مردی که با همدستی دو نفر از دوستانش مرد عتیقه‌فروش را ربوده و بعد از سرقت خودروی هیوندایش، وی را 12 ساعت به گروگان گرفته بودند، بازداشت شدند. متهمان اعتراف کردند چون دوست مرد عتیقه‌فروش سرشان کلاه گذاشته، به قصد انتقامگیری دست به آدم‌ربایی زده بودند تا اخاذی کنند.
کد خبر: ۱۲۳۹۴۱۳

به گزارش خبرنگار جنایی جام‌جم، روزهای پایانی هفته گذشته مرد جوانی با حضور در دادسرای جنایی تهران از سه مرد به اتهام آدم‌ربایی و سرقت خودروی هیوندای خود شکایت کرد. با دستور قضایی، تحقیقات پلیس آگاهی تهران آغاز شد و گروگان نجات یافته در جریان تحقیقات پلیسی گفت: در زمینه خرید و فروش اموال عتیقه و سکه‌های قدیمی فعالیت دارم. پیش از آدم‌ربایی مردی تلفنی با من حرف زد و گفت تعدادی سکه قدیمی و عتیقه برای فروش دارد. روز حادثه، چند بار محل قرار را عوض کرد و سرانجام خواست به نزدیکی ایستگاه مترو در شرق تهران بروم. قبول کردم و به محل قرار رفتم که بعد از نیم ساعت، او نزدم آمد و خواست به سمت خودرویشان در همان حوالی بروم تا سکه‌های عتیقه را ارزیابی کنم. وی افزود: چند دقیقه بعد دو سرنشین دیگر خودروی پژو پیاده شدند و همراه فروشنده قلابی مرا کتک زدند و به زور داخل خودرویشان انداختند. سرم را زیر صندلی کردند، دست و پاهایم را بستند و دستمالی را جلوی بینی‌ام گرفتند که بی‌هوش شدم. وقتی به هوش آمدم در صندوق عقب خودروی آدم‌رباها بودم. خودرو مقابل خانه‌ای توقف کرد و وارد آنجا شد. در صندوق عقب را باز کردند و مرا به داخل خانه بردند. قولنامه‌ای را مقابلم گذاشتند و گفتند تو خودرویت را به ما فروخته‌ای و باید این قولنامه را انگشت بزنی که با تهدید به قتل مجبور به این کار شدم. بعداز ساعاتی مرا که دستان و پاهایم و چشمانم بسته بود به باغ متروکه بردند و رها کردند. نگهبانی صدایم را شنید و نجاتم داد. صدای یکی از آدم‌رباها شبیه فردی بوده که چندی پیش معامله سکه با یکی از دوستانم انجام داده بود. در این مرحله ماموران دوربین مداربسته ایستگاه متروی محل ربودن را بازبینی کردند که معلوم شد ماجرا صحت دارد و او ربوده شده است. آدم‌رباها سه نفر بودند و پلاک آنها مخدوش شده بود و تصویر یکی از آدم‌رباها به همان فردی که شاکی می‌گوید شباهت دارد. او به عنوان تنها مظنون تحت تعقیب قرار گرفت و بازداشت شد و در تحقیقات پلیسی به طراحی آدم‌ربایی با دو همدستش اعتراف کرد و گفت: چندی پیش به دوست شاکی، سکه‌های قدیمی فروختم، اما او سرم کلاه گذاشت و صد میلیون تومان بقیه پول معامله را نپرداخت. شاکی ضمانت کرد، پول را پس می‌دهد، اما دوستش سرم کلاه گذاشت و ناپدید شد. بنابراین تصمیم گرفتم از ضامن انتقام بگیریم. به بهانه فروش سکه‌های قدیمی او را به محل قرارمان کشاندیم و ربودیم. مرد عتیقه‌فروش 12‌ساعت گروگان ما بود و به زور خودروی گران‌قیمتش را با قولنامه‌ای به نام خودمان کردیم. خواستیم از خانواده‌اش اخاذی کنیم که نشد. با اعتراف وی، دو همدستش نیز بازداشت شدند و به جرایمشان اعتراف کردند. خودروی سرقتی شاکی نیز در مخفیگاه آنها کشف شد.

معصومه ملکی

حوادث

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها