گفت‌و‌گو با هنرمند مراغه‌ای که ضایعات را به مجسمه‌های هنری تبدیل می‌کند

آشغال‌های واقعا دوست داشتنی

اسبی که درحال دویدن است، عقابی که بال‌هایش را از هم باز کرده، گاومیشی که آماده حمله است، این مردهای نوازنده، آن فلامینگو با گردن بلند و کشیده، همه و همه اینها مدت‌هاست بهرام آشفته را دوره کرده‌اند؛ برای این هنرمند مراغه‌ای، همه اینها رویاهایی هستند که به واقعیت تبدیل شده‌اند. نقشی عجیب از خیال که برای او بین دور ریزها رنگ واقعیت گرفته است. یعنی همان ویژگی خاصی که هنر این مجسمه‌ساز مراغه‌ای را از دیگران متمایز می‌کند؛ بله درست حدس زدید! او هنرمندی است که ضایعات و مواد دورریختنی را به مجسمه‌ای هنری و ارزشمند تبدیل می‌کند؛ مهارتی که وقتی با چاشنی خلاقیت همراه می‌شود و به تلفیق حیرت‌انگیز چوب و فلز می‌رسد، ثبت این شیوه را برای او در وزارت فرهنگ کشورمان به ارمغان می‌آورد؛ سبکی که نامزد ثبت در سازمان جهانی یونسکو هم شده است.
کد خبر: ۱۲۴۲۰۳۱

بازیافت ضایعات
به شیوه هنری
وقتی نام ضایعات به گوشمان می‌رسد، خیلی وقت‌ها یاد قراضه‌های فلزی و پسماندهای انباشته شده در انبارها و حتی فضاهای باز خارج از شهر می‌افتیم که سال‌ها روی هم تلنبار می‌شوند و در انتظار حمل به کارخانه‌های بازیافت روزگار می‌گذرانند. هرچند این مناظر چهره زشتی به محیط اطرافمان می‌دهند، اما در صورت استفاده بهینه از آنها، قدم موثری در حفظ محیط‌زیست و معادن طبیعی موجود برداشته می‌شود.
در این میان افراد اندکی هم وجود دارند که با دید هنری و خلاقانه خود از این ضایعات، آثار هنری و مجسمه‌های زیبا تولید می‌کنند و به یکی از پیروان رشته مجسمه‌سازی با ضایعات تبدیل می‌شوند؛ هنری که این روزها علاقه‌مندان زیادی دارد. بهرام آشفته هنرمند مراغه‌ای، یکی از همین هاست. مردی بی‌ادعا که در کارگاه کوچکش در دل تبریز، در میان ضایعات کوچک و بزرگ خودروها روزگار می‌گذراند؛ ضایعاتی که شاید در نگاه اول فقط به درد ذوب شدن در کوره کارخانه‌ها بخورند، اما با اراده، عشق و ذهن خلاق او در نبرد با آتش و آهن به مجسمه‌هایی منحصر به فرد تبدیل می‌شوند.
از تعمیر خودرو
تا مجسمه‌سازی
اما ماجرا برای این هنرمند از کجا شروع شد؟ این سؤال برای بهرام آشفته به یک جواب جالب می‌رسد، این‌که او قبل از ورود به عرصه مجسمه‌سازی، نمایندگی تعمیرات خودرو داشته و این یعنی سال‌های زیادی، هر روز با قطعات فلزی و ضایعات مختلف خودروها درگیر بوده؛ وسایلی که این طرف و آن طرف ریخته بودند و انگار او را در اوقات بیکاری صدا می‌زدند: «من از دوران بچگی به طراحی علاقه داشتم و در این زمینه خیلی هم پیشرفت کردم. بعد از 17 سال فعالیت در زمینه تعمیرات خودرو، به‌صورت خیلی ناگهانی شروع به ساخت اشکال تخیلی و مجسمه از قطعات و ضایعات خودروها کردم. البته اوایل این کار به صورت تفریحی بود، اما کم‌کم شیفته این کار شدم و بالاخره از 13 سال پیش، به صورت حرفه‌ای، مجسمه‌سازی با قطعات بازیافتی خودروها و... را شروع کردم و درحقیقت تعمیر خودرو جای خودش را به ساخت آثار هنری با ضایعات و قطعات دورریز خودروها داد.»
یک نگاه به مجسمه‌های فلزی این هنرمند و نحوه چیدمان قطعات دورریز در کنار هم کافی است تا به ذهن خلاق او ایمان بیاورید. او درباره مراحل کارش به ما می‌گوید: «برای موفق شدن در این هنر باید ذهن خلاق و طراح خوبی باشی. در شروع کار طرح‌های معمولی را به صورت ذهنی و طرح‌های پیچیده را روی کاغذ پیاده می‌کنم. بعد قطعات مورد نیازم را برش داده و به‌وسیله دستگاه جوش به یکدیگر وصل می‌کنم. البته در کارهای تلفیقی مثل چوب با فلز، از پیچ و مهره و پرچ برای وصل قطعات به یکدیگر استفاده می‌کنم. بعد از اتمام کار نوبت به مراحل تمیزکاری و شست‌وشو می‌رسد. البته برای زیباتر شدن اثر و زنگ نزدن فلز و ماندگاری بیشتر، روی کارم را با لایه کلر یا لاک صنعتی می‌پوشانم.»
تلفیق جادویی چوب و فلز
این هنرمند آذری با ابداع خود و تلفیق چوب، فلزات و قطعات دورریز و کهنه خودرو، دو سبک جدیدی در خلق آثار و مجسمه‌های حجمی به نام خود ثبت کرده که سبک اول تلفیق چوب و فلز در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ثبت رسیده و نامزد ثبت در سازمان جهانی یونسکو شده و سبک دیگر یعنی اجرای چهره مشاهیر به صورت نقش برجسته با فلز، با استقبال خوب مخاطبان روبه‌رو شده است.
آشفته در مورد سبک تلفیق چوب و فلز می‌گوید: قبل از تلفیق، اکثر آثارم را از فلز که سرد و بی‌روح است درست می‌کردم، ولی مدت‌ها بود دوست داشتم این فلز را با ماده دیگری که دارای روح بود و ریشه در طبیعت داشت درهم آمیزم تا هم اثر تولیدی‌ام خاص‌تر و هم به نوعی با روح و جان طبیعت عجین شود. به همین دلیل چوب را که مظهر زندگی و سرسبزی است انتخاب کردم و اکنون اکثر کارهای تلفیقی‌ام را با ریشه درخت گردو درست می‌کنم و برای ماندگاری بیشتر اثرم روی آن را با عنصر کلر (لاک صنعتی) می‌پوشانم.
ضایعات، اشیای هنری گرانبها
دنیای بزرگ ضایعات، یعنی مراکز اسقاط خودروها یا انبار قطعات ضایعاتی، حالا مدت‌هاست به میعادگاه این هنرمند صنایع‌دستی تبدیل شده است؛ موضوعی که با اشاره به آن می‌گوید: بیشتر از 99درصد موادی که من استفاده می‌کنم قطعات بازیافتی خودروها هستند که برای تهیه آنها مجبورم حداقل دو روز را به بازدید از مراکز اقساط خودرو اختصاص بدهم و بین ضایعات دنبال قطعات بازیافتی بگردم. کاری که بسیار پرزحمت و انرژی بر است.
برای او البته این زحمت وقتی به دورنمای ساختن یک مجسمه می‌رسد، خیلی زود جایش را به یک حس خوب می‌دهد: «من به ضایعات به چشم اشیای هنری گرانبها نگاه می‌کنم و حتی وقتی بین ضایعات قدم برمی‌دارم احساس می‌کنم که در یک فضای رویایی هستم.»
فضایی که او از آن صحبت می‌کند، می‌تواند به یک فرصت خوب در کشور ما تبدیل شود، کشوری که یکی از بزرگ‌ترین تولید‌کنندگان قطعات فلزی و زباله‌های آهنی در دنیا لقب گرفته؛ زباله‌هایی که سرنوشت‌شان انباشت در انبار شرکت فولاد و ذوب شدن است.
باز هم جای خالی حمایت از هنرمندان صنایع‌دستی
با این حال او هم مثل بسیاری از هنرمندان صنایع‌دستی گلایه کم ندارد؛ گلایه‌های او هم حول یک محور می‌چرخد؛ مباحث اقتصادی. اتفاقی که باعث می‌شود به ما بگوید: «الان اکثر کشورهای دنیا قسمت عمده اقتصادشان براساس صنایع‌دستی می‌چرخد، اما در کشور ما و به تبع آن در استان آذربایجان شرقی به این موضوع توجه چندانی نمی‌شود و درد دل من و اکثر هنرمندان و صنعتگران صنایع‌دستی هم در همین رابطه است.»
او در توضیح بیشتر می‌گوید: امروزه بخش اعظم اقتصاد دنیا روی هنر و صنایع‌دستی می‌چرخد و از این طریق میلیارد دلارها جابه‌جا می‌شود، اما ما هنوز برای بازاریابی آثار هنری و حتی فروش این محصولات هنری در داخل کشور چندان حمایت نمی‌شویم و مجبوریم اکثر تولیدات‌مان را به مجموعه‌داران بفروشیم و به جای ارزآوری به داخل کشور، جیب دلالان و واسطه‌ها را پرکنیم. در صورتی‌که اگر این آثار با حمایت دولت به فروش برسد، می‌توانند با قیمت مناسبی در داخل ایران تولید و بدون واسطه در اختیار علاقه‌مندان قرار بگیرد.

سعیده دلال علیپور

ایران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها