
مردم با واژهها و پدیدههایی مانند وارونگی هوا و تغییر اقلیم که فصلها را جابه جا کرده و برخی از آنها را حذف میکند، آشنا نبودند. سال 75 که آقای ابراهیمی این فیلم را ساخت هنوز مدیران شهری و فرهنگی تلاش میکردند آسمان شهرها را آبی نگهدارند برای همین از روشهای مختلف استفاده میکردند تا به مردم یادآوری کنند گاهی به آسمان نگاه کنند و هوای «هوای پاکیزه» را داشته باشند.برای همین در تهران و شهرهای بزرگ دیگر بیلبوردهایی نصب میکردند با شعارهایی در باب « آسمان آبی» اما هر چه جلوتر رفتیم، هوا آلوده و آلودهتر شد، آسمان خاکستری و پر از سرب و دیگر آلایندهها.مدارس بیشتر و بیشتر تعطیل شدند و بیلبوردهای آسمان آبی حذف شدند.تغییر اقلیم آمدن فصلها، به خصوص پاییز را از ما گرفت، هوا به ناگهان سرد شد و وارونگی جای «نارنجیها» را گرفت و چند سالی است که آلودگی هوا در پاییز شده همراه و همنشین تهرانیها و تبریزیها و مشهدیها و اصفهانیها و دیروز خبر رسید ارومیه را هم آلوده کرده است.
چند شب قبل در برنامه « کتاب باز» فواد صفاریانپور میزبان نوه زنده یاد نادر ابراهیمی بود و در همین برنامه بود که صحبت از فیلم روزی که هوا ایستاد، شد و صفاریانپور گفت در این فیلم دستیار آقای ابراهیمی بوده. در این روزهایی که هوا نه تنها در تهران بلکه تقریبا در همه ایران ایستاده به صفاریانپور تلفن کردم تا هم درباره این فیلم با او صحبت کنم هم درباره آلودگی هوا. برادران صفاریانپور هرچند بیشتر درگیر علم نجوم و آسمانها هستند اما به روزنامه جام جم و گروه علمیاش رفت و آمد دارند و میدانم که در علوم مختلف از جمله هواشناسی هم آنقدر میدانند که با فواد صفاریانپور به هوای این روزها نگاهی بیندازیم.
عشق و وارونگی هوا
صفاریانپور درباره انگیزه ساخت آقای ابراهیمی از فیلم روزی که هوا ایستاد، میگوید: آن سالها آقای ابراهیمی روی موضوع آلودگی هوای لندن که 40 سال قبل رخ داده بود و کشته و بیمار زیادی به جا گذاشته بود، مطالعه میکرد و نظرش این بود که اگر به محیط زیست و آلودگی هوا توجه نشود، این اتفاق برای شهرهای ایران نیز رخ میدهد که چنین هم شد ! آقای ابراهیمی میگفت: عجیبترین قسم مردم ایران جان فرزندانشان است! آنها مدعیاند برای فرزندانشان هر کاری از دستشان برمیآید انجام میدهند اما به تنها چیزی که توجه ندارند محافظت از محیط زیست است. واقعا اگر پدر و مادری فرزندان خود را دوست داشته باشند تلاش میکنند،طوری زندگی کنند که محیط زیستی سالم برای فرزندان شان به ارث بگذارند.
همه اینها باعث شد، فیلمنامه روزی که هوا ایستاد را با موضوع آلودگی هوا با رگههایی از عشق بنویسند و بسازند؛ اما ساخت این فیلم با آغاز بیماری ایشان همراه بود و بعد از پایان فیلم دیگر نتوانستند برای اکران آن کاری کنند. وقتی هم ایشان فوت کردند هر چند همسرشان چند باری از حوزه هنری خواستند این فیلم را بار دیگر تدوین و اکران کنند، اما مسؤولان سینمایی حوزه هنری فیلم روزی که هوا ایستاد را تا همین امروز اکران نکردهاند.گروه سازنده این فیلم از زبدهترین افراد سینما بودند، آقای حسن پویا فیلمبرداری را به عهده داشت و خانم صفییاری آن را تدوین کرد.آقای ابراهیمی چون میخواست، ساختار فیلم به مستند نزدیک شود از نابازیگران استفاده کرد، اما افرادی مانند رامین راستاد و علیرضا انوشفر بعدها به بازیگرانی معروف تبدیل شدند.
آقای ابراهیمی هم نویسنده و هم فیلمساز پیشرویی بودند. در فیلم روزی که هوا ایستاد نه پیشگویی کردند و نه میخواستند خودشان را مطرح کنند؛ فقط تصمیم داشتند از طریق این فیلم به سازمان محیط زیست و شهرداریها هشدار بدهند حواستان به هوا باشد.
نگاهها به باد است
صفاریان پور میگوید: این روزها مردم حواسشان به هواست اما نه برای دیدن آسمان آبی و تنفس هوای پاک، برای این که احساس کنند «باد» میوزد یا نه ! مسؤولان شهری و کشوری میگویند اگر باد بیاید هوا پاکیزه میشود.اما یکی نیست به این آقایان بگوید، خاصیت باد این است که هوا را جابه جا میکند اما آلودگی را از بین نمیبرد، آلایندهها را از مکانی به مکان دیگری میبرد.شما باید آلایندهها را کم کنید تا هوا پاکیزه شود.از طرفی وقتی غرب تهران را پر کردهاید از برجهای بلند و ساختمانهای بلند مرتبه و همه راههای ورود و خروج هوا در تهران را مسدود کرده و این شهر را تبدیل به کاسهای کردهاید که هوا در آن جریان ندارد، چطور توقع دارید باد بیاید و هوای تهران برای روزهای زیادی پاک بماند؟باد فقط یک یا نصف روز میتواند هوا را تمیز نگهدارد.اتفاقی که دیروز ظهر رخ داد و برای ساعاتی هوای تهران تمیز شد.
واقعیت این است مسؤولان برای پاکیزگی هوا برنامه درازمدت ندارند.فعلا هم که هوا قربانی دعوای پلیس راهور و شهرداری شده. شهرداری دستش در جیب مردم است و طرح ترافیک را تغییر داده و همین باعث تشدید آلودگی شده است.ناوگان حمل و نقل عمومی هم که اوضاعش اسفناک است. اتوبوسهای شرکت واحد قدیمی شدهاند و خودشان باعث تشدید آلودگی میشوند. موتورهای کاربراتوری هوا را به شدت آلوده میکنند اما هیچ کس آنها را از حرکت باز نمیدارد. مترو باید خیلی قبلتر از اینها در ایران شروع به کار میکرد اما خیلی دیر ساخت و توسعه مترو آغاز شد.
مسؤولان شهری مانند لندن و دیگر شهرهای اروپایی که در دورهای به شدت هوایشان آلوده شد، زنگ خطر را جدی گرفتند و برای جلوگیری از این اتفاق و فراگیر شدن و ماندگاری این وضعیت برنامههای درازمدت کارآمد را در دستور کار قرار دادند.روی ناوگان حمل و نقل عمومی متمرکز شدند، کارخانهها را از اطراف شهرهای بزرگ بردند و دوچرخهسواری را ترویج کردند.اما مسؤولان شهری در کشور ما، سهشنبههای بدون خودرو را به عنوان یک شعار پرزرق و برق انتخاب میکنند اما شرایط جوری است و هوا آنقدر آلوده است که اصلا نباید از خانه خارج شوی.از طرفی با کدام زیرساخت مردم را به استفاده نکردن از خودروی شخصی تشویق میکنید؟آلودگی هوا جدی است و با جان مردم سر و کار دارد. یادم هست چند سال قبل معاون خانم ابتکار گفت: آلودگی هوا طبیعی است! این نظر یعنی فاجعه. آقایان، خانمها قانون با باد نمیآید، برنامهریزی با باد نمیآید باید خودتان و خودمان دست به کار شویم و برای تغییر این شرایط کاری کنیم .
طاهره آشیانی
روزنامهنگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
عضو شورای خانواده و زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با «جام جم» مطرح کرد
در گفتوگو با گردآورنده کتاب «قصه جریحهدار شد» مطرح شد
ناصر ابراهیمی در گفت و گو با جام جم آنلاین؛
گفتوگو با محمد خیراندیش در حاشیه اختتامیه جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰