«دوست دارم کثافت رو نشون بدم، هنر من همینه» این جمله را باید چکیده و عصاره آثار داستانی چارلز بوکوفسکی دانست. آنهایی که از بوکوفسکی نخوانده‌اند احتمالا تصویری از او ندارند، ولی هرکس یک اثر از او خوانده باشد تصدیق می‌کند که بوکوفسکی در این جمله خلاصه شده است.
کد خبر: ۱۲۴۰۴۹۲

«جنوب بدون شمال» مجموعه داستانی از این نویسنده مهاجر آمریکایی که در آن روایت‌هایی از زندگی فرودستان جامعه را برای خواننده‌اش بازگو کرده و تلاش می‌کند صدای آنها باشد. نویسنده‌ای که بی‌پرده نویسی و بی‌محابا نوشتن مهم‌ترین خصیصه آثارش است و خواننده ممکن است حین مواجهه با داستان‌های بوکوفسکی حتی دلزده شود و نتواند این حجم از رئالیسم را تحمل کند. این نویسنده که خصلت هنجارشکنی و نوشتن به سبک رئالیسم کثیف را به او نسبت داده‌اند، در این مجموعه داستان نیز مانند سایر آثارش به زندگی طبقه فرودست، افراد حاشیه‌ای جامعه، بیکاری و روابط اجتماعی آدم‌ها در آمریکا می‌پردازد.

شاید لقبی که مجله تایم به این نویسنده داده توصیف دقیقی از او باشد. «مرشد فرودستان» توصیفی است که به او داده و او تاثیرگذارترین اقتداشده‌ترین نویسنده آمریکایی است که سبک خاص او بسیاری را دنبال او کشاند و رئالیسم کثیف را گسترش داد.
شاید بسیاری بگویند که این حجم از «کثافت» در یک داستان آزاردهنده باشد، ولی نباید فراموش کنیم در جهانی که رسانه‌های آمریکایی و هالیوود مشغول نمایش جهان رنگی و پرزرق و برق هستند داستان‌های او می‌تواند خواننده را با واقعیت‌های گفته نشده در این رسانه‌ها بیشتر آشنا کند.
در داستان‌های این کتاب روزمرگی و بی‌هدفی انسان فرودست در آمریکای سرمایه‌داری به خوبی نمایش داده شده و خواننده در داستان‌های این کتاب در جریان اتفاقاتی قرار می‌گیرد که انسان را به زوالی تحمیلی می‌کشاند. زوالی که به صورت جبری از سوی جامعه ایجاد شده و انسان معاصر ناچار اگر نتواند در برابر آن ایستادگی کند مجبور است در برابر آن زانو بزند. بوکوفسکی نشان می‌دهد شرایط چگونه انسان را به سمت نابودی می‌کشاند و گریزی از این نابودی ندارد.
بوکوفسکی در داستان‌هایش روایت سقوط را بازگو می‌کند؛ سقوط فضایل انسانی در جامعه‌ای که انسان‌ها به عنوان یک واحد انسانی ارزش ندارند، بلکه ارزش آنها در موجودی حساب بانکی یا بوی بدن‌شان است. او سعی می‌کند نشان دهد اگر انسانی مجبور می‌شود به خفت تن دهد بر اثر جبری است که انسان‌ها و جامعه مدرن بر او تحمیل کرده است.
بوکوفسکی مانند انسان‌های داستان‌هایش است و در بسیاری از داستان‌ها خواننده حس می‌کند که راوی همان نویسنده است.
این مجموعه داستان را نشر افق با ترجمه شهرزاد لولاچی منتشر کرده است.

مهری سلیمی

روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها