در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
راستش هر خانوادهای چند تا بچه قد و نیم قد داشت و پدرها که صبح تا شب سرکار بودند و خسته به خانه برمیگشتند و فرصتی و طاقتی نبود برای کتاب خواندن برای آن همه بچه که هر کدام سازی برای خودشان میزدند. مادرها هم که از صبح تا غروب و از آن طرف تا نیمههای شب مشغول پخت و پز، شستن، جارو و... بقیه امورات بودند و دیگر جانی برایشان نمیماند که به موضوعی مثل کتاب خریدن و خواندن آن برای بچهها فکر کنند. اما با همه اینها آمار کتابخوانها آنقدر زیاد بود که دغدغهای بهنام بحران کتاب نخواندن و سرانه پایین مطالعه وجود نداشت. بچههای مدرسهرفته که نوشتن و خواندن بلد بودند همه اوقات فراغت خود در گرما و سرما را یا با بازی در کوچه پر میکردند یا کتاب خواندن. شاید برای همین بود کتابخانههای عمومی پر از نوجوانان و جوانانی بود که کتابخوان بودند و کتابخانههای عمومی تبدیل به قرائتخانه نشده بود و پر نبود از دانشآموزانی که برای کنکور درس میخوانند.
حالا با این مقدمه از همان نسل کتابخوان قدیمی این سؤال را میپرسم، یادتان مانده کی اولین بار کتاب داد تا بخوانید؟ نه کتاب درسی، کتابی آزاد، داستان یا رمان یا کتاب تاریخی و فلسفی و...؟ شاید خواهر یا برادر بزرگترتان بوده یا دوست یا معلم. یادتان مانده کی و کجا به شما گفت اگر میخواهید آینده خوبی داشته باشید، کتاب بخوانید؟ کی و به چه روشی شما را مشتاق کتاب خواندن کرد؟ اگر یادتان نیست، کمی فکر کنید تا یادتان بیاید. او حتما یکی از موثرترین آدمهای زندگی شما بوده، کسی که به شما یاد داده چطور مسیر زندگی خود را پیریزی کنید تا وقتی به عقب نگاه میکنید زندگی خود را دوست داشته باشید و از مسیری که پیمودهاید راضی باشید.
امروزه در دورهای که کتابخوانی و سرانه مطالعه در کشور ما چالشی جدی است، علاقهمندان به فرهنگ و کسانی که دلشان برای نسلی میسوزد که با کتاب بیگانهاند، روی واژهای کار میکنند به نام «مروج کتاب». کسانی که کتابخوانی را ترویج میکنند به روشهای مختلف و راههای گوناگون. مروج کتاب کار امروز و دیروز نیست، قدمت زیادی دارد، صدها سال است که کسانی پیدا میشوند که دیگران را تشویق به مطالعه میکنند در همه دنیا و در کشور ما.
علاقهمندان به کتاب برای مروجان کتاب حتی جایزهای هم در نظر گرفتهاند که یکی از آنها جایزه آسترید لیندگران است. این بنیاد برای سال 2020 چند سازمان و چند فرد را نامزد دریافت جایزه مروج کتاب معرفی کرده که یکی از این افراد علی اصغر سیدآبادی است. نویسندهای که در کارنامهاش نگارش داستان، تصویرساز کتاب، شعر، روزنامهنگاری و... دیده میشود و جوایز زیاد داخلی و خارجی را به خانه برده است.
سنتی به قدمت تمدن بشری
سیدآبادی درباره اهمیت کتاب و کتابخوانی میگوید: کتاب پدیدهای جدید نیست. انسانها از زمانی که نوشتن و کتابت را یاد گرفته، شروع به ثبت تجربیات، احساسات، تفکر و دیدگاههای خود کردند وقتی کتاب میخوانی یعنی داری با گذشته و همه دانستهها و همه نگرشها ارتباط برقرار میکنی. یعنی داری از آنها استفاده میکنی تا زندگی بهتری را تجربه کنی.
این نویسنده درباره ترویج کتابخوانی میگوید: این سنت، پیشینه دیرینهای در فرهنگ ایرانی-اسلامی کشور ما دارد. بزرگان دین و آیین ایرانی همیشه دیگران را به کتابخوانی و هدیه دادن کتاب توصیه کردهاند. در کشورهای دیگر هم کتابخوانی و ترویج آن قدمت زیادی دارد و برخی از سازمانهای بینالمللی مانند یونسکو درباره ترویج کتابخوانی کار کردهاند. کتابخوانی برای همه جوامع اهمیت دارد چون همه تمدن بشری را در خود جای داده است. مثلا اگر بخواهید کشاورزی را توسعه دهید باید کتابهای مربوط به دانش کشاورزی را بخوانید و ترویج کنید یا اگر بخواهید روی اخلاق و گسترش آن کار کنید باید به کتابهای مختلف مراجعه کنید.
حس خوب کتابهای کاغذی
از سیدآبادی میپرسم دنیای امروز، دنیای اینترنت است، فضای گستردهای که در دسترس است و فراگیر، در این دنیا آیا کتابهای صوتی و کتابهای الکترونیکی که به صورت پیدیاف منتشر میشوند هم میتوانند به اندازه کتابهای کاغذی موثر باشند؟
این نویسنده میگوید: مهم کتاب است، یعنی آنچه که نوشته شده. اینترنت فضایی را ایجاد کرده و فراهم ساخته که میتوان کتاب را در آن ترویج داد و اشکال مختلف آن را با دیگران به اشتراک گذاشت که کتاب صوتی یا الکترونیکی هم جزئی از انتشار کتاب است و به نظرم مفید و موثر است. البته به نظرم هنوز هیچکدام از اینها نتوانستهاند جای کتاب کاغذی را بگیرند، تمرکز و حس خوبی که در زمان مطالعه کتاب به خواننده آن دست میدهد در دیگر فضاها تجربه نمیشود.
این نویسنده درباره مروج کتاب بودن میگوید: این کار را نمیتوان حرفه نامید. چون حرفه یعنی پول درآوردن از یک کار. افرادی که به صورت جدی در حوزه ترویج کتابخوانی فعالیت میکنند این کار را از روی علاقهمندی شخصی انجام میدهند و پولی بابت آن از جایی دریافت نمیکنند. مثلا آقای اسماعیل آذری که در روستاهای بویر احمد برای بچهها کتاب میخواند و قصه میگوید. او به میل شخصی این کار را شروع کرده و موفق هم شده. البته افرادی شبیه آقای آذری زیاد هستند که گمناماند. ایشان چون در فضای مجازی از فعالیتهای خود مینویسد، بیشتر از بقیه معروف شده که من این روش را میپسندم. این اطلاعرسانیها باعث میشود که دیگران هم به ترویج کتاب علاقهمند شوند و از روش او که تمرکز روی کودکان و چگونگی ارتباط با آنهاست، استفاده کنند. شبکههای مجازی هر چند اطلاعات عمیقی به مخاطبان نمیدهند، اما میتوانند در تشویق افراد به مطالعه و کتابخوانی موثر باشند اگر راه و رسم استفاده از آنها را بدانیم و اهالی فرهنگ بیشتر در این شبکهها فعالیت کنند.
طاهره آشیانی
روزنامهنگار
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر