در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش جامجم، تیر 97 فرزندان علی، ربوده شدن وی و مادرخانواده را به اطلاع پلیس رساندند. پسر بزرگ علی در شکایت خود گفت: «چند فرد ناشناس با من تماس گرفتند و گفتند پدر و مادرم نزد آنها هستند و تقاضای یک میلیارد تومان پول کردند و گفتند در غیر اینصورت پدر و مادرم را میکشند.»
رسیدگی به پرونده در دستور کار قضایی قرار گرفت و ماموران دریافتند آدمربایان با ورود به عنف به خانه فرد ربوده شده، پس از سرقت از گاو صندوق و ربودن اشیا عتیقه و خودرویش، زن و مرد میانسال را ربوده و گریخته بودند.
در حالی که ماموران در پی ردی از متهمان بودند، آدمربایان با پسر علی در تماس بودند و به دریافت مبلغ 250 میلیون تومان در قبال آزادی پیرمرد و همسرش رضایت دادند.
با گذشت دو روز از حادثه، خودروی علی در شهرستان نهاوند شناسایی شد و ردیابی متهمان در همان شهر آغاز شد. اما فردای آن روز علی و همسرش به محل زندگیشان در ورامین بازگشتند و علی در توضیح ماجرا به پلیس گفت: «آدمربایان چهار نفر از اهالی محل بودند که آنها را میشناختم. آنها بعد از سرقت از خانه ما، دست و پایمان را بسته و به دهان ما چسب زدند.بعد با تهدید چاقو و قمه ما را سوار خودرویمان کردند و به همدان بردند. بعد شماره پسرمان را از ما گرفتند تا از او اخاذی کنند، اما وقتی فهمیدند خودرو شناسایی شده، ما را رها و تهدیدمان کردند که اگر آنها را به ماموران معرفی کنیم، انگشتان نوههایمان را قطع میکنند.»
چند روز بعد از آزاد شدن علی و همسرش از کارت بانکی آنها که توسط آدمربایان سرقت شده بود خرید شد. خرید از یک طلافروشی انجام شده بود و پلیس خیلی سریع، رد خریدار را زد و به زنی به نام شهلا رسید. شهلا در توضیح ماجرا به پلیس گفت این کارت را شوهرم به من داد و گفت با کل موجودی آن طلا بخرم. به این ترتیب همسر شهلا که یکی از آدمربایان بود دستگیر شد و یکی از همدستان خود را معرفی کرد. اما دو متهم دیگر متواری هستند.
متهمان حاضر در دادگاه موفق به اخذ رضایت شاکی شدند، اما علی و همسرش بر شکایت خود از دو متهم متواری باقی ماندند.
مجید، متهم ردیف اول در دفاع از خود گفت:« اتهام آدمربایی را قبول ندارم. قبلا با این پیرمرد و همسرش یک زمین معامله کردم و روز حادثه آنها به خاطر خرید یک زمین در همدان با ما همراه شدند و بعد هم با پای خودشان بازگشتند.
متهم دیگر به نام هادی در دفاع خود گفت: «در آدمربایی همراه علی و بقیه نبودم. اعترافات قبلی خودم را قبول ندارم و همه آنها را تحت فشار گفتم.
هیچ چیزی از موضوع نمیدانم. من یک شاگرد قهوهخانه بودم و با زحمت کار میکردم و دنبال خلاف نبودم.» دادگاه ختم جلسه رسیدگی را اعلام کرد و رای پرونده بعد از مشورت قضات صادر میشود. در مورد متهمان متواری دادگاه رای غیابی خواهد داد.
بعد از پایان جلسه رسیدگی، مادر مجید به همراه خواهران او وارد دادگاه شدند و مادر مجید که به سختی حرکت میکرد گفت: «بعد از دستگیری پسرم، از غصه سکته کردهام. از دادگاه تقاضا دارم بهخاطر دو فرزند خردسالم در مجازات او تخفیف قائل شوید.»
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم