به گزارش گروه
حوادث جام جم آنلاین از ایران، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۱ با گزارش قتل مردی بهنام رضا در خانهاش آغاز شد. پس از آن مأموران بلافاصله به محل جنایت رفتند و با جسد خونین مرد ۵۷ ساله در حالی روبه رو شدند که با شلیک گلوله به سرش کشته شده بود.
میترا همسر مقتول به مأموران گفت: من به همراه دختر و پسرم به خانه خواهر شوهرم رفته بودیم و رضا در خانه تنها بود. وقتی به خانه برگشتیم با جسد غرق در خون همسرم مواجه شدیم. رضا تاجر آهن بود و تا آنجایی که من میدانم با هیچکس خصومت نداشت.
در حالی که ۶ سال از این ماجرا گذشته و تحقیقات پلیس به نتیجه مطلوبی نرسیده بود، مأموران متوجه رابطه پنهانی میترا با یک مرد جوان بهنام کوروش شدند که ردیابی و بازداشت آن مرد پرده از راز جنایت خانوادگی برداشت.
کوروش پس از دستگیری و در بازجویی گفت: من نقشی در قتل مرد تاجر نداشتم، اما میدانم چه کسی او را به قتل رسانده است. من با سهراب باجناق مقتول دوست بودم او به من گفت که رضا را بهخاطر اینکه به دخترش سوءنیت داشته کشته است.
با توجه به اظهارات کوروش، مأموران سهراب را بازداشت کردند و وی در بازجویی به قتل باجناقش اعتراف کرد و گفت: فکر میکردم رضا به دخترم نظر دارد وقتی به خواهرزنم گفتم او هم تأیید کرد و گفت شوهرش مشکل اخلاقی دارد. من هم تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم. روز حادثه وقتی خواهرزنم در ورودی خانه را باز گذاشت من وارد خانه شدم و باجناقم را کشتم و بعد هم فرار کردم. بعد از این اعتراف بود که فرزندان مقتول بهعنوان، ولی دم در دادگاه حاضر شدند و از قاتل پدرشان اعلام گذشت کردند، اما مدتی بعد خواهر مقتول به دادگاه رفت و گفت برادر من اصلاً بچه دار نمیشد و این دو نفر فرزند واقعی برادرم نیستند. هرچند نبش قبر انجام و دیانای مقتول گرفته شد، اما دو فرزند مقتول حاضر به انجام آزمایش دیانای نشدند و گفتند حاضر نیستند به خاطر ادعاهای عمهشان مورد آزمایش قرار بگیرند.
در ادامه پرونده به دادگاه فرستاده شد. قضات دادگاه یکبار دیگر درخواست حل این مسأله را کردند، اما چون اولیای دم حاضر به این کار نشدند و اجباری هم برای آنها قائل نشدند پرونده بار دیگر با همان شرایط قبل به دادگاه بازگردانده شد.
اظهارات متهمان در دادگاه
در دادگاه پساز اعلام گذشت از سوی اولیای دم متهم ردیف اول به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش در مرحله بازجویی گفت: بهخاطر مشکل اخلاقی باجناقم از او کینه داشتم و او را لایق مرگ میدانستم.
سپس میترا بهعنوان متهم ردیف دوم گفت: شوهرم مرد بداخلاقی بود و مشکلات اخلاقی هم داشت به همین دلیل با شوهرخواهرم همکاری کردم. او درباره اظهارات خواهرشوهرش که گفته بود، فرزندان مقتول فرزندخواندهاش هستند نیز اظهار کرد: شوهرم بچه دار نمیشد و همسر اولش را به همین خاطر طلاق داده بود، اما بعد از ازدواج ما پیش پزشکان مختلفی رفتیم و بالاخره مشکل را حل کردیم. من مدارک لازم را هم به دادسرا ارائه دادهام.
پساز اظهارات متهمان قضات شعبه ۱۰ برای صدور رأی وارد شور شدند.