ایجاد کرد
زیر سایه کرونا
نود و دومین دوره برگزار شده و به کارش پایان داده بود که ویروس کرونا مرزها را درنوردید و جهان را به محاصره درآورد. تا مدتها رویدادها و برنامههای هنری لغو میشدند و کسی نمیدانست تا رسیدن به دوره نود و سوم چه اتفاقی خواهد افتاد؛ پیشبینیها چندبار تغییر کرد و حتی این احتمال وجود داشت که این دوره از مراسم اسکار بهصورت مجازی برگزار شود اما بالاخره با دو بار تعویق و تغییر در برنامهریزی بالاخره با یک تغییر دو ماهه این مراسم 25 آوریل مصادف با صبحگاه ششم اردیبهشت برگزار شود تا یکی از خلوتترین و بیسر و صداترین اما متنوعترین جایزه اسکار برگزار شود.
تعویقهای اسکارنزدیک یک قرن از برگزاری اولین دوره اسکار میگذرد و از سال 1929 تا امروز چهار بار این مراسم با تعویق برگزار شده است که عبارتند از:
1938؛ یک هفته تعویق بهدلیل سیل بزرگی که در لسآنجلس رخ داد
1968؛ دو روز تعویق بهدلیل ترور مارتین لوترکینگ رهبر حقوق مدنی آمریکاییها
1981؛ بیست و چهار ساعت تعویق بهدلیل سوءقصد ناموفق به جان رئیسجمهوری رونالد ریگان
2021؛ دو ماه تعویق بهدلیل شیوع ویروس کرونا
تفاوتهای اسکار
مراسم اسکار 2021 تفاوتهایی با دورههای پیشین دارد؛ ازجمله اینکه برای اولین بار پس از ششمین دوره جوایز اسکار، فیلمهای منتشر شده در دو سال تقویمی مختلف، واجد شرایط در جایزه اسکار شناخته شدهاند. به عبارت دیگر تغییر در زمان برگزاری این دوره از مراسم اسکار، تغییراتی در بازه زمانی انتشار آثار شرکتکننده نیز به همراه داشت.
براساس اعلام دیوید رابین، رئیس آکادمی، فیلمهای شرکتکننده باید در تاریخی بین يکم ژانویه سال ۲۰۲۰ تا ۲۸ فوریه ۲۰۲۱ منتشر میشدند تا واجد شرایط حضور در اسکار باشند. البته این قانون جدید برای برخی شاخهها ازجمله فیلمهای پویانمایی بلند و کوتاه، فیلمهای مستند بلند و کوتاه، فیلم بینالمللی و فیلم کوتاه لایو اکشن که باید تا يکم دسامبر ۲۰۲۰ اکران شده باشند، استثنائاتی قائل شد. همچنین فرصت پذیرش آثار در بخش بهترین فیلم، بهترین موسیقی متن و بهترین ترانه، ۱۵ ژانویه ۲۰۲۱ بود.
در نود و سومین دوره جوایز سالانه اسکار، شاخههای تدوین صدا و صداگذاری (میکس صدا) با هم ادغام شدند و این جایزه به بهترین تیم صدا تعلق گرفت.
در این دوره به تعداد اعضای آکادمی اضافه شد. رئیس آکادمی پیش از برگزاری این دوره اعلام کرده بود: ما همیشه پذیرای استعدادهای خارقالعاده بودهایم که بیانگر تنوع غنی جامعه جهانی فیلمسازان است اما دقیقا در دوره نود و سوم است که براساس اعتراضهاي سالهای گذشته در مورد تبعیض جنسیتی و نژادی هالیوود، آکادمی تصمیم گرفته تعداد اعضای زن این سازمان را به دو برابر افزایش دهد.
اعضای آکادمی اسکار در این دوره نزدیک به 9500 نفر بود که از این تعداد 819 نفر امسال به جمعی اعضای آکادمی دعوت شدند.
*45 درصد اعضای تازه پیوسته به اسکار، زن هستند.
*36 درصد از میان اقلیتهای نژادی دعوت شدهاند.
*حدود 49 درصد آنها غیرآمریکایی هستند.
*اعضای جدید از 68 کشور دنیا به عضویت آکادمی دعوت شدهاند.
در میان این اعضا تعدادی از هنرمندان ایرانی نیز در این دوره به عضویت آکادمی اسکار درآمدهاند که عبارتند از:
*نرگس آبیار، کارگردان فیلمهایی چون «نفس»، «شیار ۱۴۳» و «شبی که ماه کامل شد».
*الهام شاکریفر، تهیهکننده مستندهایی همچون «حتی وقتی زمین میخورم» و «از عشق و قانون».
*ستار اورکی: آهنگساز فیلمهایی همچون «فروشنده»، «جدایی نادر از سیمین» و «دربند».
*علی عباسی: کارگردان آثاری همچون «مرز» و «شلی».
دورهمی ویروسی
شیوع ویروس کرونا در شکل برگزاری مراسم اسکار هم تاثیراتی داشت ازجمله اینکه با تعداد تماشاگران محدود و تحتتدابیر بهداشتی برگزار شد اما در عین حال تلاش شده بود که شکل ظاهری این مراسم تحتتاثیر ویروس کرونا قرار نگیرد و تقریبا هیچ عکسی نمیتوانید از این مراسم ببینید که ماسک یا نشانه دیگری از شیوع ویروس کرونا بهوضوح در آن دیده شود. طبیعی جلوه دادن مراسم اسکار 2021 تا اندازهای موفق بود اما نکته قابل تامل آن است که برنده یکی از مهمترین جوایز کسی بود که با لباسی ساده و پوشیده روی صحنه رفت و مقابل دوربینها با مجسمه اسکار ژست گرفت.
برگزیدگان نود و سومین دوره اسكار
برخلاف سال گذشته، در اسكار امسال خبری از چهار جایزه اسكار برای یك فیلم نبود. سرزمین آوارهها با سه جایزه اسكار ركورددار جایزه اسكار نود و سوم شد و بعد از آن فیلمهایی مثل پدر، انیمیشن روح، یهودای سیاه و آوای متال توانستند در دو شاخه برگزیده اسكار باشند. برگزیدگان اسكار این دوره عبارتند از:
بهترین فیلم: سرزمین آوارهها
بهترین كارگردان: كلویی ژائو برای فیلم سرزمین آوارهها
بهترین بازیگر نقش اول مرد: آنتونی هاپكینز برای فیلم پدر
بهترین بازیگر نقش اول زن: فرانسیس مكدورماند برای فیلم سرزمین آوارهها
بهترین بازیگر نقش مكمل مرد: دانیل كالویا برای فیلم یهودا و مسیح سیاه
بهترین بازیگر نقش مكمل زن: یوه جونگ یون برای فیلم میناری
بهترین فیلمنامه اورژینال: امرالد فنل برای فیلم زن جوان خوشآتیه
بهترین فیلمنامه اقتباسی: كریستوفر همپتون و فلوریان زلر برای فیلم پدر
بهترین فیلم خارجیزبان: فیلم یك دور دیگر به كارگردانی توماس وینتربرگ از دانمارك
بهترین چهرهپردازی و مو: بلك باتم ما رینی
بهترین طراحی لباس: بلك باتم ما رینی
بهترین صداگذاری: آوای متال
بهترین فیلم كوتاه روایی: فیلم دو غریبه دور از هم
بهترین فیلم كوتاه انیمیشن: اگر هر اتفاقی بیفتد دوستتان دارم
بهترین فیلم بلند انیمیشن: روح
بهترین مستند كوتاه: كولت
بهترین مستند بلند: معلم اختاپوس من
بهترین جلوههای بصری: تنت
بهترین طراحی صحنه: منك
بهترین تدوین: آوای متال
بهترین فیلمبرداری: منك
بهترین موسیقی متن: روح
بهترین ترانه: HER برای فیلم یهودا و مسیح سیاه
همچنان استادبرخلاف بسیاری از بازیگران قدیمی و پیشکسوت سینمای ما که با بالا رفتن سن و سال با بیمهری و بیاعتنایی سازندگان آثار سینمایی روبهرو میشوند و ایضا گاهی خودشان هم وا میدهند و تلاشی برای به روز کردن خود نمیکنند، آن طرف امثال سر آنتونی هاپکینز را داریم که حتی در 83 سالگی به روز است و در زندگی و بازیگری میدرخشد. بازی درخشان در نقش پدری مبتلا به آلزایمر نمیتوانست به اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد ختم نشود، حتی اگر پای رقیب گردن کلفتی چون گری الدمن در میان باشد که بازی خوبی در «منک» داشت. حتی اگر بیم آن وجود داشت که اسکار را به چادویک بوزمن فقید برای «بلک باتم ما رینی» بدهند. این دومین اسکار هاپکینز بعد از بازی در نقش دکتر هانیبال لکترز «سکوت برهها» است. نکته جالب اینکه استاد موقع اعلام نتایج در خانه پدریاش در ولز در خواب به سر میبرد.
پایان خوش یک خانه به دوشفرانسیس مک دورماند که برای بازی درخشان و تاثیرگذار در سرزمین آوارهها برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد، یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینماست. صورت او که ردی همیشگی از درد و رنجی همیشگی دارد، اینجا در فیلمی که خودش یکی از تهیهکنندگانش است، بهخوبی به کار نقش یک بیخانمان آمده و در ترکیب با هنر و نبوغ بازیگریاش، ماندگار شده است. دورماند از جمله بازیگرانی است که هم در بازی جلوهگرانه مهارت دارد، مثل بازی در نقش پلیس باردار فیلم فارگو که او را به اولین اسکارش رساند، هم در نقشهایی که توامان باید درونگرا و برونگرا باشد، مثل میلدرد در«سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» که او را به اسکار دومش رساند و هم در همین سرزمین آوارهها و در نقش فرن که هیچ رد و نشانی از بازی رایج هالیوودی ندارد و انگار خود واقعیت است.
منبع: علی رستگار - سینما / روزنامه جام جم