۷۵سال از روزی كه فردای پایانجنگ جهانی دوم معماران آمریكایی برتون وودز و ناتو، نیویورك را بهعنوان مقر سازمان ملل متحد در نظر گرفتند تا با دراختیارداشتن این سازوكارها و مدیریت اقتصادی، نظامی و سیاسی جهان، رویای شروع قرن آمریكا را تحقق بخشند، میگذرد. در این سالها آمریكا به اتكای قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی خود و پرداخت ۲۵درصد از بودجه سالانه سازمان ملل متحد همواره سعی كرده اراده خود را بر سایر اعضا تحمیل کند.
اما در روزهای اخیر، واشنگتن ساعات تلخی را سپری میكند. پس از شكست آمریكا در تحمیل قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در ٢٥مرداد-كه واشنگتن فقط رای مثبت كشور ذرهای دومینیكن را با خود داشت- اكنون ترامپ و پمپئو با خیرهسری و لجاجت از ٣٠مرداد به تصور فعالسازی مكانیسم ماشه، بار دیگر با جامعه جهانی وارد رینگ شدهاند.
دربین روسایجمهور آمریكا، استفاده از گزاره «طرف دچار اشتباه محاسبه شده است» متداول است كه البته جان اف. كندی رئیسجمهور پیشین آمریكا بیشتر از دیگران ازاین گزاره استفاده میكرد. این گزاره كه برای اشاره به اشتباه محاسبه دشمنان آمریكا به كار برده میشد، اكنون بیش از همه گویای سیاست خارجی سراسر اشتباه محاسبه دولت ترامپ است كه به نظر میرسد در تفسیر معادلات بینالمللی و جایگاه رو به افول آمریكا سخت در اشتباه محاسبه قرار گرفتهاست.
سال ۲۰۰۳كه دولت بوش پسر درصدد حمله به عراق بود، آمریكا برای یارگیری با چالش مواجه شد، چراكه ژاك شیراك، رئیسجمهور وقت فرانسه و گرهاردشرودر، صدراعظم وقت آلمان بهشدت با یكجانبهگرایی آمریكا مخالفت کردند و همین باعث شد دونالد رامسفلد، وزیردفاع آمریكا با كنایه به دوستان اروپایی خود از عبارت اروپای قدیم و جدید یاد كند و یادآور شود «زمانی با اشاره كاخ سفید، بسیاری از كشورها برای اجرای فرامین رئیسجمهور آمریكا به خط میشدند، ولی اكنون با رایزنی ومذاكره رو رد رو هم حاضر به همراهی با سیاستهای آمریكا نیستند.»
۱۷سال از این صحبت رامسفلد میگذرد. بدون تردید در این ۱۷سال تزلزل جایگاه آمریكا بیشتر شده است. همانطور که بسیاری از نظریهپردازان آمریكا همچون جوزف نای، فرید ذكریا و گراهامآلیسون با اشاره به روند رو به رشد قدرت چین و برخی قدرتهای نوظهور نسبت به تحقق رویای قرن آمریكا دچار تردید شده و از افول زودهنگام قدرت آمریكا سخن به میان آوردهاند.
به نظر میرسد این روزها مانور ترامپ و پمپئو و حتی برایان هوك كنار زده شده روی اجرایی كردن سازوكار موسوم به بازگشت خودكار تحریمها كه به مكانیسم ماشه و اسنپ بك معروف شده است و شمارش معكوس ۳۰روزه برای بازگرداندن تحریمهای بینالمللی علیه ایران، قبل از آنكه به سازوكاری خودكار برای در تنگنا قرار دادن تهران بدل شود به مكانیسم خودزنی واشنگتن تبدیل شده است.
صرفنظر از تفاسیر حقوقی درباره این كه قطعنامه ۲۲۳۱ مكمل برجام و جزئی تفكیكناپذیر از آن محسوب میشود و از این رو، آمریكا كه دو سال پیش بهصورت یكجانبه از آن خارج شد، صلاحیت مراجعه مجدد به آن را ندارد، واقعیت این است مقامات آمریكا براساس همان اشتباه محاسبه، در تصور تحمیل تفسیر یكجانبه خود (مبنی بر جدا دانستن قطعنامه ۲۲۳۱از برجام) بر جامعه جهانی هستند. ظاهرا خواب ترامپ و پمپئو سنگینتر از آن است چون هنوز از سیلی ۲۵مرداد بیدار نشدهاند.
البته آمریكا در تفسیر موسع از مقررات بینالمللی و بدعتگذاری مسبوق به سابقه است. همانگونه كه زمانی رژیمصهیونیستی در حمله به نیروگاه اتمی عراق در ۱۹۸۱آن را دفاع مشروع پیشگیرانه تفسیر كرد و از اصل دفاع مشروع ماده ۵۱منشور ملل متحد تفسیر موسع بهعمل آورد، آمریكا نیز همواره از این ترفندها استفاده کرده و تاسی به اقدامات پیشدستانه و تفسیر موسع و یكسویه از معاهدات بینالمللی را حق مشروع خود میداند، اما مشكل اینجاست كه واكنش سریع ۱۳عضو دائم و غیردائم شورای امنیت در مخالفت با درخواست آمریكا برای فعال شدن سازوكار ماشه نشان داد دوران تحمیل اراده آمریكا بر سایر اعضا و تفسیر موسع از مقررات بینالمللی به سر آمده است. اكنون یكجانبهگرایی افراطی كاخ سفید نهتنها با واكنش اكثریت مطلق اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد مواجه شده كه در داخل آمریكا نیز انتقادات گستردهای در پی داشته است.
جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی و دوست دیروز مناقد امروز ترامپ كه خود در دشمنی و كینهورزی نسبت به ایران یدطولایی دارد و از چند جانبهگرایی متنفر است، سیاست دولت ترامپ برای بازگرداندن تحریمها را نادرست خوانده، در والاستریت ژورنال نوشت مهمترین نكته این است كه بهاین ترتیب حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد آسیب میبیند. وی همچنین در یادداشت خود یكی از علل احتمالی این اقدام ترامپ را جلوگیری از تجدیدحیات توافق هستهای در صورت ریاستجمهوری جو بایدن دانست.
سوزان رایس، مشاور امنیت ملی اوباما نیز در پیامی توییتری در توصیف ناشیگریهای ترامپ و پمپئو در توسل به مكانیسم ماشه از عبارت «خنگ و خنگتر »استفاده كرد.
همچنین ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریكا در توییتر نوشت: شعار «نخست آمریكا» در واقع به «آمریكای تنها» تبدیل شده است. به اعتقاد ریچارد هاس، یكجانبهگرایی در سیاست خارجی بیش از آنكه ایران را منزوی كند آمریكا را به انزوا كشانده است. نمیتوان از برجام خارج شد و سپس بهدنبال مزایای آن بود.
اما با همه این اوصاف به نظر میرسد دولت ترامپ به قیمت خودزنی و منزوی شدن بیشتر در شورای امنیت همچنان به پیگیری سیاست خود اصرار دارد. شاید مهمترین دلیل این اصرار به تلاش ترامپ و دوستانش برای استفاده تبلیغاتی از این موضع در رقابتهای انتخاباتی باز میگردد. كمتر از سه ماه تا موعد انتخابات ریاستجمهوری آمریكا زمان باقی است در این فاصله دولت ترامپ كه از ناتوانی در مدیریت بحران كرونا، تشدید جنگ سرد با چین و روسیه و همچنین بیمهری دوستان اروپایی خود در رنج است، میكوشد از پیگیری سیاست بازگرداندن تحریمها علیه ایران تا آنجا كه امکان دارد به نفع پیروزی خود در انتخابات پیشرو بهرهبرداری کند غافل از آن كه چنین سیاست ناپختهای كه سبب تنها ماندن آمریكا شده ممكن است نتایج معكوسی به بار آورد.
نویسنده : دكتر مراد عنادی تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی و رسانه / روزنامه جام جم