۵ بازی جدید برای شروع سال ۱۴۰۰

سال نو، بازی نو

داستانی در مورد وضعیت انسان در جهان فعلی

وقتی هنر جلوه‌گر شود

سرویس‌های اشتراکی آنلاین این روزها خیلی در دنیا مورد توجه هستند و این گرایش در صنعت بازی‌ های ویدئویی نیز دیده می‌شود.
کد خبر: ۱۳۱۱۳۴۹

دو غول بزرگ این صنعت یعنی سونی و مایکروسافت هر دو سرویس‌های اشتراکی منحصر به خود را دارند، اما نمی‌توان منکر آن شد که سرویس Game Pass مایکروسافت برای دارندگان آن واقعا یک موهبت بزرگ به شمار می‌رود.

با داشتن اشتراک این سرویس می‌توانید تمام بازی‌هایی را که روی این پلتفرم منتشر می‌شوند به‌صورت رایگان تجربه کنید.

به‌علاوه مایکروسافت یک برگ برنده دیگر هم در مقابل سونی رو کرده است و گاه بازی‌ها را در روز اول انتشار از طریق این سرویس در دسترس مخاطبان قرار می‌دهد.

همه اینها به این دلیل اهمیت دارد که باعث شده بازی‌هایی مثل Genesis Noir فراتر از جشنواره‌های تخصصی توسط عموم گیمرها هم بهتر دیده و تجربه شود. تا پیش از این چنین عنوانی که به وضوح برای سلیقه عمومی طراحی نشده، به دلیل ماهیت هنری‌اش به احتمال قوی مقبولیت چندانی در میان عامه مخاطبان به دست نمی‌آورد. اما در این دنیای جدید بازی‌های خاصی مثل Genesis Noir هم این شانس را پیدا می‌کنند تا در معرض دید میلیون‌ها گیمر قرار بگیرند و تعاریف جدیدی از زیبایی و هنر در ذهن ما ایجاد کنند.

این بازی دقیقا چیست؟

همیشه نمی‌توان به‌سادگی مشخص کرد یک بازی دقیقا در چه سبکی قرار دارد. در مورد Genesis Noir، به نظر این بازی بیشتر چیزی نزدیک به تجربه بازی‌های ماجرایی اشاره و کلیک به مخاطبانش عرضه می‌کند.

اما باید این را هم در نظر داشته باشید که آن قسمت‌هایی از بازی که ما را به این نتیجه‌گیری رسانده، مثل وقت‌هایی که مجبور می‌شوید نشانگر روی صفحه را با کنترلر کنسول حرکت دهید تا چیزی را در محیط پیدا کرده یا با آن تعامل کنید، درواقع جزو بدترین قسمت‌های آن هم محسوب می‌شوند.

با این حال از آنجا که داستان بازی بسیار جدی است و نقش پررنگی در روند بازی دارد - که یکی از ویژگی‌های بارز نقش ماجرایی به شمار می‌رود - می‌توانیم داستان را ملاک اصلی بررسی قرار دهیم. اصل داستان بازی روایتگر تلاش یک مرد برای نجات معشوقش است، هرچند در این میان اشاراتی هم به مفاهیم مذهبی و فلسفه آفرینش جهان دیده می‌شود.

داستان بازی در لفافه تلاش می‌کند با ما در مورد وضعیت انسان در جهان فعلی سخن بگوید. در ابتدا اشاره‌ای به ریشه زندگی می‌شود و سپس وارد جهانی با گرافیکی مسحورکننده و انیمیشن‌های هنرمندانه می‌شویم که ما را در دنیایی که به نظر می‌رسد نیویورک دهه ۵۰ میلادی است، قرار می‌دهد.

نوآر، جَز و یک قصه روان

پس از آن که در دام سبک خاص گرافیک بازی افتادید و چشم‌تان به تماشای زیبایی‌های آن خیره شد و موسیقی زیبای بازی شروع به نوازش گوشتان کرد، تازه داستان جذاب بازی شما را به آرامی در خود غرق می‌کند! ماجرا از عشق یک مرد به خواننده یک گروه جَز شروع می‌شود.

زمانی که شخصیت اصلی داستان به خانه این زن می‌رود، شاهد شلیک به او توسط یکی از اعضای گروه می‌شود. از اینجا به بعد وظیفه اصلی، سر راست و البته دشوار شما، نجات دادن جان این بانو است. وظیفه‌ای که شما را در مسیر سفری استعاری قرار می‌دهد تا در این بین (از زاویه دید سازنده بازی) به فلسفه وجودی انسانیت و این‌که ما چیستیم بیندیشید.

نوآر، مکتبی هنری است و همان‌طور که از نام بازی Genesis Noir پیداست در آن به‌وفور به‌کار رفته است. اگر موسیقی جَز زیبای بازی را هم کنار بگذاریم، فضاسازی‌ها، موقعیت‌ها و نحوه رفتار شخصیت‌ها نیز باز ما را درگیر عناصر نوآر خواهد کرد. بازی زیاد دیالوگ ندارد و بیشتر استعاره‌ها و پیشرفت روند بازی است که روایت اصلی داستان را برای ما بازگو می‌کند.

معماهای بازی خوشبختانه برخلاف تعدادی از بازی‌های ماجرایی مدرن، گیم‌پلی‌ای سنتی دارند که باعث جذابیت بیشتر بازی می‌شوند.

سازندگان در این معماها از سازوکارهایی متنوع از عناصر سوررئال مثل سیراب کردن دانه‌ های لوبیا با سطل‌هایی جادویی از نور گرفته تا عناصری واقع‌گرایانه‌تر مثل همنوازی با نوازنده بیس گروه جَز بهره گرفته‌اند.

در یک نگاه

Genesis Noir ابتدا برای PC و آن هم برای کنترل با ماوس طراحی شده، ولی بعدا تلاش شده با پلتفرم‌های بیشتری سازگار شود و این نقص در کنترل بازی به‌خوبی خود را نشان می‌دهد.

با این حال روایتی که سازندگان در داستان این بازی تلاش می‌کنند منتقل کنند بسیار ارزشمند، جاه‌طلبانه و البته پرزحمت است.

در نتیجه شاید تجربه کل بازی بیشتر از پنج ساعت طول نکشد، ولی در عوض در طول این مدت از جنبه هنری هیچ کم و کاستی نمی‌بینید.

Genesis Noir یک بازی بسیار خاص و هنری است که مخاطبان خاص خود را خواهد یافت، ولی اگر فکر می‌کنید جزو این دسته قلیل هستید، تجربه آن را از دست ندهید که تا همین‌جا هم یکی از بهترین بازی‌های سال بوده است.

مجید رحمانی - طراح مرحله بازی / ضمیمه کلیک روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها