مدیحی، با بیان اینکه اولین آشنایی اش با سهراب به سال ۱۳۵۴ برمی گردد، به
جام جم آنلاین می گوید: برادرم بزرگترم دکتر نعمت الله مدیحی با سهراب سپهری در کاشان همکلاسی بود. خاطرم هست در آن سالها ما در نزدیکی باغ سهراب، زمینی کشاورزی داشتیم و روزی بر حسب تصادف در آنجا با هم آشنا شدیم. این آشنایی ادامه داشت تا زمانیکه ایشان در قید حیات بودند.
او ادامه می دهد: اولین نکته بارز در سهراب سپهری که باعث می شود حتی در نسل های بعد هم تاثیرگذار باشد، صداقت و ساده زیستی اش است. سهراب دقیقا همانی بود که در شعرهایش می خوانید. نه چیزی کمتر و نه بیشتر، به همان اندازه لطیف و زلال. زندگی سهراب لطیف بود.
مدیحی معتقد است، شعر «صدای پای آب» سهراب هم به لحاظ ساخت، بینش و محتوا بهتر از بقیه شعرهایش است و می گوید: «این شعر را از حفظ نیستم، اما بعد از سالها هر بار که آن را می خوانم حس خوبی پیدا می کنم».
او می افزاید: از نظر من اشعار سهراب حالتی عرفانی دارد. حتی اصطلاحات آیین بودا را در اشعارش می بینیم. انگار او عاشق تمام موجودات جهان بود و همه موجودات برای او نشانی از خدا بودند.
مدیحی درباره «حراج هنر تهران» (جایی که بسیاری آن را به عنوان بزرگترین رویداد در زمینه فروش آثار هنری در ایران میشناسند) تاکید می کند: تابلوهای سهراب از پرمخاطب ترین آثار هنری در این حراجی ها هستند که در سالهای اخیر با قیمتهای بالا به گنجینه مجموعهدارها و موزهها اضافه می شوند. اینکه مالک اثری هنری تصمیم به فروش یا نگه داری اثرش بگیرید اختیار با خودش است، اما به نظرم باید بیشتر به جوی که پیرامون این حراجی ها بوجود می آید توجه داشت.