این سریال سعی کرده به روایت روزهای پرالتهاب 9 ماه ابتدایی انقلاب اسلامی بپردازد و هنوز هم هستند کسانی که این روزها را به یاد میآورند؛ روایتی که به گفته سازندگان، تلاش کردهاند تا بدون تحریف باشد.
به گفته سازندگان چهار سال نوشتن فیلمنامه آن طول کشیده، چون براساس تحقیقات و مطالعات گستردهای نوشتهشده تا بدون دخل و تصرف در آنچه رخداده آن دوران را روایت کند.
در همین زمینه محسن علیاکبری، تهیهکننده سریال در گفتوگویی بیان میکند، روزهای ابدی واقعیت دورانی است که روایت آن را تحریف نمیکند: «سریال به مستندات واقعی آن دوران پایبند است و سعی شده از تحریف این مقطع مهم تاریخی جلوگیری شود. نویسنده و کارگردان آقای جواد شمقدری چهار سال تحقیق مفصل و بسیار سنگینی برای این کار انجام داده است. حدود پنج صفحه نام کتابها و افرادی بوده که برای تحقیق سریال از آنها استفادهشده است.»
به گفته تهیهکننده این سریال، روزهای ابدی با این هدف ساختهشده که تأثیر منفی حضور بیگانگان را در داخل کشور به تصویر بکشد و در نهایت برای نسل جوان و نوجوان این سؤال را پاسخ میدهد که چرا به سفارت آمریکا، لانه جاسوسی میگویند؟ در این سریال سایتهای مختلف جاسوسی در اقصی نقاط کشور را میبینید، مثل سایت کبکان که وظیفه اصلی آن جاسوسی است و گزارشهایش را بهطور کامل تحویل سفارت آمریکا میدهد و ازآنجا به ویآیای منتقل میکند.
تفاوت روزهای ابدی در مقایسه با سریالهای دیگر که محتوای تاریخ معاصر دارد این است که علاوه بر تحقیقات گستردهای که در آن صورت گرفته در زمینه نحوه ساخت آن نیز تغییراتی دارد.
یعنی فرمتی برای فیلمبرداری و ساخت آن استفاده شده که تازه بوده و از فرمت سیجیآی که تروکاژهای رایانهای بصری است کمک گرفتهشده و نزدیک به ۳۰۰ دقیقه از سریال روزهای ابدی، صد درصد رایانهای است و سازندگان آن بر این باورند که مخاطب متوجه صحنههای رایانهای و غیر رایانهای نمیشود و برای همین هم به ریتم فیلم لطمهای وارد نکرده است.
هرچند کسانی که در این زمینه متخصص هستند و با جلوههای بصری آشنایی دارند، معتقدند بخشهای رایانهای آن میتوانست بهتر باشد همانطور که در بسیاری از فیلم و سریالهای ایرانی ثابتشده توانایی ساخت جلوههای ویژه باکیفیت بالاتر در کشور امکانپذیر بوده است.
داستان این سریال همانطور که اشاره شد از بهمن57 تا آبان58 در دورهای است که سفارت آمریکا- لانه جاسوسی- تسخیرشده و به شخصیتهایی مانند علیاصغر وصالی، مصطفی چمران و ابراهیم یزدی نیز در این سریال پرداخته شده است.
روزهای ابدی، سه فصل دارد که فصل یک آن با روزهای پیش از انقلاب شروع میشود و تا تسخیر لانه جاسوسی را روایت میکند. در فصل دوم هم به حوادث حین گروگانگیری میپردازد و در فصل بعدی نیز کودتای نوژه و آغاز جنگ تحمیلی موضوعاتی هستند که به آن توجه شده است.این سریال روایتگر نفوذ آمریکاییها در ایران، چگونگی تسخیر لانه جاسوسی و فعالیت گروهکهای مختلف در آن برهه حساس است.
علیرام نورایی که یکی از شخصیتهای اصلی این سریال است در گفتوگویی درباره سریال روزهای ابدی گفته بود: «در سریال روزهای ابدی نقش بکتاش بهعنوان یکی از منافقین را بازی میکنم، نقشی که فرازوفرودهای بسیاری دارد و ازجمله نقشهای تأثیرگذار در روایت اصلی این مجموعه تلویزیونی است. امیدوارم مردم سریال را دوست داشته باشند، زیرا نزدیک به دو سال و نیم برای آن زحمتکشیده شده است. هنگام تسخیر لانه جاسوسی دوساله بودم و دیدی واضح از آن برهه تاریخی ندارم، اما بدون شک گروه کارگردانی و نویسندگی تمام ابعاد را بررسی کرده و کاملا مستند و واقعگرایانه به آن پرداختهاند.»
حمید گودرزی که در این سریال نقش نفیسی، امین دکتر چمران را بازی میکند در گفتوگویی توضیح داده بود: «آقای نفیسی که نقش آن را بازی کردم در آن زمان امین دکتر چمران بوده اما ساواک به دلیل آنکه دوست داشت آدمها را در این دوران خراب کند به او انگ اشرافیگری و همکاری با خودش را میزند ولی بعدها مشخص میشود پرونده نفیسی پاک بوده است. نفیسی مهندس کشاورزی است که در یک منطقه دور از مرکز به روستاییان کمک میکند و با نهضت امام خمینی (ره) و مبارزان مسلمان مرتبط است.من متولد56 هستم و آن دوران را به یاد نمیآورم اما در دفتر جلساتی داشتیم و کارگردان توضیح میدادند و ما سوالاتمان را میپرسیدیم.»
چرا اینقدر گل درشت؟
هرچند روایت داستان و موضوعی که برای آن انتخابشده به نظر موضوعی جذاب و دیدنی میآید اما فارغ از انتقادهای فنی که به این سریال میشود، منتقدان بر این موضوع نیز تأکید دارند بازیگرانی که برای این سریال نقشآفرینی میکنند، نتوانستهاند آنطور که باید نقش خود را در معرض نمایش قرار دهند. بهطوریکه در نقدهای این سریال گفتهشده، بازیگران اجراهای بسیار ضعیفی داشتهاند و بهعنوانمثال، یکی از نقدها به شخصیت مهناز (یلدا افشار) است که بیانشده موقعیت او بهدرستی به نگارش درآمده اما بازیگر این نقش، مفهوم اجرای حسی را در صحنه نمیداند و در بسیاری از موارد دیالوگهای خودش را بهصورت روخوانی ادا میکند.
همچنین شخصیت اصلی سریال که مهدی ایزدپناه (امین اسکندریان) آن را ایفا میکند، یکی از نقاط ضعف جدی سریال عنوانشده که بازیگر این نقش نمیتواند سکانسهای محوری را کنترل کند و با یک اجرای تصنعی با مخاطب رابطه سمپاتیکی ایجاد نمیکند.
اما نقد دیگری که به این سریال واردشده درباره دیالوگهایی است که شخصیتها آنها را بیان میکنند. دیالوگهایی که بهاصطلاح آن را گلدرشت مینامند و چه بسا اگر چنین دیالوگهایی از سوی بازیگران بیان نمیشد بازهم میتوانست بهعنوان یک سریال ایدهآل نمره قابل قبولی را از سوی مخاطب و منتقدان به دست آورد.
یکی از حاشیههای پیشآمده در زمان پخش این سریال که در شبکههای اجتماعی به آن پرداخته شد، ماجرای کلاهگیسهای سریال روزهای ابدی بود که در برخی سکانسهای آن از سوی بازیگران زن دیده میشود که میخواهد موضوع تظاهرات ضد حجاب در یک مقطع تاریخی را روایت کند.
در همین زمینه نیز علیاکبری در گفتوگویی تأکید کرده بود: «سریال ما هم در تلویزیون با حذفیات مواجه شد و دوسوم سکانسها که از کلاهگیس استفادهشده بود، حذف شد و فقط یکسوم با خواهش و اصرار ما پخش شد، آنهم به این دلیل که برای شخصیتی که باید تصویر میشد، نیاز بود کلاهگیس استفاده شود. بهعنوانمثال، یکی از این شخصیتها «کیت میلت» یک فرد واقعی است که مقطعی در ایران در تظاهرات ضد حجاب حضورداشته و ما هم در این سریال، حضور او را روایت کردیم. او از آمریکا آمده بود و در این تظاهرات شرکت میکند و ما نمیتوانیم بر سر چنین فردی حجاب یا چادر بگذاریم. استفاده از کلاه گیس برای چنین شخصیتی و صحنهای واقعا نیاز بود». او همچنین به دیگر تجربههای خود اشارهکرده و گفت: «من فیلمهایی مثل «کتاب قانون» و «استرداد» را هم داشتهام که با بازیگران خارجی کار را ضبط و فیلمبرداری کردهایم اما در سریال روزهای ابدی، بازیگران ارمنی بودند و من و آقای شمقدری بهشدت مخالف بودیم که بازیگران مسلمان کلاهگیس داشته باشند. این بازیگران در تهران و ارمنی هستند و بیشتر هم در چنین نقشهایی بازی میکنند.»
ضمیمه قاب کوچک روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد