یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
با ما کنار بیاید و بگذارد به زندگی عادی برگردیم یا به ما سخت بگیرد و جسم و روحمان را تسخیر کند یا حتی تصمیم بگیرد به زندگیمان خاتمه دهد. به گفته خیلی از اندیشمندان و دانشمندان تا جایی که در تاریخ نوشته شده و حافظه شفاهی یاری میکند؛ تاکنون بشر با چنین پدیدهای روبهرو نشده است.
بیماریای که یک سال همه دنیا را درگیر کرده و به گفته فاطمه محمدی، مجری و کارشناس برنامه ایرانبانو و مادرانه -که این بیماری را تجربه کرده- معلوم نیست کی دست از سر بشر بردارد و شاید دو سه سال دیگر زمان لازم باشد تا انسان بر این ویروس و شرایطی که به وجود آورده غلبه کند.
ابتلای خانوادگی
محمدی درباره ابتلایش به کرونا میگوید: اول این را بگویم که من خیلی پروتکلها را رعایت میکردم، ماسک میزدم و همیشه مایع ضدعفونیکننده همراهم بود. هم سر کار میرفتم و به اجراهایم میرسیدم و به دلیل داشتن کلاسهای عملی به دانشگاه هم میرفتم اما با آن همه احتیاطی که میکردم بعید میدانستم مبتلا شوم. تا این که همان اتفاقی برای ما رخ داد که مدتی است مسؤولان بهداشت و سلامت نسبت به آن هشدار میدهند؛ ابتلای خانوادگی! یکی از افراد خانواده به اهواز سفر کرد و یکی دو روز بعد از برگشت به تهران مبتلا و باعث شد همه خانواده و یازده ، دوازده نفر از ما مبتلا شویم. سرعت انتشار و درگیری با این ویروس واقعا سرعت گرفته و اگر در معرض باشی تا به خودت بیایی مبتلا شدهای. شدت بیماری در من و پدرم زیاد بود. البته من در خانه قرنطینه شدم اما پدرم حدود سه هفته در آیسییو بستری شد و دوره خیلی سختی را تجربه کردیم. از عجایب کرونا همین رفتار عجیبش در بدن هر آدمی است. همه ما از یک نفر گرفتیم، اما هر کدام میزانی از این بیماری را تجربه کردیم و هیچکدام شبیه هم نبودیم. راستش من آدم صبوری هستم و تلاش میکنم در مشکلات و اتفاقات غافلگیر نشوم و مدیریت امور را به دست بگیرم. اما قبل از این که به کرونا مبتلا شوم از این ویروس میترسیدم؛ بعد از ابتلا هم میترسیدم که نکند مرا ببرد !
امان از روز چهارم تا هشتم
به محمدی میگویم شاید همین ترستان باعث شده مبتلا شوید؛ مصداق همان ضربالمثل از هر چه بترسی، سرت میآید.
میگوید: روحیه بالا و این که وقتی مبتلا شدی روحیهات را حفظ کنی و نگذاری کرونا ذهن و باورهایت را ضعیف کند یک طرف ماجراست، اما اینکه تصور کنیم اگر از کرونا نترسیم دچارش نمیشویم باور اشتباهی است. الان کووید- 19 آنقدر قوی شده که اگر در یک محیط بسته ماسک هم زده باشی و یک نفر مبتلا باشد بقیه را درگیر میکند. حتی اگر فاصله دو متری را هم رعایت کنی. نباید با باورهای اشتباه قدرت کرونا را نادیده بگیریم. شاید ترس من از کرونا سبب شد این بیماری با شدت بیشتری خودش را در من نشان دهد. با این که گروه خونیام O منفی است و میگویند این گروه خونی در مقابل کرونا مقاومتر است، اما مرا اذیت کرد، ریهام درگیر شد و آنتیبیوتیک تزریقی دریافت کردم.کرونا خیلی عجیب است. از روز اول تا چهارم تقریبا با تو کنار میآید و زیاد سخت نمیگیرد، اما از روز چهارم به بعد است که خودش را با همه قدرتش نشان میدهد. در همین روزها بود که احساس کردم باید روحیهام را بازیابی کنم و نگذارم مرا از پا در بیاورد. شبها درد بیشتر میشود؛ چنان که احساس میکنی همه چیز تمام شده است. اگر بتوانی از روز چهارم تا هشتم روحیهات را حفظ کنی تقریبا برنده شدهای. این که در ذهنت تصور کنی یک سرماخوردگی است با شدت بیشتر. ارتباطات در این دوره خیلی مهم است. این که با دوستان و آشنایان ارتباطت را حفظ کنی و با آنها همصحبت شوی، بهخصوص با آنها که تجربه کرونا و بهبودی را داشتهاند. آنها به تو میگویند چگونه رفتار کنی و چه چیزهایی باید بخوری که ایمنی بدنت را بالاتر ببرد و راحتتر از پس کرونا بربیایی.
چه حرفهایی را نباید گفت
محمدی میگوید: کرونا سیستم ایمنی بدن را ضعیف میکند و مسلما در این شرایط زیاد حال و حوصله نداری و چون مدام شنیدهایم کرونا عجیب و غریب و گاهی کشنده است هر لحظه خود را رودررو با مرگ میبینیم، بنابراین اگر با فردی که مبتلا به کرونا شده در ارتباط هستیم چه همخانهایم چه تماس تلفنی و تصویری داریم به نظرم هرگز نباید به او بگوییم: وای تو هم گرفتی؟ از کی گرفتی؟ ریههایت هم درگیر است؟ میتوانی نفس بکشی و... در این شرایط مثل این است که به یک بیمار سرطانی بگویی ای وای... داروی سرطان هنوز کشف نشده و... مبتلایان به کرونا به دلیل ناشناخته بودن این بیماری و این که هنوز داروی قطعی آن ساخته نشده بسیار شکنندهاند و اگر با آنها همصحبت میشویم بسیار باید حواسمان باشد از چه کلماتی و چه لحنی استفاده میکنیم. به باور من اگر کسی به کرونا مبتلا میشود بهتر است با کسانی که این بیماری را از سرگذراندهاند حتما در تماس تلفنی باشد و از تجربیات آنها استفاده کند. در ضمن حواسمان به تنهایی آدمها در دوره قرنطینه باشد. این بیماری کلا بیماریای است که آدمها را تنها میکند حتی اگر در میان خانواده باشی باز هم باید در اتاقی به تنهایی خود را قرنطینه کنی. بیمارانی که در بیمارستان بستری میشوند هم ملاقاتی ندارند یعنی تنهایند و وای به دل آنها که تنها زندگی میکنند و اصولا تنهایند. به نظرم به آنها بیشتر سخت میگذرد و خیلی باید حواسمان به آنها باشد. بهخصوص افرادی که مثلا در خانه سالمندان هستند باید راهی برای ارتباط تلفنی و تصویری با آنها پیدا کنیم و نگذاریم تنهایی آنها را به ورطه ناامیدی ببرد، چون ناامیدی شدت و کشندگی کرونا را بیشتر میکند.
حواسمان به روحیه بازماندگان کرونا باشد
کرونا بیماری عجیبی است. تو را وا میدارد بیشتر از همیشه به مرگ فکر کنی. تصویری در ذهنت ایجاد میکند و این سؤال را مدام از خودت میپرسی که اگر من از این دنیا بروم تا همین الان چه کردهام با خودم و با زندگیام. قدرش را دانستهام از آن استفاده کردهام؟ اگر بمانم چهها خواهم کرد و چگونه به زندگی ادامه خواهم داد. به نظرم هیچ بیماری دیگری در آدمی این سؤالات را بهوجود نمیآورد و تو را وارد چالشهای عجیب و غریب نمیکند. من در اولین شبی که بیماریام اوج گرفت همه انرژیام را جمع کردم و یک نامه مفصل برای پسرم نوشتم. گریه کردم و نوشتم جوری که دیگر انرژی برایم نماند. در همان دوران بود که یک نذر فرهنگی کردم که اگر همه خانوادهام جان سالم از کرونا بهدر بردیم آن را ادا کنم که این روزها مشغول فراهم کردن مقدمات اجرایی کردنش هستم. به نظرم دنیای بعد از کرونا اصلا شباهتی به دنیای قبل آن نخواهد داشت. بیشتر مردم دنیا تجربیاتی را در این دوره بهدست آوردند که شباهتی بههم ندارد. همین که آدمها نزدیک به یک سال است یکدیگر را در آغوش نگرفتهاند؛ یکدیگر را نبوسیده اند و فاصله را رعایت کردهاند. به امور بهداشتی خیلی بیشتر توجه کردهاند؛ دنیای بعد از کرونا را تغییر خواهد داد. درباره ما ایرانیها قضیه کمی فرق هم خواهد کرد. من نگران این همه خشم فروخوردهام که ما در خودمان تلنبار کردهایم. باید از همین حالا مراقبت کنیم و حواسمان به دوره بعد کرونا باشد. حواسمان به روان و روحیه آدمها باشد.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد