گفت‌وگو با سارق جوانی که فقط ضبط ماشین سرقت می‌کند

پلیس به خوش‌تیپ‌ها شک نمی‌کند!

سرقت ضبط‌ صوت و باند، تخصص پسر شیشه‌ای است. او حتی اگر مدارک و وسایل باارزش دیگری داخل خودرو پیدا کند آن را برنمی‌دارد. می‌گوید هر دزدی باید یک حیطه و زمینه‌ای برای سرقتش داشته باشد و او با سرقت مدارک، کار را برای دزدی که در کار سرقت مدارک است، سخت می‌کند.
کد خبر: ۱۲۷۶۹۶۶

این هفته پای صحبت این سارق نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

چه شد که دستگیر شدی؟

در حال عبور از خیابان بودم که مأموران به من شک کردند و خواستند کوله‌پشتی‌ام را ببینند. دو تا ضبط‌صوت داخل کوله‌ام پیدا شد. ابتدا به‌دروغ گفتم یکی از آنها خراب بوده و برای تعمیر برده بودم، اما ازآنجاکه تعمیرکار گفته هزینه زیادی برای تعمیر ضبط می‌شود و به‌صرفه نیست، تصمیم گرفتم یک ضبط‌صوت نو بخرم.

چطور لو رفتی؟

شگردم کارساز نبود و مأموران هر دو ضبط‌صوت را آزمایش کردند و مشخص شد هیچ‌کدام از آنها خراب نیست و هردوی آنها نو هستند و مانیتور هم دارند.

چه زمان‌هایی برای سرقت می‌رفتی؟

زمان سرقت وسایل داخل خودرو بیشتر شب است. البته هستند کسانی که در روز هم سرقت می‌کنند، اما ازآنجاکه معتادان شب‌بیدار هستند و خیابان‌های پایتخت خلوت است، خب بهترین گزینه برای سرقت شب است. اما سرقت‌ها را یک‌شب در میان انجام می‌دادم. یک هفته روزهای زوج و یک هفته روزهای فرد.

چرا سرقت‌هایت را زوج و فرد کردی؟

دلیل خاصی نداشت. بیشتر به این خاطر ‌که بتوانم پنجشنبه‌ها در دورهمی حضورداشته باشم. از طرفی هم پنجشنبه‌ها برای سرقت خیلی خوب است. مردم پنجشنبه‌ها مهمانی می‌روند و ازآنجاکه برای خودروهای مهمان پارکینگ وجود ندارد، خودروهای پارک شده در کنار خیابان بیشتر است. از طرفی مالکان خودروها با این تصور که مهمانی می‌روند و زمان زیادی طول نمی‌کشد که برگردند،خودروهایشان را بدون سیستم امنیتی در کنار خیابان رها می‌کنند. اما نمی‌دانند که دزد از هرلحظه استفاده می‌کند و نمی‌نشیند حساب‌وکتاب کند کسی که به مهمانی می‌رود زود برمی‌گردد یا نه. ما برایمان خودرو با سیستم ایمنی پایین مهم‌تر است.

چرا برای سرقت‌ها تیپ می‌زدی؟

این‌طوری به من شک نمی‌کنند. بیشتر پلیس به آدم‌های آس و پاس بالباس‌های نامرغوب و کثیف شک می‌کند. آدم بالباس مارک‌دار و تیپ خوب بیشتر سوژه‌ای برای مالباخته شدن است نه سارق بودن.

در این اوضاع‌واحوال،پول لباس مارک را از کجا می‌آوردی؟

من که نمی‌روم از مغازه‌های بالای شهر که لباس مارک می‌فروشند آنها را بخرم که کلی بخواهم برایشان پول بدهم. من به مغازه‌های دست‌دوم‌فروشی می‌روم و کلی لباس می‌خرم که سرجمع هزینه‌اش از یک پیراهن مارک کمتر است. خرج بعدی هم اتوشویی است و هزینه همه اینها را هم با وسایل سرقتی یا مواد می‌دهم.

یعنی چه؟

کسی که مغازه لباس دست‌دوم‌فروشی دارد و صاحب اتوشویی هر دو از دوستانم هستند و اعتیاد به مواد دارند. من وسایل سرقتی داخل خودروها را درازای پول لباس و اتوشویی به آنها می‌دهم. گاهی اوقات هم به‌جای پول، مواد مخدر به آنها می‌دهم. آنها هم هوای مرا دارند و لباس‌های خوب و به‌ظاهر نو را برایم کنار می‌گذارند. بعد از مدتی سرقت هم لباس‌هایم را عوض می‌کنم و به همان مغازه لباس‌فروشی که از او لباس می‌خرم، می‌فروشم. به‌هرحال باهم کنار می‌آییم.

هلیا نصرتی - ضمیمه تپش روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها