از دکتر نجیب تا دکتر غنی

حملات و ترورهای مرگبار در سراسر افغانستان به امری روزمره بدل شده‌است. هر کسی هم می‌تواند هدف باشد.
کد خبر: ۱۳۰۵۲۷۴

چهره‌های سرشناس سیاسی، کارمند دون پایه، استاد دانشگاهِ‌تندرو و مخالف دولت، امام جماعت حامی دولت در مسجدی کوچک، کودک‌کار، مجری تلویزیون، بازرگان، قاضی، راننده تاکسی و... دولت با تمام توان سعی در حفظ امنیت دارد. تلاشی که بی‌ثمر هم نبوده‌است.

اوضاع می‌توانست بسیار خونبارتر از این هم باشد اما این وضع تا کی بناست ادامه یابد؟ آیا ممکن است وضعیت بالکل از کنترل خارج شده و شاهد یک فروپاشی دیگر شبیه آنچه در اردیبهشت ۱۳۷۱ رخ داد، باشیم؟ تاریخی که دولت دکتر نجیب‌ا... نابود شد و گروه‌های مسلح از هر سو وارد کابل شدند.

علت اصلی فروپاشی حکومت کمونیستی دکتر نجیب، قطع کمک‌های برادر بزرگ‌تر بود. در مسکو حتی گورباچف میانه‌رو هم تحمل نشد.

یلتسین جای او را گرفت و سیاست حمایت از کابل جایش را به مذاکره با احزاب مسلح جهادی داد که پایتخت را محاصره کرده بودند.

روس‌ها می‌دانستند این گروه‌ها به‌زودی وارد پایتخت می‌شوند و قدرت را به دست می‌گیرند. پس تلاش کردند پیشاپیش به توافقاتی با آنها دست یابند، درست شبیه رفتاری که آمریکایی‌ها در قبال دولت تحت حمایت خود، یعنی دولت آقای اشرف غنی کردند و پیشاپیش به بهانه صلح، با طالبان وارد مذاکره شده و به توافقاتی دست یافتند.

شاید اگر بوریس یلتسین آن اشتباه تاریخی را نمی‌کرد و باب مذاکره با دشمنان پیشین را نمی‌گشود، احزاب درگیر جنگ، تن به یک راه‌حل دیپلماتیک می‌دادند اما رجوع کرملین به آنها چراغ سبز مرگ دولت نجیب بود، زیرا پس از آن هرچه دولت مستقر در کابل پیشنهاد مصالحه وپذیرش برکناری رئیس‌جمهور را داد، احزاب رد کردند.

هر چه دکترنجیب از مخاطرات پیروزی یک‌طرف با جنگ حرف زد، حریفان جری‌تر شدند. درست شبیه وضعیت امروز طالبان که توافقات با آمریکا و پیشنهاد مذاکرات صلح، آنها را برای تشدید نبردها جری‌تر کرد.

پایان سناریوی دولت و دکتر نجیب و قصه پرغصه سقوط کابل را همه می‌دانند. متاسفم که بگویم اگر جامعه جهانی تصمیم روشنی در قبال افغانستان نگیرد و این بلاتکلیفی ادامه یابد، تکرار آن فاجعه با ابعادی بزرگ‌تر، دور از انتظار نیست.

چشم دنیا در مسائل افغانستان به واشنگتن است اما کاخ سفید فعلی هنوز سیاست هدفمندی در آنجا ندارد.

پیش از بایدن آنها با طالبان توافقات مهمی امضا کردند و کمک‌ها به دولت غنی را کاهش دادند. یعنی شبیه روس‌ها پذیرفته بودند دولت مورد حمایت‌شان در کابل رو به سقوط است.

این رفتار ریاکارانه واشنگتن بسیار برای دکتر غنی گران تمام شد. پس از آن، تمام امید آنها به پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا بود. او پیروز شد اما سیاستگذار اصلی، یعنی زلمی خلیل‌زاد در جای خود ماند.

مردم و نیروهای امنیتی افغانستان هر روز کشته می‌شوند، زیرا موضع آمریکا هنوز روشن نیست. تفاوت وضعیت فعلی با آخرین روزهای حکومت دکتر نجیب، عوض شدن داعیان مذاکره است.

اکنون طالبان مدعی است حاضر به مذاکره با همین نظام است، اگر در راس آن آقای اشرف غنی نباشد و نسبت به ادامه جنگ و کشتارها هشدار می‌دهد اما برخلاف نجیب، این‌بار رئیس‌جمهور می‌گوید تحت هیچ شرایطی دست از قدرت نمی‌کشد. بهار در راه است. طالبان فرماندهانش را از مرخصی زمستانی فراخوانده و آرایش جنگی می‌گیرد.

آمریکا، ناتو و حکومت‌های مدعی حمایت از دولت آقای غنی همه اینها را می‌بینند و اما فقط حرف می‌زنند و گامی عملی در حمایت از او برنمی‌دارند.

تاوان این تردید خون مردم افغانستان است. آنها یا باید با تمام قدرت برای سرکوب طالبان کنار غنی بمانند و او را یاری دهند یا اگر چنین قصدی ندارند و پشت پرده با طالبان کنار آمده‌اند، آقای غنی را مجاب کنند تا بن‌بست مذاکرات صلح را بشکند. تماشاچی بودن ممالک غربی در این شرایط، آنهم با وجود حضور ناتو در افغانستان، نوعی همراهی با طالبان است.

محمدحسین جعفریان - کارشناس ارشد مسائل افغانستان / روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها