البته بعدتر با اجرای بهروز افخمی و یک گروه جدید برنامه مجدد پا گرفت. در مقطعی رضا رشیدپور نیز مجری این برنامه بود.
نکته قابلتوجه این دوره از برنامه هفت، سردبیری یوسف منصوری در این برنامه بود. منصوری که این روزها تهیهکنندگی برنامه ساعت سینما را بهعهده دارد و در آن سینمای هالیوود را رج میزند در گذشته تجربه خوبی برای سینمای ایران کسب کرده. سراغ منصوری رفتیم تا در مورد تجربه برنامهسازی سینمایی با وی گفتوگو کنیم.
به نظر شما برنامههای سینمایی و تلویزیونی چه شرایطی دارند و همسو بودن این برنامهها را با جشنواره فیلم فجر که در آستانه پایان آن هستیم چگونه ارزیابی میکنید؟
مجموعهای از اتفاقات در کنار هم در ساخت و کیفیت یک برنامه تأثیر دارد. بهبیاندیگر هر برنامه ارتباط دوطرفهای با جشنواره دارد. هرقدر جشنواره ظرفیت بیشتر و هیجان با فضا و پیرامون خود داشته باشد به همان اندازه فضا برای برنامهسازی را در اختیار شما قرار خواهد داد.باید فیلمهای جشنواره و خود جشنواره قابلیت داشته باشد تا شما بتوانید مانور رسانهای خوبی انجام بدهید. بهبیاندیگر باید فیلمها قابلیت بحث داشته باشد که نظرات مختلف را در آن بگنجاند تا بحث شکل گیرد و از طرفی باید دست برنامهساز باز باشد تا بتواند ایده بدهد و برنامهسازی کند و از آن به بعد این برنامهساز است که میتواند با برنامه خوب بر فضای عمومی جشنواره تأثیر هم بگذارد. در برخی سالها ما در برنامه هفت تبدیل به محل رفرنس نشریات و مصاحبهها شده بودیم و سعی میکردیم بحثهای متعدد حول فیلم و حواشی آن شکل بگیرد اما اگر سطح جشنواره تا حدی نباشد که چالشبرانگیز باشد و بحث شکل بگیرد، طبیعی است که برنامهسازی همشکل نمیگیرد.
به نظرم امسال جشنواره حرارت لازم را برای این منظور نداشت، چراکه باید توانایی لازم وجود داشته باشد. در جشنواره امسال بهرغم بحثها اتفاق ویژهای رخ نداد.
در حال حاضر برنامههای سینمایی از پخش زنده محرومند به نظر شما این مساله تا چه اندازه در کاهش جذب مخاطب تأثیر داشته است؟
درست است که برنامه زنده همیشه دچار چالشهایی بوده و طبیعتا هر برنامه سینمایی که بخواهید بسازید عدهای مخالف خواهند بود و این خاصیت سینمای ایران است که درمجموع خودش را در جایگاه نقد میداند اما با گرفته شدن فضای برنامه زنده این برنامهها افت کیفیت ارتباط با مخاطب داشتند و دیگر آن شور و هیجان خوب سابق برقرار نبود. هرچند درست است که سوءتفاهماتی ایجاد میکرد اماتغییر برنامه زنده به تولیدی سبب افت مخاطب و علاقهمندان آن خواهد شد. آنچه درمجموع نسبت به سالهای گذشته دیدم با احترام به همه برنامهها نتوانستند چیزی به فضای سینمایی اضافه کنند.
پس معتقدید پخش برنامهها بهصورت تولیدی سبب ضربهای در ارتباط با مخاطب برنامههای حوزه سینما شده است؟
بله کاملا. ساعت پخش برنامه در جذب مخاطب تأثیر دارد. علاوه بر آن ساعت پخش نیز در ارتباطگیری برنامه با مخاطب تأثیر زیادی دارد. اینکه مخاطب بداند در یک روز و در یک ساعت خاص برنامهای پخش میشود و مدام تغییر نکند، تأثیر بسیار زیادی در جذب مخاطب دارد. البته این مساله در کنار پویانبودن جشنواره و محافظهکار بودن برنامهسازان ازجمله عواملی است که در جذب و کاهش مخاطب تأثیر دارد. حمایت از برنامهسازان در این حوزه بسیار اهمیت دارد، چراکه در غیر این صورت،برنامه میتواند از فضای نقد گونه خود به فضای گزارشی تبدیل شود.
به نظر شما برنامهسازان در ساخت برنامههایی با محوریت سینما باید به چه مسالهای توجه ویژهای داشته باشند؟
برنامههای تلویزیونی اگر مخاطب خود را درست بشناسند جامعه هدف مشخصی پیدا خواهند کرد. سینما هم به این شکل است. شما باید تصمیم بگیرید میخواهید یک برنامه چالشی سینمایی داشته باشید یا برنامهای که آمار و فروش فیلمها را بگوید یا یک برنامه بینابینی باشد. یعنی ادبیات به شکلی باشد که هم دیدهشدن اثر مورد بحث باشد و هم دادهها به شکلی ارائه شود که به اطلاعات مخاطب بیفزاید. در حوزههای چالشی شما با صراحت لهجه باید نقد کنید و از افراد خوب تقدیر کنید. یا در سبک دیگری میتوانید همه را از خودتان راضی کنید و برنامه را تبدیل به یک برنامهای نمایید که نقدی در کار نباشد و کارشناسان کنار هم بنشینند و درباره فیلم صحبت کنند که البته در دوره آقای گبرلو برنامهها به این شکل بود. بنابراین نگاه برنامهساز به جامعه هدف خود و هدف از ساخت برنامه با محوریت سینما بسیار اهمیت دارد.
به نظر شما یک برنامه تلویزیونی خوب از چه ویژگیهایی باید برخوردار باشد؟
اینکه شما نگاهتان درباره برنامهها متفاوت باشد اهمیت دارد. آنچه به نظر من برنامه سینمایی نیاز دارد صراحت لهجه است که البته با بیادبی بسیار تفاوت دارد. نقدپذیری خاصه فیلمسازان است و استفاده از زبان تخصصی. یعنی اگر شما صحبتی میکنید مثال سینمایی آن وجود داشته باشد که این بخش به کارشناسان و پژوهش آن برنامه مرتبط است. برای مثال خودم کارشناسی فیلمها را به شکلی میپذیرم که به کارشناس، موضوع بحث و فیلمها را معرفی کنم و پس از مشاهده آنها توسط آن جریان
یا مساله موردنظر برنامه با یکدیگر به گفتوگو بپردازیم تا اینکه صرفا فقط یک فیلم مشاهده و درباره آن صحبت شود.
مجری و کارشناس چقدر در جذب مخاطب این برنامهها تاثیر دارند؟
شما باید بتوانید اطلاعاتی بدهید که در عین اینکه سرگرمکننده باشد اطلاعاتی را به مخاطب منتقل کند. اتفاقی که در برنامههای سینمایی کمتر دیده میشود که البته تعدد برنامهها هم بیتاثیر نیست. کارشناسان و اعتبار و اطلاعات آنها هم در این بحث تاثیرگذار است. مجری نیز باید از میان افرادی باشد که دانش سینمایی داشته باشد. برای مثال آقای جیرانی و افخمی دانش بسیار خوبی در بحثهای تخصصی داشتند. انتخاب فیلم نیز تاثیر بسیار زیادی در جذب مخاطب دارد. مثلا برای نقد یا یک مساله امروزی طبیعی است که نمیتوان سراغ فیلمهای کلاسیک رفت.
تفاوت تولیدات برنامهسازی با محوریت سینما در برنامههای خارجی یا داخلی چگونه است؟
بسیار متفاوتند؛ نگاه شما از نتیجه یک برنامه سینمایی بسیار در ساخت آن تاثیرگذار است. برای مثال زمانی برنامه تحلیل فروش و آمار گیشه یا نقد و یا نمایش تکنیکهای فیلمهاست. بنابراین رویکرد هر برنامه متفاوت است. از این رو نوع پژوهش و موسیقی متفاوت است. همچنین در حوزه نقد فیلم متاسفانه انتقادپذیری سینمای ایران بسیار پایین است.
شما اگر بخواهید تکنیکها و یا بحثهای فیلمنامهنویسی را به مخاطب آموزش دهید سینمای آمریکا و شرق آسیا بسیار جلوتر هستند. برای مثال شما در حوزه سینما و روانشناسی فیلمهای بسیار زیادی را میتوانید پیدا کنید. این در حالی است که در سینمای خودمان تولیداتی با این رویکرد تعداد محدودتری دارند، چراکه سینمای ما در دورهای وارد فضای رئالیسم شد و از این مباحث دورتر گردید و شما خیلی دستتان باز نیست. طبیعی است که به سمت سینمای خارجی میروید.
در حال حاضر شما برنامهای را در شبکه چهار با محوریت سینمای خارجی دارید که استقبال خوبی از آن شده است. دلیل این استقبال را در چه میدانید؟
برنامه ما در شبکه چهار یک برنامه بین رشتهای است. یعنی ما علاوهبر حوزه سینما وارد حوزههای دیگر هم میشویم. یعنی به بهانه فیلم خوب دیدن، فیلمی که در زمانه خود خیلی تاثیرگذار بوده است در حوزههای مختلف وارد مباحث دیگر که فیلم بیان کرده است میشویم. برای مثال من معتقدم بین سینما و سیاست، اقتصاد، افکار عمومی، روانشناسی و جنبشهای اجتماعی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. برای مثال در تظاهرات اخیر در کشورهای آمریکای لاتین استفاده از ماسکی با طراحی شخصیت جوکر بسیار مرسوم شده است یا در حوزه روانشناسی ما فیلم دیوانهای از قفس پرید را داشتیم که بخشهای دیگر تفکر غالب روانشناسی را بهشدت به چالش میکشد و بسیار کار عمیقی است که پس از خودش بحثهای جامعه روانشناسی را تغییر داد. برنامه ما به این شکل است. برای مثال ما اگر بخواهیم در خصوص گروههای تکفیری منطقه صحبت کنیم فیلمی را انتخاب میکنیم که به این گروه میپردازد. ما این فیلم را میبینیم و علاوهبر نقد و صحبت در خصوص بحث تخصصی و فیلمنامهای آن وارد بحثهای دیگری از این دست خواهیم شد.
تفاوت برنامه خودتان با سایر برنامههای این حوزه در چیست؟
برنامه ما در شبکه چهار، برنامهای نیست که به آمار فروش گیشه بپردازد یا تنها به مساله نقد نمیپردازیم، بلکه علاوه بر نقد در حوزههای مختلف اعم از روانشناسی، سیاسی و اجتماعی نیز وارد میشویم و ارزش افزودهای علاوه بر فیلم به مخاطب منتقل میکنیم. بازنمایی رقابتهای سیاسی، جایگاه شخصیتهای مختلف در جامعه و سایر مسائل بررسی میشود. به این ترتیب هم علاقهمندان به سینما جذب برنامه میشوند و هم بحثهای کارشناسی شکل میگیرد و اطلاعاتی در حوزههای مختلف به مخاطب میدهیم.
یکی از تفاوتهای مهم ما این است برنامه ما صرف سینما نیست. ما اگر فیلمی را پخش میکنیم تاریخچه آن را میگوییم که بسیار از ما انرژی میبرد.
نحوه پژوهش و تحقیق برای برنامهتان به چه شکل بوده است؟
ما یکسال قبل از شروع این برنامه به تحقیق و پژوهش پرداختیم؛ تیمی حرفهای از افراد بهشدت باسلیقه و با سواد یکسال به پژوهش در حوزه فیلمها میپرداختند. ما به بهانه موضوع فیلم مورد پخش خودمان نوع تفکرات مربوط به آن فیلم را یافته و آنها را تبدیل به زبان سینمایی کردهایم و از لحاظ بصری به مخاطب بسیار احترام میگذاریم که فقط یک فتوکلیپ با نوشتههای متفاوت نبیند.
کارشناسان مورد استفاده در برنامهای که دارید چطور انتخاب میشوند؟
کارشناسان مورد استفاده در برنامه علاوه بر داشتن تخصص سینمایی، باید افرادی باشند که بتوانند در حوزههای مرتبط اعم از روانشناسی، مسائل سیاسی یا تاریخی اطلاعات بدهند که پیدا کردن چنین کارشناسانی و هماهنگی و استفاده از آنان بسیار زمانبر است.
نحوه انتخاب هر فیلم برای برنامهتان به چه شکل انجام میشود؟
متاسفانه ما برای انتخاب فیلمها دستمان باز نیست. بسیاری از فیلمها متناسب با موضوع ما هستند. اما به دلیل مشکلات حق رایت و این مسائل مجبوریم برای انتخاب فیلم سراغ آرشیو موجود برویم. در صورتی که اگر میتوانستیم فیلمهای موردنظر خودمان را انتخاب کنیم برنامه بسیار بهتر میشد و امیدواریم در انتخاب فیلمها بتوانیم در فصل جدید جامعه انتخاب بیشتری داشته باشیم. به طور کلی سعی کردیم باری به هرجهت نباشیم و مستندگونه فیلم پخش شود نه اینکه مخاطب فتوکلیپ ببیند. از این نظر از منظر بسیار جدیدی تلاش کردیم نگاه کنیم و امیدواریم موفق عمل کرده باشیم.
نیلوفر جعفری - روزنامه نگار / ضمیمه قاب کوچک روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد