غنچه نشسته‌ای بازی بچه‌ها کنار فرات را بغض می‌کنی و پای پرچانگی‌های من، نه زبان، که سر هم نمی‌جنبانی. خب نجنبان. اصلا من وقتی طرفم نگاهم نمی‌کند راحت‌تر حرف می‌زنم. راستی،‌ به نظر تو فرات می‌میراند یا زنده می‌کند؟ به نظرت آن شاعری که فرات را لعن و نفرین می‌کند حق است یا آن که تطهیرش می‌کند؟ آهِ آن که گوشه تکیه فرات را بغض می‌کند می‌گیرد یا دعای آن که می‌گوید تشنه آب فراتم ای اجل...؟ جواب نمی‌دهی نده. ولی من فکر می‌کنم این که خون خون خدا کنار یک رود جاری شد حکمت دارد. رود جریان دارد. زندگی می‌بخشد. مرداب نیست که بماند و فراموش شود. همیشه تازه است. زلال و روشن و مبرهن است. به نظرت این شباهت‌ها اتفاقی است؟
کد خبر: ۱۲۳۴۷۹۶

علی رئوف

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها