در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گاهی مرور خاطرات گذشته، غمی را بر دل آدمیزاد مینشاند که با هیچ باد و بارانی پاک نمیشود. اما باز جای شکرش باقی است که اگر امروز نه مادربزرگی دیگر هست که برایمان کلاهی ببافد و نه کرسی که شبهای طولانی پاییز و زمستان را با حرارت استخوان گرمکنش، پشت سر بگذاریم، هنوز قصهها و کتابها هستند که خیالبافمان کنند و لباسی از خاطرهها بر ذهنهایمان بپوشانند.
هر چند که همیشه صدای آه و نالهمان از نبودن کتاب در حوزه کودک و نوجوان گوش اهالی آسمان را نیز خراشیده، اما حقیقتا اگر کمی منصف باشیم لااقل در حوزه ادبیات کهن، نویسندگان و ناشران متفاوتی کوشیدهاند تا وظیفه خود را برای به روز کردن این متون، به خوبی انجام دهند.
خواندن متون ادبیات کهن با توجه به ویژگیهای خاص ادبیشان مثل ایجاز، اطناب، سجع و به کار بردن کلمات ثقیل در بسیاری از موارد برای کودکان و نوجوان بسیار دشوار است. بنابراین روان و ساده کردن این متون نیاز به توانایی خاصی دارد؛ تواناییای که مخصوص هر قلمی هم نمیتواند باشد؛ چرا که علاوه بر سادگی و روانی بایستی در قالب کلمات امروزی، لُب و عصاره داستان را به مخاطب کمحوصلهاش برساند و بتواند او را پابند کتاب کند.
یکی از انتشاراتی که در این حوزه کوشیده است تا آثار مطلوبی را به مخاطب کودک و نوجوان خود برساند، انتشارات جمال است. «جمال» در سال 94 اقدام به نشر کتابی چهار جلدی با عنوان «شیرینتر از شکر» کرد. سیصدوشصتوپنج داستان آموزنده، ضربالمثل و حکایت در این مجموعه چهار جلدی بازنویسی و جمعآوری شده است.
این کتابها مخصوص رده سنی «ب» و«ج» یعنی هشت تا دوازده سال و سیزده تا نوزده سال است. جلد اول این کتاب ویژه فصل بهار و شامل 101 داستان، جلد دوم ویژه فصل تابستان و شامل 95 داستان، فصل پاییز، جلد سوم کتاب و شامل 76داستان و در آخر فصل زمستان در چهارمین جلد و با 93 داستان طراحی شده است. شکل ظاهری و تصویرگری ساده و در عین حال متفاوت این مجموعه به پیشرفت خواندن مخاطب کمک شایانی کرده است.
مخاطبی که امروز باید در قالب کمترین کلمات بیشترین دریافتها را داشته باشد به نظر میرسد که با خواندن این کتاب به رضایت نسبی میرسد. قصهها به شیوهای جذاب با استفاده از کلمات ساده و همه فهم توسط ابوالفضل هادی منش، بازنویسی و روایت شده و همچنین تصویرگری محمدحسین صلواتیان هم به یاری این بازنویسی آمده است. تعویض رنگ هر صفحه و هر داستان چشم مخاطب نوجوان را از یکنواختی خوانش میرهاند و در هر صفحه با کمترین کلمات به توضیح داستانی کهن میپردازد.
منبع داستانها و حکایات این مجموعه چهار جلدی از متون کهنی همچون مثنوی معنوی، گلستان و بوستان سعدی، جوامع الحکایات، سیاستنامه، کلیله و دمنه، قابوس نامه، مرزباننامه، رساله قشیریه، مصابیح القلوب، مجمع الامثال، حکایت نامه عوفی، کیمیای سعادت و بسیاری از کتابهای موثق و ادبی است که شاید خیلی از بزرگترها حتی اسمشان را هم نشنیده باشند.
بنابراین، تهیه و خواندن این کتاب برای همه ردههای سنی توصیه میشود. مخصوصا برای کسانی که در حوزه تربیتی و آموزشی هستند و سر و کارشان با نوجوانان در سنین مختلف است؛ ضمن اینکه خود این کتاب منبع خوبی برای شناخت و معرفی آثار ادبیات کهن میباشد. این کتاب در قطع وزیری است و تا حد مطلوبی از مشخصات فیزیکی مناسبی برخوردار است، اما در دویست و هشتاد و هفتمین داستان از این مجموعه که در جلد چهارم و ویژه فصل زمستان است، حکایت استاد ساده لوحی آمده که شاگردانش دست به یکی میکنند و برای آنکه چند روزی از دست سختگیریهای استاد در امان باشند او را مریض میکنند و در بستر بیماری مینشانندش. در قسمتی از این حکایت اینطور آمده است: «کودکان به مشورت پرداختند. یکی از آنها که از همه زیرکتر بود، گفت: باید وقتی خدمت استاد رفتیم، به او بگوییم چه شده که رنگتان پریده است. مگر خدای ناکرده بیمارید؟ اگر هر یک از ما چنین کنیم، دچار خیال میشود. وقتی خیالها جمع شد و زیاد شد، او را بستری خواهد کرد.» و در جریان داستان میخوانیم که بالاخره خیالها با هم جمع شدند و بالاخره استاد را خانهنشین کردند و حقیقتا که خیالها وقتی با هم جمع شوند کارهای زیادی از دستشان برمیآید و قصهها بزرگترین و در دسترسترین منابع برای افزایش قدرت خیالبافیاند؛ قدرتی که مادربزرگ برای تحمل رنجهای زندگی خودش را به آن تجهیز کرده بود و دلش میخواست ما را هم مثل خودش خیالباف کند.
نجمه نیلیپور / روزنامهنگار
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم