آمار تازه‌ای از حجم گسترده انتشار شعرهای جعلی منتسب به شاعران ارائه شده و ما از یک روان‌درمانگر پرسیده‌ایم انگیزه‌های روانی و اجتماعی این جاعلان چیست؟

جاعلان وقیح شوکران

دیگر نه حرف تازه‌ای است و نه به عنوان پدیده‌ای نوظهور می‌توان از آن یاد کرد؛ با این حال نمی‌توان دست روی دست گذاشت و روزبه‌روز و سال‌به‌سال صرفا به قطورترشدن تنه این ابتذال چشم دوخت. حالا دیگر انتساب گسترده و وقاحت‌بار شعرهایی جعلی به شاعران، قدمتی دست کم هم‌اندازه پاگرفتن شبکه‌های اجتماعی دارد. طبعا پیش از این‌ها نیز، عده‌ای دست در کار انتساب خزعبلات به شاعران بوده‌اند، اما گسترش دسترسی به شبکه‌های اجتماعی و بروز پدیده شهروند/ تولیدکننده محتوا، چنین عارضه‌ای را وخیم‌تر کرده است. این وخامت، از دو سو در حال شدت‌گرفتن است؛ تولیدکنندگان محتوا در فضای مجازی، بابت محتوایی که عرضه می‌کنند به هیچ‌کس جز خود پاسخ‌گو نیستند و قاطبه کسانی که محتوای مورد نیازشان را از اینستاگرام و تلگرام و... کسب می‌کنند، اهل راستی‌آزمایی و بررسی صحت و سقم اطلاعاتی که دریافت می‌کنند نیستند. بروز همین وضع، به بیشتر دست‌به‌دست‌شدن جعلیات انجامیده و شبکه‌ای تودرتو و پرلایه از توزیع‌کنندگان بی‌جیره و مواجب محتواهای جعلی شکل گرفته است. از همه این‌ها وخیم‌تر، نفوذ انتشار چنین جعلیاتی به عرصه‌های رسمی است؛ از کتاب‌های درسی و کمک‌درسی گرفته تا رسانه‌های معتبر رسمی. اخیرا شعری منتسب به قیصر امین‌پور در یکی از کتاب‌های کمک‌آموزشی موسسه‌ای معروف منتشر شد و صدای خانواده قیصر را درآورد و ماجرای انتشار اثری منتسب به هوشنگ ابتهاج با صدای علیرضا قربانی در آلبوم «افسانه چشمانت» را هم که شنیده‌اید. لابد شما هم بارها به جمله‌هایی بی‌مایه و سخیف اما ظاهرا پندآموز و حکمت‌آلود برخورده‌اید که به مولانا، سهراب سپهری، فرانتس کافکا، حسین پناهی و دیگران نسبت داده شده است. اگر دل در گروی ادبیات دارید و این گروکاری را به بیش از علاقه صرف تسری داده‌اید، حتما در همان نگاه نخست متوجه می‌شوید که چنین مزخرفاتی نمی‌تواند از کاتالیزور اذهان درخشانی چون فرانتس کافکا یا صادق هدایت صادر شده باشد، اما خب جعلی‌ها جاهایی را نشانه می‌روند که آگاهی ورود چندانی به ساحتشان نداشته است. امروز به بهانه آمار تازه‌ای که «کمپین مبارزه با نشر جعلیات» از یافته‌های جدیدش ارائه داده، سراغ این موضوع مکرر رفته‌ایم و از جمله خواسته‌ایم بدانیم انگیزه کسانی که جعلیات را به دیگران نسبت می‌دهند چیست؛ تا حالا به این فکر کرده‌اید که تولیدکننده محتوایی جعلی، چه هدفی از انتساب آن به دیگران دارد؟ پاسخ این پرسش را از کوروش ساسانی، که روان‌درمانگر است و چند کتاب درباره ادبیات و روان‌کاوی ترجمه کرده خواسته‌ایم. جز فعالیت‌های کمپین مبارزه‌ با نشر جعلیات، فعالیت‌های دیگری هم برای مقابله با انتشار جعلیات صورت گرفته است؛ مثلا چند سال پیش، یکی دو کانال تلگرامی، در واکنش به انتشار این جعلیات، جملاتی خنده‌دار را با پرداختی گرافیکی کنار این جعلیات می‌گذاشتند و منتشر می‌کردند تا جاعلان را دست بیندازند.
کد خبر: ۱۲۳۹۸۸۸

مبارزه با اردوگاه جاعلان
ابتدا از کمپین مبازره با انتشار جعلیات بگوییم که آمار تازه‌ای از یافته‌های جست‌وجوهای‌شان را منتشر کرده‌اند؛ گروهی از دانشجویان پیگیر که در معرفی خودشان می‌گویند: «این کمپین در خرداد 1394 به همت جمعی از دانشجویان ادبیات فارسی، تاریخ و جامعه‌شناسی دانشگاه تهران تشکیل شد. هسته مرکزی این گروه را دانشجویانی تشکیل می‌دهند که از نشر جعلیات در فضای مجازی نگران و از عواقب فرهنگی آن آگاه هستند. وظیفه اصلی این گروه، جمع‌آوری آثار منسوب به بزرگان ادبیات و شخصیت‌های تاریخی در فضای مجازی و بررسی صحت انتساب آنهاست. در صورتی که نادرستی اثری محرز شود، آن اثر با مهر جعلی منتشر می‌شود؛ همچنین درصورت مشخص‌شدن صاحب اصلی اثر، متن مورد نظر در قالبی با مهر اصلی قرار می‌گیرد. پیامدهای مخرب جریان جعل را بارها کمپین گوشزد کرده است؛ امیدواریم با فعالیت‌های کمپین، حساسیت به نام مؤلف در مخاطبان فضای مجازی ایجاد و حق مؤلف به رسمیت شناخته شود. فعالیت کمپین کاملا خودجوش و داوطلبانه و محتویات آن حاصل کار گروهی و شبانه‌روزی اعضاست. به فضل خدا، این کمپین تاکنون مورد استقبال طیف قابل توجهی از طرف اهل هنر و فرهنگ قرار گرفته است. علاوه بر دانشجویان، استادان برجسته دانشگاه، شاعران، روزنامه‌نگاران و نیز نمایندگان برخی بزرگان ادبی به این گروه پیوسته‌اند». آنها در تلگرام نزدیک به ده هزار دنبال‌کننده دارند و در اینستاگرام و دیگر شبکه‌ها نیز فعالیت می‌کنند. تازه‌ترین آماری هم که ارائه داده‌اند، مبتنی است بر شناسایی 557 اثر جعلی منتسب به دیگران. بدیهی است که این عدد، نشان‌دهنده همه شؤون فاجعه‌ای که رخ داده نیست؛ از جمله این‌که همین عکس اصلی گزارش امروز ما که به شعری منتسب به محمود شجاعی مربوط است در چنین آماری، محاسبه نشده است.

از نگاه روان‌درمانگر
کوروش ساسانی را در چند سال اخیر با تحلیل‌های روان‌کاوانه‌اش از مسائل هنر و ادبیات ایران شناخته‌ایم. در تحلیل‌های او، آسیب‌هایی اجتماعی که گریبانگیر مقولات هنری و ادبی می‌شوند، فراتر از مساله‌ای اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرند و پا در ساحت روان‌کاوی می‌گذارند. همین باعث شده تا بتوانیم مصداق‌هایی از بغرنج‌های هنر و ادبیات را گاه با او در میان بگذاریم. این بار هم با او هم تماس گرفتیم تا بپرسیم کسانی که شعر یا متنی را به نام دیگران منتشر می‌کنند چه سودایی در سر دارند.
این مترجم در پاسخ، دو انگیزه را مطرح می‌کند:

1. می‌خواهند پول دربیاورند
شبکه‌های اجتماعی میل به تایید شدن و در اینجا لایک‌گرفتن را در کاربران خود تقویت کردند. این، از منظر اقتصادی نیز قابل‌بررسی است؛ لایک و دنبال‌کننده می‌گیرند تا بعدها از راه صفحه‌شان تبلیغ و به همین فراخور درآمد کسب کنند.
کسانی که متن یا شعری را به نام دیگران جعل می‌کنند، می‌توانند از همین مسیر و با این انگیزه وارد عمل شوند و طرفدار جمع کنند.

2. می‌خواهند دیده شوند
گاهی هم ممکن است آدم‌ها در شبکه‌های اجتماعی برعکس عمل کنند؛ یعنی ابتدا چیزی بنویسند و به نام شاعری بزرگ منتشرش کنند و پس از مدتی که آن نوشته خوب در شبکه‌های اجتماعی چرخید و دست‌به‌دست شد، ادعا کنند که آن متن را آنها نوشته‌اند و به نام دیگران منتشر شده است. به این صورت ابتدا با انتساب متنی که نوشته‌اند به شاعری معتبر، مشروعیت می‌گیرند و سپس ادعا می‌کنند که آن نوشته از آن خودشان است. این انگیزه، خلاف انگیزه نخست که بیشتر اقتصادی به نظر می‌رسد، مبتنی است بر میل آدم‌ها به بیشتر دیده‌شدن.

صابر محمدی

ادبیات و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها