تعیین موقعیت و طول و عرض جغرافیایی هر محل و هر نقطه از سطح کره زمین به دلایل مختلف ارزشمند است و بخصوص برای منجمان ، اگر بخواهند نتایج حاصل از رصد موقعیت های اجرام آسمانی را مورد استفاده های علمی و عملی قرار دهند، حیاتی است.
کد خبر: ۱۳۰۴۵۸

یکی از راههای یافتن این مختصات برای هر محل ، تعیین نصف النهار آن محل است . ساده ترین روش برای تعیین نصف النهار عبارت است از اندازه گیری ارتفاع یک ستاره پیراقطبی [یعنی ستاره ای که آنقدر به قطب کره سماوی نزدیک است که به نظر می رسد بالای افق قرار دارد.] همزمان با اندازه گیری زاویه افقی آن نسبت به نقطه معینی از افق . این کار را هنگامی انجام می دهند که ستاره در شرق شخص ناظر باشد و بعد همین اندازه گیری را هنگامی که ستاره در غرب ناظر باشد، تکرار می کنند. نیمساز زاویه افقی خط نصف النهار را به دست می دهد.
پس از این محاسبات بسادگی می توان عرض جغرافیایی محل را از طریق رصد کردن ارتفاع خورشید یا ستاره به هنگام عبور از نصف النهار معین کرد. منجمان مسلمان از چند روش دیگر نیز برای تعیین عرض جغرافیایی استفاده می کردند. روشهای قرون وسطایی برای تعیین طول جغرافیایی در قیاس با روشهای خاص اندازه گیری عرض جغرافیایی چندان دقیق نبود؛ چون دقت کامل در این کار مستلزم استفاده از کرونومتر دقیق و مناسب بود که تا میانه قرن هجدهم میلادی عملا وجود خارجی نداشت. بنابراین منجمان باید به روشهای دیگر روی می آوردند. آنان دو تکنیک خاص را مورد توجه قرار دادند.
یکی از آنها عبارت بود از رصد خسوف های ماه از دو محل مختلف به قصد تعیین مختصات یک رویداد واحد مثلا تعیین لحظه ای که ماه وارد سایه کره زمین می شود و سپس مقایسه کردن نتایج.
اختلاف زمان بین رویداد مورد نظر در دو محل رصد در واقع نمایشگر اختلاف طول جغرافیایی آن دو نقطه بود. روش دوم عبارت بود از اندازه گیری فاصله شرقی غربی محل مورد نظر نسبت به محل دیگری با طول جغرافیایی معلوم. هنگامی که عرض و طول جغرافیایی دو محل معلوم باشد، این امکان وجود خواهد داشت که جهت یک محل نسبت به محل دیگر و بنابراین زاویه سمت یا به عبارت دیگر، انحراف شرقی آن نسبت به نقطه شمالی را تعیین می کنیم.
یکی از کاربردهای این محاسبه تعیین سمت مکه [قبله] از یک محل مشخص بود که برای دانشمندان مسلمان قرون وسطی اهمیت ویژه ای داشت. راه حل های گوناگونی که از سوی منجمان برجسته قرنهای سوم تا هشتم هجری برای تعیین جهت قبله پیشنهاد می شد ، بوضوح نشان می دهد که دانش پژوهان سرزمینهای اسلامی آن دوره به سطح بسیار بالایی از تکنیک های محاسباتی و مثلثاتی رسیده بودند.
از آنجا که زاویه سمت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر، قابل محاسبه بود؛ به طور نظری این امکان نیز وجود داشت که جاده یا آبراهه ای به خط مستقیم بین آن دو شهر ساخته شود؛ اما اغلب در عمل چنین کاری امکان نداشت ؛ چون مسیر جاده تابع مختصات جغرافیایی و جنس و نوع مالکیت زمینهای بین راه بود و مسیر آبراهه ها نیز الزاما می بایست از نزدیکترین فاصله ممکن نسبت به مناطق کشاورزی بگذرد. بنابراین ، مسیر جاده ها و آبراهه در عمل با توجه به چنین ملاحظاتی انتخاب می شد.


هما کبیری
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها