اخیرا آمارهایی از رفتارهای پرخطر دانش‌آموزان منتشرشده که چندان با واقعیت منطبق نیست

آمارهای پر خطر

همیشه آمارهای ارائه‌شده از رفتارهای پرخطر میان دانش‌آموزان ایرانی یا آنچه به آن آسیب‌های اجتماعی اطلاق می‌شود محل تشکیک بوده است، چرا که سال‌هاست وزارت آموزش و پرورش علاقه دارد محیط مدارس را ایزوله نشان دهد و آماری رسمی از چنین مباحثی تا مدت‌ها مطرح نبوده است. شاید همین نکته است که وقتی جدولی از آمارهای رفتار پرخطر دانش‌آموزان منتشر می‌شود به جای این‌که سنجه‌ای باشد برای جامعه‌شناسان و پژوهشگران این حوزه، در رابطه با خود آن آمار ابهاماتی شکل می‌گیرد. ماجرا از این قرار است که به تازگی نتایجی از یک پژوهش که در سال‌های گذشته صورت گرفته است در فضای رسانه‌ای دست به دست می‌شود؛ نتایجی که نشان می‌دهد شایع‌ترین رفتارهای پرخطر میان دانش‌آموزان تهرانی چیست. این پژوهش اولین بار سال 94 در فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی منتشر شده و آن‌طور که مشخص است ماحصل پیمایشی در سال 91 میان دانش‌آموزان پسر و دختر تهرانی است. فارغ از آمار مندرج در این پژوهش سوالاتی در این رابطه مطرح است، این‌که وضعیت کنونی رفتارهای پرخطر میان دانش‌آموزان چگونه است؟ یا این‌که آیا می‌توان نتایج این آمار را که نزدیک به یک دهه از آن گذشته است به این روزها تعمیم بدهیم؟
کد خبر: ۱۲۳۵۵۰۹

رفتار پر خطر چیست؟
برای فهم داده‌های این آمار ابتدا باید بدانیم به چه چیزی رفتارهای پرخطر اطلاق می‌شود. امروزه از سوء‌ مصرف مواد و دیگر رفتارهایی که بر رشد و بهزیستی عمومی نوجوانان اثر منفی می‌گذارند یا از پیروزی و موفقیت و نیز از رشد آینده‌شان جلوگیری می‌کنند، به نام «رفتارهای پرخطر» یاد می‌شود و پر واضح است که آسیب‌های اجتماعی بیش از هر گروهی نوجوانان را در خطر قرار می‌دهد. به این مفهوم که هر چند هیچ یک از بخش‌های جامعه از عواقب ناگوار رفتارهای تهدید‌کننده سلامت (پر خطر) در امان نیستند، اما برخی از گروه‌های اجتماعی از جمله نوجوانان در معرض خطر بیشتری قرار دارند، چرا که بسیاری از نوجوانان در رویارویی با دشواری‌ها و بحران‌های دوره نوجوانی دست به رفتارهایی می‌زنند که سلامت حال و آینده آنان را تهدید می‌کند.
روایت آمارهای رسمی از رفتار پر خطر
همان‌طور که اشاره شد به دلیل سیاست‌های کلی نظام آموزش و پرورش و عدم دستیابی نهادهای مستقل به داده‌های صحیح باعث شده است در این زمینه آمار قابل استنادی وجود نداشته باشد. جعفر بای، آسیب‌شناس اجتماعی هم در گفت‌وگویش با جام‌جم به این نکته اشاره می‌کند و می‌گوید: «دفتری با عنوان دفتر آسیب شناسی اجتماعی در حوزه اختصاصی آموزش و پرورش داریم مبنی بر این‌که وضعیت آسیب‌ها را در حوزه دانش‌آموزی رصد کند. اما این‌که آماری از این دفتر برای سنجش میزان رفتارهای پرخطر در دانش‌آموزان منتشر بشود متاسفانه تاکنون وجود نداشته است.» اما می‌توان با یک جست‌وجوی ساده هم آمارهای پراکنده‌ای از منابع رسمی در این رابطه یافت. به عنوان نمونه شهریور همین امسال فریبرز درتاج، رئیس انجمن روان‌شناسی تربیتی ایران با اشاره به تحقیقاتی که درباره وضعیت سلامت روان دانش‌آموزان انجام شده، اعلام کرده است: «براساس این تحقیقات، 7/19 درصد پسران مقطع متوسطه اول دارای رفتارهای پرخطر هستند.» یا آن‌طور که مدیرکل دفتر مراقبت در برابر آسیب‌های اجتماعی وزارت آموزش و پرورش به خبرگزاری مهر گفته است، حدود صد هزار نفر از دانش‌آموزان کشور در معرض خطر اعتیادند، برخی تجربه مصرف داشته یا در معرض این آسیب قرار دارند. حدود ده هزار دانش‌آموز پس از تجربه مصرف اولیه به مصرف خود ادامه داده و امروزه نیازمند درمان هستند.
سامانه پایش و مدیریت آسیب‌های اجتماعی وزارت آموزش‌وپرورش هم سال گذشته بی‌آن‌که درصدی از وضعیت رفتارهای پرخطر دانش‌آموزان را مشخص کند، اعلام کرد: خشونت، مصرف مواد و انحرافات اخلاقی در شمار رفتارهای پرخطر دانش‌آموزی قرار دارد. 17 خودکشی در سال تحصیلی 95 ـ 94، کاهش سن اعتیاد به 13سال، شیوع 60 درصدی مصرف مواد مخدر در نوجوانی و افزایش رفتارهای جنسی تنها بخشی از آمارهای رسمی منتشر شده از سوی مسؤولان نهادهای مختلف در سال‌های گذشته درخصوص آسیب‌های دانش‌آموزان بوده که منتشر شده است. این درحالی است که بیش از یک دهه از تدوین سند پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان و 9 سال از اجرای طرح «مدارس مروج سلامت» گذشته است.
قصه آمار غیررسمی چیست؟
اما در کنار اندک آمار منتشر شده رسمی در این حوزه پژوهش فصلنامه رفاه اجتماعی هم مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس یافته‌های ارائه شده در این پژوهش، تجربه کشیدن قلیان با 5/51 درصد، تجربه کشیدن سیگار با 2/35 درصد، تجربه رابطه جنسی با میل خود با 4/30 درصد،‌ کتک‌کاری در بیرون از خانه (جز مدرسه) 1/28 درصد و تجربه مصرف الکل با 4/27 درصد به ترتیب همه‌گیرترین رفتارهای پرخطر در میان دانش‌آموزان مورد بررسی بودند. با مقایسه آمار این پژوهش با کشورهای دیگر هم می‌شود نظام‌های عجیبی در آن مشاهده کرد. این‌که به عنوان مثال در مقایسه با آمار منتشر شده از آمریکا می‌توان متوجه شد جز کشیدن قلیان و سیگار که در آن دانش‌آموزان شهر تهران به طور چشمگیری بالاتر از نمونه آمریکایی قرار دارند، در دیگر موارد مانند سوء مصرف مواد، رابطه جنسی و نزاع و کتک کاری نمونه آمریکایی درصد بالاتری را به خود اختصاص داده است. در مقایسه یافته‌های این پژوهش با نمونه هندی هم باید گفت نوجوانان تهرانی در دو مورد رابطه با جنس مخالف و سوء مصرف مواد، فراوانی بالاتری نسبت به نمونه هندی از خود نشان می‌دهند. مساله اساسی این پژوهش این است که نوجوانان دختر و پسر شهر تهران تا چه اندازه به رفتارهای پرخطری همانند سوء مصرف مواد مخدر، خشونت و رفتارهای جنسی می‌پردازند و میزان همه‌گیری این دسته از رفتارها در میان دختران و پسران و نیز در میان نوجوانان سنین گوناگون چگونه است؟
چه کار باید کرد؟
اما چرا این رفتارها تا این اندازه میان نوجوانان شهر تهران همه گیر است؟ براساس نظریه‌هایی که در زمینه علل رفتارهای پر خطر مطرح شده، تحلیل‌های گوناگونی می‌توان در این زمینه ارائه کرد و بر همان اساس راهکارهایی برای کاهش این رفتارها پیشنهاد داد. آن‌طور که جعفر بای، آسیب‌شناس اجتماعی به جام‌جم می‌گوید باید به نقش عوامل فردی، خانوادگی، آموزشگاهی و عوامل مربوط به همسالان توجه کرد. در این میان به‌ویژه با توجه به گرایش برخی از نوجوانان به گریختن از زیر بار دستورات و ممنوعیت‌های اجتماعی و در سطح پایین‌تر دستورات پدر و مادر باید با آگاهی مناسب از این ویژگی از برخورد آمرانه و مستقیم دستوری با نوجوانان تا آنجا که شدنی است، خودداری کرد.
نکته مورد بحث این آسیب‌شناس این است با آن‌که آموزش و پرورش علاقه‌ای به شفاف‌سازی و انجام پژوهش‌ها در این رابطه در مدارس ندارد، اما درست نیست تنها مدرسه را به عنوان پدید آورنده چنین آسیب‌هایی بشناسیم و مهم‌تر از مدارس نقش خانواده‌ها در بروز این رفتارهاست که اهمیت پیدا می‌کند.
آمار گذشته قابل تعمیم نیست
موضوع دیگر در ارتباط با انتشار این پژوهش به تاریخ این پژوهش بازمی‌گردد. طبق آنچه ابتدای این پژوهش آمده، این آمار برگرفته از پیمایشی است که سال 91 صورت گرفته است. اشتباه مصطلح میان نظرات کاربران فضای مجازی پیرامون چنین آماری این است که اغلب این افراد آمار ارائه شده در ده سال گذشته را با شیب افزایشی به روزگار کنونی تعمیم داده‌اند. به این مفهوم که با این گزاره که این آمار متعلق به سال 91 است نتیجه‌گیری کرده‌اند که حتما وضعیت این رفتارهای پرخطر میان دانش‌آموزان ایرانی افزایش یافته است. در حالی که جعفر بای معتقد است چنین استدلالی از اساس اشتباه است. او به جام‌جم می‌گوید: نتایج چنین پژوهش‌هایی با فرض صحت قابل تعمیم به حالا نیست. مقوله آسیب اجتماعی کلا یک مقوله آنی نیست که فرد یکباره دچارش شود.
آسیب‌ها به‌تدریج و کند از منابع متنوع شکل می‌گیرد. به‌عنوان مثال اگر خودکشی را معیاری برای یک رفتار خشن و پرخطر فرض بگیریم، ده‌ها عوامل از خلآها و مشکلات می‌تواند سبب چنین تصمیم و عملی باشد؛ ضمن این‌که دامنه این آسیب‌ها هم شتاب و کندی‌های فراوانی دارد و نمی‌‌توان آن را به سال‌های بعد تعمیم داد.

میثم اسماعیلی
جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها