شهر بزرگ و سنگینی که شبیه کسی است که اضافه وزن مفرط دارد و نفس تنگیهای گاه و بیگاه به سرفهاش میاندازند و شریانهای تو در تویش دستکم دو بار در روز بسته میشوند و تا روحش به پیچ گلو میرسد باز میشوند و دوباره میگیرند. اتوبوسهای بیآرتی به وجود آمدهاند که راهی برای زنده ماندن شریانهای بسته باز کنند. مثل استنت پزشکها که رگهای بسته منتهی به قلب را میشکافند و به زور راهی باز میکنند که نفس بالا بیاید. خطوط بیآرتی مثل استنت پزشکی از لابهلای خیابانها و بزرگراههای بسته راه باز و کمک میکنند این شهر از نفس نیفتد. اگر اهل تهران باشید یا گذرتان افتاده باشد احتمالا دم صبحها مردمی را دیدهاید که از خستگی خواب شب، سر به شیشه اتوبوسهای بیآرتی گذاشتهاند و همینطور که شریان بسته بزرگراه امام علی(ع) را میشکافند و سمت زندگی روزمرهشان میروند، در خواب و رویای خودشان سیر میکنند. میرسند به محل کار هر روزهشان و از خواب به خیابان میزنند و یک روزمرگی دیگر را در خواب و بیداری شب میکنند و شب هم باز سر به شیشه همان اتوبوس، بزرگراه امام علی(ع) را سمت خانه میروند و از خواب به خواب باز میگردند.
امام علی(ع) یک اسم است. اسمی که ما شیعیان و بسیاری دیگر از مردم جهان، از مسلمان و غیرمسلمان روی مکانهای مختلف میگذاریم. مثل بزرگراه امام علی(ع) یا مسجد امام علی(ع) یا مجموعه فرهنگی آموزشی امام علی(ع) یا... اسمی است که احتمالا اگر از راهروهای ادارههای دولتیمان سراغش را بگیرید خوب میشناسند. مدیران روابطعمومی ادارههای دولتی خوب میدانند برای پر کردن تابلوهای اعلانات و بنرهای ورودی و راهروها باید از کدام جملات امیرالمومنین(ع) و کدام حکمت نهجالبلاغه استفاده کنند. آنقدر که مردم هم دیگر میدانند وقتی خوابزده از خانه بیرون میزنند قرار است کدام حکمت نهجالبلاغه را روی بیلبورد شهرداری ببینند یا کدام جمله از حضرت امیر(ع) را در آیتمهای میانبرنامهای رادیو بشنوند.
مردم خوابزده سر به شیشه اتوبوسهای بیآرتی گذاشتهاند و جملات حضرت امیر(ع) روی بیلبوردها آفتاب میخورند. اتوبوس از زیر بیلبوردی رد میشود که رویش نوشته: «أهل الدنیا کرکب یسار بهم و هم نیام... مردم دنیا چون کاروانیانی هستند که میبرندشان و آنها در خوابند.» سرهای چشم بستهای که به شیشه اتوبوس چسبیدهاند بیلبورد بالای سرشان را نمیبینند. امام علی(ع) در تهران نام یک بزرگراه است و بزرگراه جایی است که مردم خوابزده را به تختخواب به روزمرگی میرساند و از روزمرگی به خواب برمیگرداند. جایی که در هجوم تابلوهای تبلیغاتی و بیلبوردهای رنگارنگ و مختلفش دیگر برای کسی فرق نمیکند از کنار تبلیغ یک خمیردندان بگذرد یا کلامی از امیرالمومنین روی بیلبورد بالای سرش به او خیره شود و بیمحلی تحویل بگیرد.
«فرا رسیدن سیزدهم رجبالمرجب و روز ولادت امیرالمومنین علی(ع) امام اول شیعیان و پیشوای حقجویان و موحدان جهان را به تمام دوستداران و پیروان آن حضرت تبریک عرض میکنیم.» این را از خودم نمیگویم. میتوانید همین الان تلویزیون را روشن کنید تا گوینده پیامهای بازرگانی با آن صدای دو رگه و مخملیاش با هیجان برایتان بازگو کند یا اصلا میتوانید همین الان از خانه بیرون بزنید تا همین جملاتی که من گفتهام را روی دهها بیلبورد و تابلوی مختلف در جاهای مختلف شهر از خیابانها گرفته تا ادارههای دولتی ببینید. جملاتی که آنقدر تکرار شدهاند که دیگر آدمها به معنایشان فکر نمیکنند؛ مثلا شما خواننده محترم که دارید در این روز مبارک این صفحه از روزنامه را میخوانید. آیا شما هم مثل مسافران اتوبوس بیآرتی بزرگراه امام علی(ع) وقتی از کنار آن حدیث میگذشتیم سر به شیشه چسبانده و خوابیده بودید؟ آیا شما هم نخواندید «مردم دنیا چون کاروانیانی هستند که میبرندشان و آنها خوابند»؟ اما مواجهه با این جملات از امیرالمومنین(ع) برای ما اینطور است که مثل یک فیلم سینمایی آن را میبینیم و مثل وقتهایی که از روی صندلی سینما بلند میشویم آن را تحسین میکنیم و سر تکان میدهیم و انگار نه انگار آن جمله خطاب به خود خود ما گفته شده است و ما همان «اهل دنیا»ییم.
این روزها در جامعه ما امیرالمومنین(ع) به نامی تبدیل شده است که باید باشد تا کارها راه بیفتند و اگر این نام بالای سر ادارهای نباشد یک جای کار میلنگد یا اگر زوج جوانی زندگیشان را در دفتر ثبت ازدواج با استعانت از نام مولای متقیان شروع نکنند گمانشان سمت این میرود یک پایه عروسی که شگون باشد، انگار نیست. اما همان زوج جوان وقتی در زندگی با مشکلات روبهرو میشوند کم میآورند و طاقتشان سر میرود و طلاق را حکم اسلام و حق طبیعی میدانند و زندگیشان که در دفتر ثبت ازدواج با شگونی نام امیرالمومنین شروع شده را به هم میزنند و به این فکر هم نمیکنند همان نامی که در دفتر ثبت ازدواج زیر لب بردند پایین حکمتهایی را مهر کرده که یکیشان این است: «الصبر صبران، صبر علی ما تکره و صبر عما تحب... صبر بر دو نوع است. یکی صبر بر چیزی که دوستش نداری و دیگری صبر از چیزی که دوست میداری».
میخواستم اینجای یادداشت که رسید بنویسم امیرالمومنین علی(ع) در جامعه ما غریب است. چون در این تکرار در تکرار به یک شعار و اسم تبدیل شده است اما دیدم همین جمله «امیرالمومنین علی(ع) در جامعه ما غریب است» نیز از بس تکراری است، دیگر شعار شده و مثل همان احادیثی که مردم میشنوند و سر تکان میدهند کسی به معنای این جمله فکر نمیکند. اما واقعیت این است قرار نبود شأن پیشوای ما این باشد که تبدیل به اسمی شود برای چیزهای جدیدی که افتتاح میکنیم.
شاید کامتان تلخ شود و خرده بگیرید در روز میلاد حضرت امیرالمومنین(ع) این چه بحثی است که باز میکنی و چرا باید در روز میلاد از مظلومیت حضرت صحبت کرد؟ اما باید بگویم اولین کسی که از مظلومیت خودش از روز میلادش صحبت کرد خود امیرالمومنین(ع) بود؛ آنجا که فرمود: «مازلت مظلوما منذ ولدتنی أمی... من از آن روز که مادرم مرا متولد کرد تا الان مظلوم هستم».
نکتهای دیگر که در کلام حضرت امیر(ع) هست این که ایشان از کلمه «مازلت» استفاده کردهاند که تقریبا معنای «هنوز» میدهد و میدانیم کلام معصوم معطوف به زمان خودش نیست و این «هنوز» هنوز هم ادامه دارد.
منبع: علیرضا رأفتی - روزنامهنگار / روزنامه جام جم