برنامهای با عنوان «به وقت ایران» که هر هفته روزهای یکشنبه و سهشنبه به صورت زنده راس ساعت ۲۱ و ۴۵ دقیقه و به مدت ۷۰ دقیقه پخش میشود.مهارتآموزی در بخشهای مختلف موضوع اصلی این برنامه است که در قالب مناظرههایی با چهرهها و مسؤولانی از حوزههای مختلف، مفصل به آن میپردازند. در ادامه با عوامل این مجموعه گپی زدهایم که میتوانید سری به آن بزنید.
وقت مهارتآموزی است
علیرضا عاصمیوسفی، تهیهکنندگی «به وقت ایران» را به عهده دارد. از او درباره ابتدای ماجرای شکلگیری این برنامه پرسیدیم. یوسفی در این باره میگوید: مدتهاست که بحث مهارتآموزی در فضاهای مختلف مطرح میشود. شبکه آموزش هم در این راستا ماموریتی را به عهده گرفت، چرا که بارها در حوزه مهارت آموزی صحبتهایی شده اما اینکه چرا هنوز آنطور که باید به آن پرداخته نمیشود و جایش در فضاهای مختلف همچنان خالی است، سوالی بود که ما تا حدی سراغ آن رفتیم.
او افزود: این دغدغه باعث شد تا ما هم در این حوزه سراغ فضای مناظرهای برویم. اینکه چرا هم به این دلیل است که حوزه مهارت بسیار گسترده است و ما گفتیم برنامه مناظرهای اینچنینی را شکل دهیم که در بخشهای مختلف آن بتوانیم درباره چنین موضوعی در بخشهای گوناگون صحبت کنیم.
به گفته او و طبق روندی که در این برنامه در پیش گرفتهاند، در به وقت ایران طرفهای مختلف هر موضوعی به برنامه دعوت میشوند. یکی از طرفهای این بحثها مجموعه قانونگذار کشور است و یک کرسی هم به مجلس و کمیسیونهای مختلف آن اختصاص دارد. در ادامه هم بعد از طرح موضوع متناسب با آن مهمانانی دعوت میشوند که اغلب از متولیان و مسؤولان یکی از بخشها هستند.
یوسفی با اشاره به بخش دعوت از مهمانان و دردسرهای آن هم میگوید: در حدود ۶۲ قسمتی که از این برنامه روی آنتن رفته است، سعی کردیم تا از مسؤولان حوزههای مختلف دعوت کنیم، در این بین خیلی از آنها قبول زحمت کرده و برخی هم مدیری را معرفی کردند که به بحث خیلی مرتبط نبود و در نتیجه بحث آنطور که باید به قوام نرسید. با همه اینها لازم است گفته شود که بالاخره هماهنگکردن یک رئیس کمیسیون با همه دغدغهها و برنامههایی که دارد، چندان ساده نیست و در کل درباره هر موضوعی که مطرح میشود صحبتها و نگاههای مختلفی وجود دارد که گاهی منجر به انصراف آنها از این حضور میشود. گاهی حتی برخی مهمانها قول میدهند ولی دقیقه ۹۰ کنسل میکنند؛ بعد هم اصلا فکرش را نمیکنند که این برنامه زنده است و چنین حرکتی چقدر برای ما سنگین تمام میشود.
آقای تهیهکننده در ادامه از چهرههای مختلفی گفت که در برنامه حاضر شدند؛ مثل رئیس دانشگاههای مطرح کشور و وزرای مختلفی که در این سمت هستند یا آن را قبلتر تجربه کردهاند.
او میگوید: این دعوتها و شکل دادن چنین فضایی واقعا کار سختی بود اما بالاخره در حوزه رسانه باور همیشه این است اگر شفافیت و روشن بودن فضا در هر برنامهای وجود داشته باشد، مهمان هم میآید. قرار نیست من او را دعوت کنم تا در گفتوگو و مناظره مدام او را بزنم بلکه قرار است صحبت کنیم تا در نهایت به یک نتیجه برسیم.
یوسفی با اعتقاد به عدم جهتگیری در این حوزه برای ساخت برنامه میافزاید: وظیفه من در این فضا جهتگیری نیست بلکه فقط و فقط اطلاعرسانی و فرهنگسازی است. این همان چیزی است که اگر همه به آن قائل باشند، اتفاقاتی که در بعضی برنامهها و گفتوگوها دیدیم، رخ نمیدهد. تهیهکننده موظف است برنامهای از فضای موجود را به تصویر بکشد اما زمانی که نظر و عقیده شخصیاش را وارد برنامه کند آن کار اثر خوبی نمیشود. در این میان شاید آنها بتوانند نظر عدهای را جلب کنند و همانها برایشان کف بزنند اما این درست نیست و فایدهای ندارد.
او که تهیهکنندگی برنامه غیرمحرمانه را به عهده دارد، میگوید در این برنامه تلاششان همین بوده تا برنامهای بدون جهتگیری را پیش ببرند. اما اینکه اصلا ماجرای مهارتآموزی چیست؟ این سوالی بود که یوسفی در پاسخ به آن عنوان میکند: ما یک آموزش داریم یک مهارت، خیلیها این دو را باهم اشتباه میگیرند. مهارت شامل آموزههای تجربی است که فضای آکادمیک باید آن را انتقال دهد. اما این در حالی است که در خیلی از مقاطع تحصیلی هیچ چیزی عملی نبوده و اغلب دانشجو با ذهن خالی فارغالتحصیل میشود. این دغدغهای است که رهبری هم به آن اشاره کردند و باید بیشتر به آن پرداخته شود.
او با عنوان مثالی میگوید: مثلا ما برنامهای درباره سربازها داشتیم که در خدمت یک سردار بودیم. در آن برنامه حرفمان این بود که آن سرباز بعد از دوسال چه چیزی را یاد میگیرد؟ سرباز بعد از پایان خدمتش به دنبال این است که چه باید کند. در حوزه ترافیک نیز بحث مهارت رانندگیکردن وجود دارد. این دغدغه امروز شبکه آموزش است و ما سعی کردیم بر اساس آن قدم برداریم.
یوسفی درباره عنوان این برنامه بیان میکند: به وقت ایران از بین چند عنوان انتخاب شد. ما در زمان انتخاب دیدیم که این موضوع وسعتی به اندازه ایران دارد و خیلی گسترده است. به همین دلیل اسم کمتری نمیشود برای آن بگذاریم.
در آخر تهیهکننده با اشاره به بحث تعامل با مخاطبان، خاطرنشان میکند: بحث ما آموزش مهارت است، اینکه به مخاطب بگوییم آموزش مهارت چقدر کارسازتر از آموزش صرف است. در این فضا استادانی را آوردیم که مردم با آنها در ارتباط هستند و سیاستگذاری این بحث با آنهاست. از سوی دیگر این ارتباط به شکلی مستقیمتر هم با مردم ادامه دارد و نظرات و پیامهای آنها مدام زیرنویس میشود. همه این پیامها نشان میدهد ارتباط ما دو سویه است و آن تاثیرگذاری که به دنبالش بودیم تا حدی اتفاق افتادهاست.
اصل داستان را بررسی میکنیم
ناصر خیرخواه، تهیهکننده و مجری که قبلتر او را در برنامههای «به خانه برمیگردیم»، «سفر بخیر» و «تهران۲۰» دیدهایم، اجرای این برنامه را به عهده دارد. او درباره تمایز «به وقت ایران» با دیگر برنامههایی که در این فضا روی آنتن میروند، گفت: آنچه که این برنامه را متمایز میکند، رویکرد ویژه آن در حوزه اجرایی و دستگاه مهمی مثل قوه مقننه است. چیزی که برای من در تلویزیون در مورد این برنامه بدیع است، پیشرفتن آن در قالب آزاد و روان است.
گفتوگو با مسؤولان و چهرههای مختلف از آن ماجراهایی است که دردسرهای خودش را دارد. خیرخواه درباره هدایت این فضا بیان کرد: این اولین برنامهای نیست که به این شکل ساخته شده است و تجربههای زیادی در این حوزه وجود دارد. نکته کلیدی دیگر در اینباره پرسشگری بر مبنای چارچوبهای روزنامهنگاری است، پیوستگی تا رسیدن به نتیجه و ثمره کاری در یک موضوع که میتواند برای مخاطب هم جالبتر باشد. در این میان هر چه این فضا مستندتر و عینیتر باشد و حتی به حل مساله بینجامد، جذابیت آن هم بیشتر خواهد بود. گاهی در این حوزه شما پرسش سادهای را مطرح میکنید اما پاسخدهنده از بضاعت کافی برای پاسخ به آن برخوردار نیست. این اتفاق فوقالعاده است و در این زمان شما گاهی شخصی را میبینید که به سمتی تکیه کرده و اسم و عنوانی را یدک میکشد اما زمانی که وارد گفتوگو درباره آن موضوع با او میشوید، کفایت کافی برای پاسخ به آن را ندارد. اینجور موارد هم سخت است و رنجآور اما چارهای ندارد و گریزی هم از آن نیست.
نگرانیهایی که در مورد شکلگیری فضای بحث در چنین برنامههایی وجود دارد هم عنوان دیگری بود که در این گپوگفت مطرح شد و خیرخواه در پاسخ به آن گفت: گفتوگو برای تمام برنامههای اینچنینی در دنیا نگرانیهایی برای خودشان دارند اما اینکه آن نگرانی چطور برطرف میشود، به این شکل است که شما خطوط ترسیمی نسبت به اهداف برنامه، شبکه و موقعیتی که در آن قرار میگیرید را بهخوبی بدانید. این کمک میکند که اصلا چه بگویید و چطور وارد بحث شوید و آن را جمع کنید. در این برنامه هم با توجه به آنکه گفتوگو بر اساس خطوط سازمان و روندی که رایج است، پیش میرود، مسؤولیت چندانی را نسبت به آن مفهومی که خیلیها تصور میکنند متحمل نمیشود. این هم یک گفتوگوی محترمانه و مطالبهگر است که روند خوبی هم دارد.
او با بیان اینکه باید از مسیری که قرار است در آن پیش برویم باخبر باشیم، اضافه کرد: در این فضا ما باید ببینیم از چه چیزی دفاع و نسبت به چه چیزی منتقد هستیم. به هر حال ما خواسته و ناخواسته گاهی از فضایی دفاع میکنیم که باعث میشود تا اوضاع نامطلوب در بخشی ادامه پیدا کند. به همین دلیل آن سوال را ابتدا ما باید به عنوان رسانه از خودمان بپرسیم. در ادامه شما زنجیرهای از خواستههای تبیینشده و روشن دارید، از قانون اساسی گرفته تا خیلی از مسائلی که نیازهایی را مطرح میکنند. مثلا زمانی که شما از دولت الکترونیک صحبت میکنید هر جایی که کمترین نقصی در آن دیده شود یعنی روی این موضوع کار نشده است. اینجا سوالاتی پیش میآید مثل اینکه مطمئن هستید فقط تحریم است که نگذاشته چنین اتفاقی بیفتد یا نگاه و نگرش معیوب یک نفر در کنار همراهانش باعث شده این زنجیره از هم گسیختهتر شود.
خیرخواه در ادامه سراغ یکی از برنامههایشان رفت و با مثالی افزود: مثال دیگر تازهترین برنامه ما است، در حوزه آموزش فنی و حرفهای؛ ما نمیگوییم که در مجلس کسی نیست، خیلیها هستند اما زمانی که شما در سوی دیگر بحث بیکاری یا آموزشهایی را دارید که نسبت به تغییرات اقتصادی، اجتماعی و شرایط تحریمی کشور نافع کسی نیست و در نهایت بازهم فارغالتحصیل بیکار میبینید، یعنی اینجا مشکل اساسی وجود دارد. در این میان وقتی درباره سازمان فنی و حرفهای صحبت میکنیم، میبینیم که این سازمان تنها مانده و آن نماینده نهتنها ارزیابیای که باید را ارائه نکرده بلکه نمیداند که درباره این سازمان و اهمیتش چطور باید صحبت کند. این لحن در سطح آثار مخرب خودش را میگذارد و بعد باید کسی را پیدا کنیم که این آثار را جمع کند.
اینجا ما از نقشها میگوییم نه خصوصیات فردی، مثل اینکه شما با وجود ناکارآمدی که از من نوعی سراغ دارید، بازهم به عنوان مجری انتخابم میکنید، حال ممکن است خیرخواه فرد خوبی باشد اما اینجا مساله توانایی است، به دوشکشیدن یک مسؤولیت و پیشبردن و به سرانجام رساندن اهدافی که از پیش تعیینشده باشند.
این که هماهنگی با مهمانان برای این برنامه چطور انجام میشود و او برای نزدیکشدن به فضای گفتوگوها چه میکند هم سوالی بود که این مجری در پاسخ به آن عنوان میکند: در حوزه مسؤولیتی که من دارم، سعی میکنم مدام خودم را با مطالعات معمولی که لازم است به روز نگه دارم. از سوی دیگر تیم سردبیری هم نویسندهای دارد که اطلاعات جانبی لازم را به دست میآورند و با هم آنها را از قبل برنامه تبادل میکنیم. گاهی هم مختصری با مهمان هماهنگیهایی صورت میگیرد. با این حال بسیاری از مواردی که طرح میشود مثل شاخ و برگهایی است که از یک موضوع به دست میآید و گاهی ممکن است از گام اول کل برنامه را به دست بگیرد و نتوانیم گام بعد را اجرا کنیم اما اینها را به هیچ وجه با مهمان مطرح نمیکنیم. او تنها کلیت موضوعی که قرار است دربارهاش صحبت کنیم را میداند و مابقی ماجرا حین برنامه کشف میشود.
منبع: فاطمه شهدوست - رسانه / روزنامه جام جم