شرکتکنندگان
قوت: در هر قسمت از این برنامه، سه نفر از کارآفرینان، محصول و کسبوکار خود را به مردم و داوران معرفی میکنند تا بتوانند وام یک میلیاردی برنامه را از آن خود کنند. شرکتکنندگان این برنامه در آغاز کار خود نیستند، آنها کسبوکار خود را تا مرحلهای به نتیجه رسانده و بیشتر به سرمایه احتیاج دارند. از این جهت میدون بیشتر از استعدادهای جوان در حوزه کارآفرینی حمایت میکند.این برنامه تلاش میکند حامی افراد خلاق باشد، کسانی که به محیط و امکانات پیرامون خود به چشم دیگری نگاه میکنند. با اعتماد به توان و مهارتهای فردی، شروع کار از نقطه صفر و با سرمایههای محدود و البته توکل به خدا دست به کار میشوند. کسانی که مثل قاطبه افراد به کارهای تکراری و اشباع شده در بازار رو نمیآورند، حرف جدیدی برای گفتن دارند و راه جدیدی برای پول درآوردن پیدا میکنند.
میدون، محل معرفی همه اقشار و مشاغل از جایجای ایران است. شرکتکنندگانی که پا به توپ وارد گود میشوند، با ماشین میآیند، از آسمان فرود آمده، گاهی هم با پوشش زنبورداران و حتی ملبس به لباس روحانیت بیننده را غافلگیر میکنند.
ضعف: البته همین جوان بودن شرکتکنندگان گاهی به نقطه ضعفشان بدل میشود، چون کم تجربگی و میدان ندیدن آنها موجب ناراحتی و احساس ضعفشان پس از اجرا میشود. در حالی که میدون تنها یک صحنه برای نمایش ایدهها و تلاش بیشتر برای شکوفایی و رشد روافزون است.
هیات داوران
قوت : چالش مواجهه با هیات داوران مهمترین بخش این رقابت محسوب میشود. هیاتی متشکل از پنج متخصص و فعال در حوزه کسب و کار نوین که صاحب کسب و کار و جایگاه در بازار و مجامع علمی هستند. مینا مهرنوش عضو هیات علمی دانشگاه تهران و مدیرعامل چند شتابدهنده و مرکز استعدادیابی و خلاقیت کسب و کار، علیرضا یونچی عضو مجمع عالی واردات، پرویز کرمی دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانشبنیان، امیرحسین اسدی مدیرعامل چند شتاب دهنده و شرکت نوپا و علیرضا نبی از نامآوران حوزه اشتغالزایی اجتماعی ایران، تیم داوری این مسابقه تلویزیونی را تشکیل میدهند.
داوران میدون همه چیزدان نیستند ولی بر بیشتر چالشها و کمبودهای ایدهها و حرفههای مختلف اشراف دارند و شرکتکننده را از شکستهای احتمالی آگاه و آنها را چند پله به سمت موفقیت جلو میاندازند. نکاتی را که شرکتکنندگان نمیدانند، تجربیاتی که نکردهاند و راههایی که نرفتهاند را به آنها نشان میدهند. از این رو، هر دقیقه حضورشان روی آنتن ذیقیمت و مشاورهها و راهنماییهای آنها برای تازهکارها راهگشا است. مثل اینکه «برند خودتو طراحی کن؛ برند امین/ سیستم بانکی ما بیمار است، به خودت اتکا کن/ سرمایه کلان، افراد تازهکار و مشاغل کوچک را نابود میکند». این هیات، گاه در قامت راهنما و مشوق، تبلیغ کننده حرفهای، تسهیلکننده روندهای سازمانی و اداری و حتی یک پای کار و سرمایهگذاری هم پیش میروند.
داوران میدون نسبت به دانش و تجربه خود تشخیص میدهند هر شرکتکننده به چه چیزی برای گسترش کار خود بیشتر نیاز دارد. گاه تبلیغات، گاه شریک کاری و سرمایهای، گاه حمایت و پشتوانه بازار و گاهی هم سرمایه نقد که در این صورت هم میزان تخصیص سرمایه به هر کار را مشخص میکنند. از طرفی، مهر تاییدی که هیات پنج نفره داوری بر یک کسب و کار میزنند، بهترین تبلیغ و نقطه اعتماد به یک کسب و کار است و مسیر را برای پیشقدم شدن سرمایهگذاران باز میکند.
ضعف: هر چند جنبه رقابتی میدون با جایزه قابل ملاحظه آن، میتواند دلیل کافی برای سختگیریها و سؤال پرسیدنهای بیامان داوران باشد؛ اما گاهی به قدری شرکتکنندگان آماج پرسشهای پیچیده و پیدرپی داوران قرار میگیرند که مخاطب هم کلافه میشود، چه رسد به فرد حاضر در میدان رقابت. تا جایی که گاهی اوقات بیننده گمان میبرد داوران با این همه سؤالپیچ کردن شرکتکننده قصد دارند به هر شکل ممکن نقطه ضعفی از آن کسب و کار پیدا کنند و به آنها گفته شده نباید جایزه به کسی تعلق بگیرد یا حرفهای بودنشان در شناخت عالم کسب و کار بر همگان محرز شود؛ در حالی که واقعا اینطور نیست. موفقیت و شکست شرکتکنندگان در مسابقه تفاوتی در موقعیت شغلی یا حضور تلویزیونی آنها ندارد و در دادن یا ندادن جایزه هم سهمی جز یک رأی داوری ندارند.
تیتراژ
قوت: پارسا خائف، برگزیده مسابقه استعدادیابی عصر جدید، تیتراژ آغازین میدون را خوانده و آهنگسازی اثر را هم فرید سعادتمند، آهنگساز حرفهای مجموعههای تلویزیونی چون ارمغان تاریکی و برادر جان عهدهدار شده است. آنچه این تیتراژ را جذاب میکند، دوباره شنیدن صدای گیرای این نوجوان خواننده است که خاطرات شیرین رقابت عصر جدید را در ذهن مخاطبان بازآفرینی میکند.
در تیتراژ پایانی بهجز اهتزاز غرورآفرین و معنابخش پرچم کشورمان، نکته چشمگیر و قابل ذکر دیگری مشاهده نمیشود؛ معنایی که شاید بتواند به زبان بیزبانی همه کمبودها را در بخش تیتراژ بپوشاند، چرا که این معنا را قوت میبخشد که تا چرخ کار و اشتغال و اقتصاد ملی نچرخد، پرچمی هم افراشته نمیماند.
ضعف: اما آنچه بیش از این تجدیدخاطره عیان است، انتخاب اشتباه این صدا و سبک آواز برای تیتراژ اول یک مسابقه با درونمایه اقتصادی است. وقتی یک قطعه در مجموعه یک اثر سر جای خودش نباشد، هر چقدر هم زیبا و متفاوت باشد، نتیجه مطلوبی نمیدهد.
تیتراژ پایانی هم تنها به میکس ملودی روی دکور برنامه خلاصه شده. چشمکزدن روشنایی ریسههای داخل دکور، نمایش لحظاتی از استودیوی موسیقی و... تنها المانهایی است که به تماشاگر نشان داده میشود میتوانست معانی مرتبط تری با کار کردن، کسب درآمد، اقتصاد دانشبنیان و مفاهیم مترادف از این دست را به بیننده منتقل کند.
ایدهها
قوت: طرح و توضیح ایدههای کارآفرینانه از قاب رسانه ملی چه برای مخاطبان و چه شرکتکنندگان دارای نقاط قوت فراوانی است. از طرفی، دیدن این برنامه برای مخاطبان جوانِ در آغاز راه الهامبخش است. هم برای ایده گرفتن از مشاغل معرفی شده و هم برای عزم حرکت کردن جهت راه انداختن یک کسب و کار تازه. اینکه ببینند میشود از صفر هم شروع کرد. اینکه میتوان از ایدههای کمجان درون ذهن راهی برای پول درآورن در جهان واقعی پیدا کرد. اصلا از کجا باید شروع کرد، چه چیزهایی را برآورد کرد، سرمایه چه بخشی از یک کار نوپا را تشکیل میدهد، نقاط قوت و ضعف بازار و مشتریان و محصولات داخلی و خارجی کجاست و... .
همینطور، فعالان حرفهای بازار کار و سرمایه هم میتوانند در شمار بینندگان پروپاقرص میدون باشند؛ چرا که با نقد و نظرات مرتبط با شغل خودشان به صورت علمی و تخصصی آشنایی پیدا میکنند. همچنین از آخرین تغییر و تحولات زمینه کاری خود در ایران و جهان وطرحهای پژوهشی جدید مطلع میشوند.
از سوی دیگر، بیان ایدههایی که توان جذب مشتری، گرفتن سهمی از بازار و کسب درآمد دارند، نکته محوری این مسابقه است. یعنی شرکتکننده مجبور است صفر تا صد ایده کارآفرینانه خود را روی آنتن زنده با میلیونها مخاطب در میان بگذارد.
ضعف: اما نقطه منفی بیان ایدهها در تلویزیون برای شرکتکنندگان این است که ایدههایی که تا مرحله قابل توجهی از کار پیش رفتهاند و معلوم شده که توان بازدهی و موفقیت داشته، اما هنوز جا برای رشد و گسترش دارند بهصورت کامل روی آنتن معرفی میشوند و به راحتی جای کپی شدن و لورفتن دارند؛ به خصوص برای صاحبان نفوذ و سرمایه در بازار. از سوی دیگر، با توجه به اینکه ایدهها و تخصصهای مختلف امکان راهیابی به این برنامه را دارند، خیلی اوقات مخاطب عام متوجه ماجرای ایده مورد بحث نمیشود، لذا بینندگان غیرحرفهای کمتر با اینطور برنامهها ارتباط برقرار میکنند. چون جنبه سرگرمسازی آن کمرنگتر و وجوه آموزشی و هدایتگری این دست محتواهای رسانهای غالب است. با این حال، دستاندرکاران میدون از این بعد غافل نماندند و از شکل متفاوت تیتراژ، دکور، نحوه حضور و دیدهشدن هیات داوران و رفتار آنها با شرکتکنندگان تا طراحی سکههای مخصوص رأی دادن، دعوت از مهمانان و تماشاچیان در صحنه متفاوت طراحی شده و به اجرا درآمدهاند.
مخاطبان
قوت: مخاطبان مسابقه - چه در زمره تماشاچیان داخل استودیو باشند و چه از طریق گیرندههای تلویزیونی بیننده برنامه باشند - میتوانند هم در فرآیند رأی دادن و هم سرمایهگذاری احتمالی با هریک از شرکتکنندگان مشارکت فعال داشته باشند. تماشاچیان حاضر در استودیو مثل داوران شاهد معرفی ایدهها و نمایش محصولات توسط مسابقهدهندگان هستند و در انتهای برنامه بعد از اعلام نظر نهایی هیات داوران، هر کدام یک سکه خود را به صندوق فرد مورد نظرشان میاندازند و جالب است که نظر آنها بیشتراز نظر کارشناسان فن اعمال میشود. شاید به این دلیل که مخاطب هدف و مشتری محصولات، همین بینندگان و عموم مردم برنامه هستند. بینندگان در منزل هم در صورتی که تمایل به رأی دادن به یکی از دو برگزیده هر هفته مسابقه میدون را داشته باشند، از طریق راههای ارتباطی برنامه امکان مشارکت دارند.
ضعف: تماشاگران میدون، خیلی کمتر از معمول مسابقات تلویزیونی دعوت شدهاند. با توجه به سبک خاص این رقابت که از نوع آموزشی است تا سرگرمی، بهتر بود به این جنبه دو برابر دیگر مسابقات بها داده میشد تا محتوای خاصپسند میدون را هم تحتالشعاع قرار دهد و با گرم شدن صحنه، کمی از بار سنگین و فضای خشک برنامه کاسته شود و جذابتر و گیراتر به نظر بیاید. به این وسیله بیننده هم واقعا احساس کند با یک مسابقه طرف است، چیزی که الان بیشتر احساس میکنیم، یک آزمون راستیآزمایی برای دریافت وام است.
عجیبتر اینکه معمولا تصویری از چهره و عکسالعمل همین تعداد اندک تماشاچیان را در لحظات حساس مسابقه و مواجهه با دفاعیات شرکتکنندگان نمیبینیم. خلأ تصویربرداری در این بخش کاملا مشهود است. تصویر تماشاچیان حاضر در استودیو تنها به لحظات آخر برنامه محدود میشود و معلوم نیست وقتی نظرشان در رأیدهی تا این حد صائب است، چرا به این حد اندک تصویری کفایت میشوند.
سارا صالحی
رسانه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم