در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
زبان اشاره با زبان فارسی متفاوت است و همین ترجمه زبان اشاره به زبان فارسی را متفاوت میکند، اما اینطور که به نظر میآید، در ترجمه زبان اشاره به زبان فارسی دو دستگی وجود دارد. چرا این طور است؟
عابدینزاده: این موضوع برمیگردد به این که زبان اشاره در قانون به رسمیت شناخته نشده و هیچ حمایتی از زبان اشاره نمیشود. آموزش و پرورش ملزم نیست در برنامههایش از زبان اشاره استفاده کند و آموزش زبان اشاره، سلیقهای انجام میشود. در آموزش به بچهها قاعدهای وجود ندارد.
سلیمی: یکسری افراد شنوا برای افراد ناشنوا تصمیم میگیرند و چون صرفا کارشناس یا معلم ناشنوایان هستند، حق تصمیمگیری را برای خود میدانند، بدون این که از خود جامعه ناشنوان بپرسند و از آنها مشاوره بگیرند که نیازشان چیست؟ این که الفبای ناشنوایان چیست؟ واقعیت این است که
دو دستگی در جامعه ناشنوایان وجود دارد. به عنوان مثال در الفبای اشاره، در الفبای دستی باغچهبان، ما حرف «ف» و «گ» را به شکلی اجرا میکنیم و در شهرهای آذربایجان یک معلم، به شکل دیگری این حرف را اجرا و آموزش میدهد. امروز همه ناشنوایان ترکزبان حرف «ف» و «گ» را شکل دیگری اشاره میکنند. این اتفاق سلیقهای است. اگر دستورالعمل خاصی برای زبان اشاره تعریف شده باشد، هر کسی و در هر مکانی، نمیتواند این اتفاق را رقم بزند. اگر نظارت داشته باشیم، این اتفاقات نمیافتد. ما کتابهایی داریم که برای 20 سال پیش است و از همان زمان تا به حال، به روزرسانی یا بازبینی نشده است. باید توجه داشت هر زبانی تاریخچه خودش را دارد و شکل زبان شاید اهمیت داشته باشد، اما در بسیاری از موارد این تاریخچه است که روی زبان تاثیرگذار است.
چند سالی میشود که طرح به رسمیت شناختن زبان اشاره به مجلس ارائه شده است، سرنوشت این طرح چه شد؟
عابدینزاده: هفت سال پیش، نماینده تدوین و بازنویسی قانون حمایت از معلولان بودیم. در سال 96 که این طرح تصویب شد، با توجه به نیازسنجی که در جامعه ناشنوایان و سازمانهای مردم نهاد دیگر داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که درخواستمان را تنها برای به رسمیت شناختن زبان اشاره محدود کنیم. جامعه نابینایان و معلولان جسمی، سهم استخدامی 3 درصدی دارند، اما درخواست جامعه ناشنوایان نه استخدام شدن که تنها به رسمیت شناختن زبان اشاره است.
سلیمی: در قانونی که سال 96 تصویب شد، درخواست ما دیده نشد. با وجود این که پویشها راه انداختیم و همه ناشنوایان متفقالقول گفتند ما مشکلات زیادی داریم، اما نیاز ما به رسمیت شناختن زبان اشاره است، این درخواست نادیده گرفته شد. در جامعه معلولان تبعیض بین نابینایان، معلولان جسمی - حرکتی و حتی ناشنوایان داریم. ناشنوایان، معلولانی هستند که معلولیتشان نمود عینی ندارد و چون از زبان اشاره استفاده میکنند، ترجمه زمانبر است و مسوولی که قرار است، حرف آنها را بشنود، برایش این معلولیت قابل تعریف نیست و حوصله شنیدن ندارد. نمیتوان از ناشنوایی که در زمان به دنیا آمدن، هیچ چیزی را نمیشنود و هیچ ارتباطی هم نمیتواند برقرار کند، انتظار داشته باشیم که مانند شنواها فکر کند، مانند آنها برخورد کند و برداشتشان از همه چیز شبیه به آنها باشد. دنیای آنها را نمیتوان درک کرد. فشاری که روی ناشنواهاست، چند برابر بیشتر از افراد نابینا و دیگر توانیابهاست. آنها میتوانند دردشان را بگویند و فریاد بزنند. افراد ناشنوا اما نمیتوانند هیچکدام از این کارها را انجام دهند. نمیتوانند از مشکلاتشان بگویند. جامعه آنها جداست و در حاشیه هستند.
عابدینزاده: فناوری هم نتوانسته، آنها را از حاشیه بیرون بکشد. یک ناشنوا حداقل حقی که دارد، این است که با اورژانس تماس بگیرد. این حق اما از او گرفته شده است. یکی از درخواستهایی که از مجلس شورای اسلامی و بهزیستی هم داشتیم، طرح به رسمیت شناختن زبان اشاره به صورت یک فوریتی یا دو فوریتی بود تا این طرح هر طوری که شایسته است به مجلس برود و به تصویب برسد.
نرمافزارهای زیادی طراحی شده، اینها چه قدر به جامعه ناشنوایان کمک کرده است؟
عابدینزاده: اغلب کسانی که در این حوزه کار میکنند، شنوا هستند. ما درباره مشکلات ناشنوایان به آنها مشاوره دادهایم، اما درنهایت کاری را که خود دوست دارند، انجام میدهند. بهتر است برنامهنویسی که میخواهد در این حوزه کار کند، از موسسههایی که در حوزه ناشنوایان کار میکنند، مشاوره بگیرند. برای طراحی این برنامهها از سازمان و ارگانها هم کمک مالی دریافت میشود اما درنهایت در زبان اشاره و فرهنگ ناشنوایان ضعیف هستند. بعد از صرف انرژی و پول به این نتیجه میرسیم که نرمافزارها برای جامعه ناشنوایان مناسب نیستند.
این روزها کلیپهای زیادی در فضای مجازی منتشر میشود که در آن به آموزش زبان اشاره میپردازند، عملکرد آنها را چه طور ارزیابی میکنید؟
سلیمی: از این نظر که جامعه شنوا و ناشنوا به هم نزدیک میشوند خوب است، اما اگر بخواهیم از دید تخصصی به این قضیه نگاه کنیم، موضوع متفاوت بوده و واقعا کاری انجام نشده است.
عابدینزاده: اگر زبان اشاره در قانون حمایت از معلولان دیده میشد، ما دیگر شاهد این قضایا نبودیم. در این کلیپها چنددستگی وجود دارد و هر کسی که گوشهای از زبان اشاره را میداند، کلیپی هم میسازد بدون این که نگاه تخصصی به زبان اشاره داشته باشد. به نظر میآید از جامعه ناشنوایان سوءاستفاده میشود. ساخت این کلیپها رسمی نیست و اگر زیرنظر ارگان و موسسهای این کار انجام میشد، همه چیز کارآمدتر و بهتر پیش میرفت. بهترین روش این است که همه چیز قانونمند شود، فعالیتها از فیلتری عبور کند تا اهداف این کلیپها به سرانجام برسد. حقیقت این است که هر کسی میتواند زبان انگلیسی را بداند، ولی هر کسی نمیتواند مدرس خوبی باشد. درباره زبان اشاره اما اینطور نیست و هر کسی که زبان اشاره را میداند، ادعای آموزش هم میکند.
متولیای که متولی نیست
سازمان بهزیستی کشور، متولی امور معلولان است. پس بسیاری از مشکلات جامعه معلولان و بهخصوص ناشنوایان را بهزیستی باید حل کند. اما سؤال اینجاست که چرا این مشکلات در این سازمان حل نمیشود؟
جواب سلیمی به این سؤال عجیب است.
او در این باره میگوید: «موضوع این است که ما در سازمان بهزیستی حتی کارشناسی هم که آشنا به امور ناشنوایان باشد، نداریم.»
اتفاقا این انجمن هم کارشناسی را که بتواند با امور ناشنوایان در ارتباط باشد، معرفی کرده است، اما موضوع این است که کارشناسی که آنها معرفی میکنند، باید در دل این سازمان قرار بگیرد و کارمند آن سازمان باشد. همین شده که این انجمن و انجمنهای دیگر به بهزیستی پیشنهاد دادهاند تا کارشناسهای آنها زیرنظر این انجمنها دورههای آموزشی را بگذرانند تا بدانند چه طور با ناشنویان تعامل کنند.
او میگوید: «یک سال است که ما به آنها میگوییم کارشناسانی میخواهیم که بتوانند با
ناشنوایان تعامل کنند؛ به آنها میگوییم که از کارشناسانتان بخواهید که با بچههای ناشنوا بدرفتاری نکنند.»
آنها طرحها و پیشنهادهای زیادی دارند؛ ایدهها و طرحهایی که زندگی جامعه ناشنوایان را بهتر خواهد کرد. اینها همه در حالی است که به گفته مدیرعامل این انجمن، حمایتی از این طرحها نمیشود.
مهمترین درخواست آنها اما در قانون حمایت از حقوق معلولان خلاصه میشود: «تقاضا میکنیم درخواست ناشنوایان را به قانون حمایت از حقوق معلولان اضافه کنند و در قالب یک طرح دوفوریتی به مجلس ارائه شود. بهزیستی متولی است و ما هم میتوانیم در کنارشان حمایت را انجام دهیم. این اتفاقها اما نمیافتد.»
لیلا شوقی
جامعه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: