گفتگوی محمد فاضلی،با
جام جم آنلاین را بخوانید:
*ابعاد اجتماعی کرونا چگونه ارزیابی میکنید؟
کرونا نظم اجتماعی همه جوامع را به چالش کشیده و همین پیچیدگی آنرا نشان میدهد، و مایل هم نیستم دوباره به آن ورود کنم، اما در اینجا مایلم بر نسبت کرونا و نابرابری تأکید کنم. این یکی از مهمترین متغیرهایی است که باید در رابطه با کرونا و از منظر جامعهشناختی بر آن تأکید کنیم.
مقوله نابرابری اقتصادی و اجتماعی هم بر کرونا مؤثر است و هم از آن تأثیر میپذیرد. فقرا و اقشار ضعیف اقتصادی جامعه که نمیتوانند در خانه بمانند، شغلهایی دارند که ثبات و امنیت اقتصادی کمتری دارند و دسترسیشان به ملزومات بهداشتی، درمانی و تغذیه مناسب کمتر است، بیشتر در معرض خطر هستند. اینها با پیآمدهای اقتصادی ناگوار کرونا بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرند. اما واقعیت مهم این است که کرونا به سرعت مسأله این اقشار را به مسأله همه جامعه و از جمله گروههای برخوردار تبدیل خواهد کرد. کاهش مصرف کل جامعه، پایین آمدن راندمان نیروی کار و تعطیلی بنگاهها و فعالیتهای اقتصادی، بحران را به مسأله همه تبدیل میکند. اینجاست که عبارت همه در یک کشتی هستیم، معنا پیدا میکند. خوب است در این روزها بیش از گذشته به نابرابری فکر کنیم و خطرات آن برای جامعه انسانی بیشتر بررسی شود. بدیهی است که جامعه ما نیز با سطح فزاینده نابرابریاش، نیازمند مطالعه و راهکار کاهش نابرابری است.
*مهمترین نقدی که در سیاستگذاری مقابله با کرونا این مدت میتوانید وارد کنید چیست؟
انتظارم این بود که سیاستگذار دو سه کار را خیلی بهتر از آنچه تاکنون انجام داده، انجام دهد. اول، مواجههای واقعبینانه، در مقیاس و اندازه بحران که جهانی است و همه کشورهای دنیا به ابعاد خطرناک آن برای اقتصاد و جامعه اشاره میکنند، با مسأله کرونا داشته باشد. من چنین چیزی را در گفتار و رفتار سیاستگذار اعم از دولت و کل حاکمیت سیاسی نمیبینم.
دوم، انتظار داشتم یک نظم نظری و مبتنی بر شناختهای عمیق از ماهیت این پدیده بر گفتار و کردار سیاستگذار حاکم باشد، یعنی وقتی به کردار سیاستگذار نگاه میکنم یا از زبان خودش بشنوم که مبتنی بر چه شناخت نظری و توضیحی از ماهیت این پدیده سیاستگذاری میکند. این را هم ندیدم.
سوم، انتظار داشتم سیاستگذار رویکردی تهاجمی به اطلاعرسانی داشته باشد. اطلاعات دقیق را در مقیاس گسترده، با نظام اطلاعرسانی منسجم ارائه کرده و بر اخبار تقلبی و اطلاعات غلط غلبه کند. انتظار داشتم این نظام اطلاعرسانی بتواند اقلاً مردم را متقاعد کند که بحران جهانی است و همه دولتها در مقابل آن با مشکل مواجه شدهاند و از این مسیر، اعتمادی برای مواجهه عقلانی کل نظام اجتماعی با اپیدمی ایجاد کند. چنین چیزی را هم مشاهده نکردم.
معنای نقدهای من این نیست که تلاش بسیاری صورت نگرفته است، درست برعکس، فکر میکنم که خیلی تلاش شده و بسیج مالی، انسانی و سیاسی گستردهای انجام شده، کادرهای درمانی ایثار کردهاند و تمام توان دولت در خدمت کنترل کرونا قرار گرفته است، اما این بسیج با نظم نظری، واقعبینی زیاد و راهبرد اطلاعرسانی و رسانهای مناسب همراه نشده است.
*گویی توصیهها به عدم خروج از منازل در مردم تاثیری ندارد چرا مردم نمیتوانند به دستورات بهداشتی عمل کنند؟
من اصلاً تصور نمیکنم که اکثریت جامعه به توصیهها عمل نکردهاند. اکثریت در حد توان عمل کردهاند و آن جمعیتی که مسافرت رفتهاند و رعایت نکردهاند در اقلیت هستند، اگرچه اقلیت مؤثری هستند. ترکیبی از اطلاعرسانی ناکافی، انفعال سیاستگذار در اعمال محدودیت برای سفر، ناگزیری برخی گروههای اقتصادی و اجتماعی برای بیرون رفتن و نماندن در خانه، و محاسبات عقلانی برخی برای خروج از شهرها و به نوعی پناه بردن به مناطق دوردست یا ویلاهای شخصی در این زمینه مؤثر بوده است. امیدوارم پژوهشهای اجتماعی دقیقی درباره دلایل افراد برای رفتن به مسافرت انجام شود و بتوان نتایج آنها را در سیاستگذاریهای آتی بهکار برد.
*از منظر جامعهشناسی پیشبینی شما در خصوص وضعیت ایران در روزها و ماههای آینده چیست؟ خیلیها براین باور هستند با این روند تبعات بدی در جامعه پدید میآید؟
گستره خسارات به جامعه و اقتصاد زیاد خواهد بود و میتواند به پیآمدهای سیاسی و حتی امنیتی هم تبدیل شود، اما میزان و عمق این خسارات تابع میزان عقلانیت سیاستگذار و همراهی مردم با نظام سیاستگذاری است. گزارشها از چین نشان میدهند که فعال بودن سیاستگذار که البته دولت چین ظرفیت آنرا نیز به لحاظ اقتصادی و توان اجرایی داشته است به علاوه همراهی متعهدانه مردم به بهبود وضعیت بحرانی این کشور کمک کرده است. این دو عامل در ایران هم عمل خواهند کرد.
من هنوز منتظر هستم که سیاستگذار یک «مرکز پشتیبانی تصمیم» واقعی و مبتنی بر دادههای معتبر تشکیل دهد، تصمیماتش برآمده از اطلاعات و تحلیلهای چنین مرکزی باشد و با اعتمادسازی از طریق نشان دادن تصمیمگیری و عمل عقلانه، اعتماد مردم را جلب کند، آنها را به همراهی بیش از گذشته وادار کرده و همزمان ظرفیت اجرایی و اقتدارش را برای اعمال سختگیرانه تصمیمات افزایش دهد. اگر این اتفاق رخ ندهد، شاهد تعمیق بحران و عواقب خطرناکی خواهیم بود.
*چرا مدیریت بحران به خوبی عمل نمیکند؟
بخشی از مسأله به ماهیت میانبخشی کرونا بازمیگردد. کرونا مسألهای نیست که یک دستگاه نظیر وزارت بهداشت از پس آن برآید. کرونا مسألهای بدخیم است یکی از خواص مسائل بدخیم، میانبخشی بودن آنها و گسترش یافتن مسائل ناشی از آنها به عرصههای دیگر است. شما وقتی با مسألهای میانبخشی مواجه میشوید، دهها دستگاه، سازمان و مردم باید با هم همکاری کنند. نظام اجرایی در ایران از ابتدا برای مدیریت کردن چنین مسائلی ساخته نشده است. حکمرانی جزیرهای بدون سازوکارهای اتصال و پیوند میان کردارها و گفتارهای حکمرانی، این وضعیت را ایجاد میکند. هر مسأله دیگری در کشور که چنین خصیصهای دارد نظیر مسأله آب یا آسیبهای اجتماعی هم چنین وضعیتی دارند. سالهاست درباره خطرات تداوم این وضعیت هشدار داده شده اما اثر محسوسی نداشته است. کرونا حالا همه پلشتیهای نظام حکمرانی و اجرایی کشور را آشکار کرده است. این البته فقط یکی از علتهاست. من اطمینان دارم سالها میتوان بر محور کرونا و الزامات آن برای بازنگری در نظام حکمرانی تحقیق کرد و مطلب نوشت و اگر هم ما انجام ندهیم، محققان و مراکز تحقیقاتی دنیا، اندیشکدهها و عالمان بسیاری در سراسر جهان چنین خواهند کرد.