از جمله زیباترین و جامعترین روایاتی که در این زمینه به دست ما رسیده روایت امام صادق علیهالسلام به نقل از لقمان حکیم است که خطاب به فرزند خود میگوید: «یَا بُنَیَّ إِنْ تَأَدَّبْتَ صَغِیراً انْتَفَعْتَ بِهِ کَبِیراً، وَ مَنْ عَنی بِالْأَدَبِ اهْتَمَّ بِهِ وَ مَنِ اهْتَمَّ بِهِ تَکَلَّفَ عِلْمَهُ- وَ مَنْ تَکَلَّفَ عِلْمَهُ اشْتَدَّ طَلَبُهُ- وَ مَنِ اشْتَدَّ طَلَبُهُ أَدْرَکَ مَنْفَعَتَهُ فَاتَّخِذْهُ عَادَة؛ [1] ای پسرم! اگر در بچّگی ادب پیدا کنی در بزرگی به تو فایده میرساند و هرکس به ادب توجّه کند به آن اهمیّت میدهد و هرکس به آن اهمیّت بدهد به علم خود متعهّد میشود و هرکس به علم خود متعهّد شود بیشتر در طلب آن میکوشد و هرکس بیشتر در طلب آن بکوشد منفعت آن را درک میکند؛ پس آن را عادت خود قرار بده.»
در این روایت ارزشمند، ضمن اشاره به اهمیت ادبآموزی در کودکی، مراحل شکلگیری آداب صحیح به عنوان یک سبک ادبآموزی که باید به عادت و روش فرزند تبدیل شود بیان شده است که در اینجا به بررسی این مراحل میپردازیم.
اهمیت ادبآموزی در کودکی
همانگونه که در متون دینی از جمله روایت فوق نیز بیان شده، همه کارشناسان تربیتی بر این باورند که، تعلیم و تربیت انسان در سنین خردسالی و کودکی آثار و فواید بسیار بیشتر و ماندگارتری در مقایسه با سنین بالاتر دارد؛ چنانکه امیرالمؤمنین علیهالسلام تربیت فرزندان خود را خطاب به امام مجتبی علیهالسلام اینگونه به تصویر میکشند: «وَ اِنَّما قلبُ الْحَدَثِ کَالاَْرْضِ الْخالیةِ ما اُلْقِیَ فیها مِنْ شی ءٍ قَبِلَتْهُ، فَبادَرْتُکَ بِالادبِ قَبْلَ اَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّکَ[2] دل نوجوان، همچون زمینِ ناکشته است؛ هر چه در آن افکنند بپذیرد، پس به ادب آموختنت پرداختم، پیش از آنکه دلت سخت شود و خِردت هوایی دیگر گیرد.»
از دست دادن فرصت تربیت فرزند در سنین کم، موجب پیچیده و سخت شدن کار تربیت در سنین بالاتر و البته تحمیل هزینههای مادی و معنوی فراوان میشود؛ مسألهای که بسیاری از خانوادهها را هم اکنون درگیر خود کرده است! این در حالی است که اگر روش صحیح ادبآموزی در سنین کم اجرا شود، آیندهای بسیار افتخارآمیز و پر شکوه در انتظار فرزندانمان خواهد بود.
پله اول؛ توجه به ادبآموزی
بیمبالاتیها در ادبآموزی، از همان ماهها و سالهای ابتدایی آغاز میشود؛ جایی که بسیاری از والدین گمان میکنند در مواجهه با نهال نورس نیازی به دقت در رفتار با او نیست؛ چراکه اساساً فعلاً درکی از پیرامون خود ندارد و میتوانند حتی با تمسخر و شوخی با او، تنوع و نشاط صوری در فضای خانه ایجاد کنند. این در حالی است که اولین قدم، توجه داشتن نسبت به مقوله آداب صحیح است. کسی که نسبت به «ادب» توجه دارد میتوانیم امیدوار باشیم که در کسب آن نیز همت کند. بیاعتنایی به آداب صحیح زندگی فردی و اجتماعی به معنای کج نهادن اولین خشت در بحث تأدیب است. عبارت «وَ مَنْ عَنی بِالْأَدَبِ اهْتَمَّ بِهِ؛ و هرکس به ادب توجّه کند نسبت به آن اهتمام میورزد.» نیز به همین معناست.
اگر میخواهیم توجه خود به مقوله ادب را تقویت کنیم کافی است در نتایج و آثار بسیار مهم آداب شایسته، تفکر و اندیشه کنیم و این، ترجمان کلام نورانی امام صادق علیهالسلام است که فرمودند: «تَفَکُّرُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ سَنَةٍ؛ [3] یک ساعت اندیشیدن بهتر از یک سال عبادت است.» چه بسا یک لحظه اندیشیدن در مورد اهمیت ادبآموزی، به اهتمام و تصمیمی نسبت به این مسأله مهم بینجامد که افراد دیگر، پس از گذشتن یک سال یا بیشتر هم به این نکته پی نبرند و فرصت ناب ادبآموزی را از دست بدهند.
پله دوم؛ دانش ادبآموزی
پس از تصمیم برای ادب آموختن و آموزاندن، لازم است راه صحیح آن را دریابیم. انجام هر کار مهمی نیاز به فراگیری علم مربوط به آن را دارد و ادب آموختن به فرزند، آن هم در سنین کودکی، نیازمند علم تأدیب هم از نظر محتوا و هم از نظر روش است. به طور کلی، سن کم کودک ایجاب میکند از راههای توأم با محبت و مهربانی و در قالب بازی و آموزشهای کودکانه و با ارائه محتوای صحیح و متناسب، به تربیت او همت گماریم؛ چنانکه از رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله نقل شده است که فرمودند: «مَنْ کَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌ فَلْیَتَصَابَ لَه؛ [4] هرکس کودکی دارد، باید با او کودکانه رفتار کند.»
پله سوم؛ تلاش و جدّیت
بیتردید برای رسیدن به هر هدفی باید تلاش کرد و نمیتوان بدون تلاش، منتظر دست یافتن به نتیجه مطلوب بود. قرآن کریم در این باره میفرماید: «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ [5] و اینکه براى انسان جز حاصل تلاش او نیست.» «سعی» در لغت به معنای تند راه رفتن است که از دویدن آرامتر است و به طور استعاره در جدیّت و کوشش در کار، استفاده میشود» [6] پس در این مرحله از ادبآموزی، باید با تلاش و جدّیت سعی کنیم خود را به آداب شایسته زینت دهیم.
پله چهارم؛ کسب سود آداب شایسته
این مرحله، زمان برداشت محصول تلاش در راه کسب آداب شایسته است. بالأخره اولین آثار برخورداری انسان از ادب مطلوب ظاهر شده و انسان از منافع عمل به آداب نیکو بهرهمند میشود؛ چنان که قرآن کریم میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها؛ [7] هر که کار شایسته کند، به سود خود اوست؛ و هر که بدى کند، به زیان خود اوست.»
ادب شایسته نه تنها به خود فرزند سود میرساند بلکه والدین و اطرافیان را نیز از برکات آن بهرهمند میکند و خلاصه اینکه بهترین تحفه و یادگاری است که والدین و مربیان میتوانند از خود به یادگار بگذارند؛ همانگونه که امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «لَا مِیرَاثَ کَالْأَدَب؛ [8] هیچ میراثی مانند ادب نیست.»
پله پنجم؛ عادت به آداب شایسته
نکته اساسی در آموختن ادب این است که انسان باید بتواند برای همیشه نسبت به رفتارهای پسندیده، مؤدب باشد به گونهای که دیگر، رعایت آن آداب نه تنها برای او سخت نباشد بلکه رعایت نکردن آنها برای او گران آید. به عبارت دیگر، عادت به رفتارهای نیک، ضامن بقاء، دوام و استفاده حداکثری از فواید آنهاست چنانکه لقمان حکیم نیز در توصیه خود به فرزندش به این نکته اشاره کرده و میفرماید: «فَاتَّخِذْهُ عَادَة؛ [9] پس آن را عادت خود قرار بده.»