در عین حال این پیوند علاوه بر مسائل سیاسی، دلایل عقیدتی هم دارد. اروپا در چهار قرن پیش بهعنوان خاستگاه سکولاریسم توانست این مکتب را از طریق استعمار بهعنوان یک روش سیاستورزی جا بیندازد.
این امام خمینی (ره) بود که ۴۲ سال پیش در قالب انقلاب اسلامی، این تئوری را به هم زد و بحث حکومت دینی، جمهوری اسلامی و مردمسالاری اسلامی را تئوریزه و عملی کرد.
غربیها از همان موقع نسبت به این قضیه حساس شدند. بنابراین مشکل آنها با ایران بنیادین است و ربطی به مسائل هستهای ندارد و در پی بهانههایی هستند تا با جمهوری اسلامی چالش کنند.
یک موقع بهانه حقوق بشر را میگیرند و در مقطعی دیگر مسائل هستهای را پیش میکشند و الان هم بحث موشکی و نفوذ منطقهای ایران را مطرح میکنند.
با این هدف که کشورمان را دچار مشکل، دردسر، آشوبهای داخلی و چالشهای بینالمللی کنند. بنابراین ما نباید توقعی از اروپا داشته باشیم و کسانی که فکر میکردند میتوانند در برابر سیاستهای آمریکا، اروپا را با ایران همراه کنند سادهلوح هستند.
در حال حاضر واکنش ما در برابر اروپا باید همان عکسالعمل ما در برابر آمریکا باشد. ریشه این موضع در مقاومت و پایداری است.
یعنی همان چیزی که رهبری به صورت عنوان بندی، دو سال پیش در سخنرانی سالروز ۱۵ خرداد به آن اشاره کردند.
این نوع مقاومت با مساله مبارزه و جنگ متفاوت است و البته مبنای آن هم اصول منطقی، عقلی و حقوقی است. هر چه مقاومت ایران بیشتر باشد آنها بیشتر از تهدیدات خود دست بر میدارند.
نمونه آن را در دوره ترامپ دیدیم و شاهد بودیم فشار حداکثری بعد از چهار سال به نتیجه نرسید. بحث ما این است اگر کشوری از برجام خارج شد باید دوباره برگردد و متقبل خسارت شود و تحریمها را بردارد و البته این مسیر هم باید راستی آزمایی شود.
این سیاست منطقی باید هم در عرصه سیاست رسمی و هم از منظر دیپلماسی عمومی و نرم مورد توجه دستاندرکاران عرصه سیاست داخلی و سیاست خارجی قرار گیرد.
علیرضا شیخ عطار - سفیر پیشین ایران در آلمان / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد