یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در پی قضاوت درباره نقدهای وارد شده هم نیست که چه مقدار از نقدها وارد است و چه مقدارشان ناوارد. پاسخ به این سوالها بحثهایی میطلبد فراتر از یک ستون چند صد کلمهای یک روزنامه. اتفاقی که اخیرا در فقره «خانه پدری» افتاد، یک آسیبشناسی اساسی و دقیق میخواهد.
اصلا بیایید با هم بلندبلند فکر کنیم و یک دور سوالهایمان را مرور کنیم، فارغ از این که خانه پدری فیلم موهنی است یا نه.
«خانه پدری» و دیگر فیلمهای توقیفی این سالها، چه آنها را موهن بدانیم و چه ندانیم و چه ساختارشکن بدانیم و چه ندانیم، با تایید و امضای بعضی مدیران فرهنگی کشور راهی اکران شدهاند.
این که در اکران چه سرنوشتی برای آنها رقم میخورد و دستگاه قضایی با آنها چه برخوردی دارد، فعلا مساله این سطور نیست.
بحث اصلی آنجاست که اگر این آثار، موهن و ساختارشکن تشخیص داده میشوند پس چرا مدیرانی که پای این آثار را امضا و در ادامه با آنها عکس یادگاری میگیرند، پاسخگوی امضاهای طلایی و نقرهای خودشان نیستند؟ چرا همیشه و در این سالها دود این توقیفها و ناهماهنگیها صرفا به چشم هنرمند و در ادامه هم به چشم مجموعه حاکمیت رفته ، ولی مدیرانی که با امضایشان نطفه چنین موقعیتهایی را فراهم آوردهاند قسر در رفتهاند؟
تصور نکنید که در این ستون به دنبال تسویه حساب سیاسی با مسؤولان فعلی سازمان سینمایی هستم. نقد این قلم به کل این فرآیند است؛ فرآیندی که در آن، همیشه متهم هنرمند و حاکمیت است و آدم خوب ماجرا هم مدیر فرهنگی! اتفاقا «خانه پدری» مصداق مناسبی برای این بحث است.
جالب است بدانید این فیلم در دوران مدیریت فردی پروانه ساخت گرفته و تولید شده که خودش در این روزها یکی از منتقدان اصلی «خانه پدری» محسوب میشود.
منتها حاشیه امن مدیریتی آنقدر بالاست که همین فرد میتواند امروز در قامت یک منتقد تمام عیار ظاهر شود و فیلمی را که در دوران مدیریت خودش پروانه ساخت گرفته، الان و بعد از چند سال یک «جنایت فرهنگی» توصیف کند.
وقتی از حاشیه امن و پاسخگو نبودن و حسابرسی نکردن حرف میزنیم، داریم از چنین فرآیند مبهم و غیرشفافی صحبت میکنیم که مجال مانورهای هفت و هشت را برای مدیران فراهم میآورد و همیشه هم از پاسخگویی فراریشان میدهد. فرقی هم نمیکند حسین انتظامیِ دولت اعتدال باشد یا جواد شمقدریِ دولت مهرورز!
تا وقتی این فرآیند معیوب را نبینیم و چارهای برای اصلاحش نیندیشیم، درِ فرهنگ روی همین پاشنه خواهد چرخید. فیلم از روی پرده پایین میآید و یک مساله فرعی دست چندم تبدیل به بحران میشود.
بعضی ناهماهنگیها و نگاههای غیرتخصصی در دستگاه قضا را هم اضافه کنید تا مشخص شود با چه کلاف سردرگمی رو به رو میشویم؛ کلافی که باز کردنش از عهده هر کسی بر نمیآید. پدیده «خانه پدری» پیش و بیش از متهم کردن کیانوش عیاری، یک کلاس درس برای مجموعه فرهنگی و مدیریتی فعلی کشور است؛ درسی که بعید است از آن عبرتی بگیریم.
محمدصادق علیزاده - دبیر فرهنگ و هنر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد