خطبه «همام» از خطبه‎ هاى معروف نهج‎البلاغه است

نشانه های پرواپیشگی از منظر امام علی علیه السلام

نشانه های پروا پیشگی که در اینجا از منظر امام علی(ع) بیان شده است را می توان؛ توانمندى در دین ،دوراندیشى با نرمخویى و سازگارى ،ایمان و اعتقادى در مرحله یقین و منزه از شك و تردید ،خضوع و خشوع در عبادت و.... را نام برد.
کد خبر: ۱۲۸۶۳۹۳

به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از تبیان؛ خطبه «همام» از خطبه‎ هاى معروف نهج‎البلاغه است كه در آن سیماى پرهیزگاران و ترسیم جمال متقین، از زبان امیرالمومنین حضرت على(علیه السلام)‎السلام) بیان شده است.

نشانه های پرواپیشگی از منظر امام علی علیه السلام

«همام» از یاران زاهد و اهل سیر و سلوك امام بوده است، كلمه «همام» از ریشه لغوى «همم» است، به معناى كسى كه تصمیم به هر كارى بگیرد آن را به انجام رساند و تا آن را تمام و كمال نكند؛ رها نكند.

«همام»، پسر «شریح» و برادرزاده «ربیع بن خثیم» است. ربیع یكى از هشت زاهد و پارساى معروف تاریخ و زمان خود است. علامه شهید آیة الله مطهرى، در كتاب سیرى در نهج‎البلاغه، او را از جمله یاران و دوستان امیرمومنان على(علیه‎السلام) شمرده كه دلى سرشار از معرفت و روحى از آتش عشق، شعله‎ور داشت.

چنین روایت شده است، «همام» که مردى پارسا و عبادت‎پیشه بود به آن حضرت گفت: اى پیشواى مومنان، سیماى پرواپیشگان و پارسایان را برایم ترسیم فرما، آن چنانكه گویا آنان را مى‎بینم.

امام کمی درنگ كرد و از پاسخ سریع خوددارى فرمود و آنگاه گفت: اى همام! اطاعت پروردگار كن و از او پروا دار و به نیكى و نیكوكارى روى آر كه خدا با تقوا پیشگان و نیكوكاران است.

پاسخ كوتاه امام او را قانع نساخت و عطش درونیش همچنان باقى ماند و بدان بسنده نكرد، به طوری كه اصرار بر شنیدن پاسخ كامل، در چهره او خوانده مى‎شد.

امام كه این آمادگى و عطش را در او دید مُهر سكوت شكست و به تفصیل پاسخ خود را با حمد و ستایش الهى و درود بر پیامبر و آل او آغاز كرد:

 

در این مطلب مولفههای متقین را به طور اجمال ذکر میکنیم:

نشانه‎هاى پرواپیشگان، "متقین"

1- فمن علامة احدهم: انك ترى له قوه فى دین ؛ توانمندى در دین .

2- و حزما فى لین؛ دوراندیشى با نرمخویى و سازگارى .

3- و ایمانا فى یقین؛ ایمان و اعتقادى در مرحله یقین و منزه از شك و تردید .

4- و حرصا فى علم؛ حریص در تحصیل دانش .

5- و علما فى حلم ؛ آمیزنده دانش و بردبارى "كه علم و حلم دو بال پروازند"

6- و قصدا فى غنى ؛ میانه‎روى در هنگامه بى نیازى و ثروت .

7- و خشوعا فى عباده؛ خضوع و خشوع در عبادت .

8- و تجملا فى فاقه؛ آبرومندى، هنگام تنگدستى .

9- و صبرا فى شده؛ صبر و بردبارى در بحران سختى .

10- و طلبا فى حلال؛ جستجوگر مال حلال .

11- و نشاطا فى هدى؛ پر تحرك و پر تلاش در راه هدایت مردم .

12- و تحرجا عن طمع ؛ دورى از آز و طمع .

13- یعمل الاعمال الصالحه و هو على و جل؛ انجام كارهاى شایسته بدون آلایش به غرور و خودپسندى، و همواره ترسان از عدم پذیرش عبادات.

14- یمسى و همه الشكر و یصبح و همه الذكر؛ روز را با سرمایه‎ایى از شكر به پایان می‎بردف و صبح را با یاد خدا آغاز مى‎كند.

15- یبیت حذرا و یصبح فرحا: حذرا لما حذر من الغفلة و فرحا بما اصاب من الفضل و الرحمه؛ و از سوى دیگر، شب را چون غافلان یك دنده نمىخوابد، بلكه گاهى لذت شب زندهدارى و ذكر خدا، او را از بستر جدا مىكند، و این شب زندهدارى، نشاط صبحگاهى او را نمىگیرد، ترس و نگرانى او از آنست كه در دام چالهى غفلت سقوط كند، و از آن كه فضل و رحمت الهى شامل حال او گردد، شادان است.

16- ان استضعبت علیه نفسه فیما تكره لم یعطها سولها فیما تحب؛ اگر چشم‎پوشى از گناهان بر او سخت و سنگین آید، مقاومت مى‎كند تا به خواسته‎هاى نامشروع تن در ندهد و ارزش و شخصیت خود را لكه‎دار نسازد.

17- قرة عینه فیما لا یزول، و زهادته فیما لا یبقى؛ روشنى چشم او در ماندگاریهاست، یعنى دوراندیشى و جهانبینى وسیع او مانع از فریبایى دنیا، و زیبائیهاى آنست و به خاطر دستیابى به لذتهاى زودگذر دنیا، زندگى ابدى خود را تباه نسازد.

18- یمزح الحلم بالعلم و القول بالعمل؛ بردبارى و شكیبایى را با دانش مى‎آمیزد و گفتار را با كردار.

19- تراه قریبا امله؛ آمال و آرزوى او را كم مىبینى، و شخصیت او از فرو رفتن در رویاى طلایى دور است.

نشانه های پرواپیشگی از منظر امام علی علیه السلام

20- قلیلا زلله؛ لغزش او نیز اندك است.

21- خاشعا قلبه؛ دل او خاشع است و در ترنم دایم یاد خدا و پیوستن به جهان بى نهایت.

22- قانعه نفسه؛ انسانى قانع و چشم و دل سیر است.

23- منزورا اكله؛ از پرخورى مىپرهیزد و اسیر شكم و رفاه طلبى نیست.

24- سهلا امره؛ امورات او سهل و ساده مى‎گذرد.

25- حریزا دینه؛ دین او محكم و پابرجاست و در برابر سیل خروشان توطئههاى شیطان و هواى نفس، چون كوه استوار است.

26- میته شهوته؛ بر شهوات خود مسلط است و بر آن اسب سركش، لگام تقوا زده است.

27- مكظوما غیظه؛ خشم خود را فرو مىخورد و بر نیروى غضب خویش مسلط است و مىداند كجا از آن استفاده كند.

28- الخیر منه مامول؛از او امید خیر دارند و از شرش در امانند.

29- ان كان فى الغافلین كتب فى الذاكرین و ان كان فى الذاكرین لم یكتب من الغافلین؛ اگر در جمع غافلان قرار گیرد از یادآوران خواهد بود و جو را به نفع حق و عدل دگرگون سازد و اگر در جمع یادآوران باشد راه غفلت نپوید و از موقعیت مناسب سوءاستفاده نكند.

30- یعفو عمن ظلمه و یعطى من حرمه؛ از كسانی كه به او ستم كردند درمى‎گذرد و بر آن كه او را محروم كرده است، دست كرم مى‎گشاید.

31- و یصل من قطعه؛ با آن كس كه خویشاوندى او را بریده است، صله رحم مىكند.

32- بعیدا فحشه لینا قوله؛ ساحت قدس او را از فحش و بدزبانى دور است و زبانى نرم و مهربانانه دارد.

33- غائبا منكره حاضرا معروفه؛ كار ناپسند از او دیده نشود، بلكه خوبىهاى او زبانزد است.

34- مقبلا خیره مدبرا شره؛ او به كارهاى خیر و خوب روى آورد و از شر و بدى بپرهیزد.

35- فى الزلازل وقور؛ در شدائد و سختىها، با استقامت و مقاوم است.

36- و فى المكاره صبور و فى الرخاء شكور؛ در مشكلات، بردبار و در رفاه، سپاسگزار.

37- لا یحیف على من یبغض و لا یاثم فیمن یحب؛ بر آن كه خشم گیرد، زیادهروى نكند و دوستى با كسى، او را به گناه نیندازد.

38- یعترف بالحق قبل ان یشهد علیه؛ پیش از آن كه «علیه» او شهادت دهند، به حق اعتراف مى‎كند.

39- لا یضیع ما استحفظ ؛ در امانتدارى سختكوش است، سهل انگارى و بى تفاوتى روا نمىدارد كه خیانت است.

40- و لا ینسى ما ذكر؛ یاد خدا و تحصیل رضایت او، كه همواره باید در دیدگاهش باشد، از یاد نمى‎برد .

41- و لا ینابز بالالقاب؛ دیگران را با لقبهاى زشت و ناروا نخواند.

42- و لا یضار بالجار؛ به همسایه ضرر نزند.

43- و لا یشمت بالمصائب؛ مصیبتزدگان را شماتت نكند.

44- و لا یدخل فى الباطل و لا یخرج من الحق؛ در امور لغو و باطل قدم ننهند، و از چهارچوب حق هم خارج نشود.

45- ان صمت لم یغمه صمته و ان ضحك لم یعل صوته؛ اگر از سخن لب فرو بندد، غمگین نشود كه سكوت او مصلحت و مفید است و اگر چهره به خنده بگشاید به قهقهه نرسد.

46- و ان بغى علیه صبر حتى یكون الله هو الذى ینتقم له؛ اگر بر او ستم كنید صبر و دفاع كند ولى انتقام نگیرد و مقابله بمثل نكند و آن را به خدا واگذارد.

47- نفسه منه فى عناء و الناس منه فى راحه؛ خود را در راه خدا و بندگان او به رنج و سختی اندازد تا مردم از سوى او در راحتى و رفاه باشند.

48- اتعب نفسه لآخرته و اراح الناس من نفسه؛ خود را به خاطر آخرتش در رنج نگه مى‎دارد، تا دیگران در سایه امنیت و آسایش قرار گیرند.

49- بعده عمن تباعد عنه زهد و نزاهه و دنوه ممن دنا منه لین و رحمه؛ كنارهگیرى او از افراد، براى پاكى و پارسایى است، معاشرت او با دیگران نیز موجب رحمت و مهربانى خواهد بود.

50- لیس تباعد بكبر و عظمه و لا دنوه بمكر و خدیعه؛ دورى او از مردم به علت كبر و غرور نیست، همانطور كه نزدیك شدن و ارتباط او از مكر و فریب سرچشمه نمى‎گیرد.

حال بیاییم و با دقت خود را با این خصوصیات تطبیق دهیم و ببینیم که چند مورد از این ویژگیهای متقین در ما وجود دارد و چقدر خود را به متقین نزدیک می کند.بینیم؟!

 

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
وقتی خورشید در غزه طلوع می‌کند

حجت‌الاسلام سید کاظم باقری معتقد است گفتمان مقاومت یک آرمان فراگیر اسلامی و انسانی است که فراتر از مرز‌ها و فرقه‌ها حرکت می‌کند 

وقتی خورشید در غزه طلوع می‌کند

نیازمندی ها