طنز تلخ، تراژدی، موقعیت ابزورد یا هر اسم دیگری که رویش بگذاریم، فرقی نمی‌کند. ماجرایی که در این چند هفته اخیر در دادگاه رسیدگی به مفاسد اقتصادی دختر وزیر در جریان است را می گویم.
کد خبر: ۱۲۳۴۶۱۴

روز اول که همه دوستان ، نزدیکان و اقوام اعلام برائت و رسانه ها را متهم می کردند که برای خانواده ای تلاشگر و خدوم پرونده‌سازی می کنند. بعد که ماجرا علنی شد و پای دختر وزیر به دادگاه باز شد، اما همه چیز تغییر کرد. اول از همه پوشش ایشان مساله ساز شد و بعد از لابی های گسترده و بدهی های میلیاردی و زد و بند و ... پرده‌برداری شد.
هفته گذشته متهم از پدرش گله و شکایت کرد و گفت اصلا برایش پدری نکرده! چند روز بعد قاضی دادگاه از تماس‌های آشنایان متهم گفت و این‌که خودشان را خسته نکنند. آخر سر هم از دختر وزیر خواست حجابش طوری باشد که حداقل بقیه صدایش را بشنوند! حالا واکنش دختر وزیر در روز آخر دادگاه و آخرین جلسه دفاعیات چه باشد، خوب است؟ ایشان گفته اند « من از همه تامین کنندگان دارو که این بدهی را به آنها دارم، عذرخواهی می کنم. البته بدهی پرداخت خواهد شد و این روزها به فراموشی سپرده می‌شود و هیچ گونه هدف سوئی در کار نبوده است.» عجب! یعنی آن بیماری که برای پیدا کردن دارویش همه داروخانه ها را زیر و رو کرد و حاضر شد با چند برابر قیمت آن را از ناصرخسرو تهیه کند، شما را ببخشد؟ یعنی آن کسی که خودش یا یکی از اعضای خانواده اش به دلیل گرانی یا نبود دارو، بیماری اش تشدید شد یا جانش را از دست داد، شما را ببخشد؟ یعنی این همه خانم چادری که با اعتقادشان بازی شد، شما را ببخشند؟ یعنی این همه آدمی که دارند هر روز برای این کشور زحمت می کشند و بعد یک دفعه می بینند تمام اعتبارشان با رفتار یک آقازاده به باد رفته، شما را ببخشند؟ شما واقعا فکر کرده‌اید که مساله ما چند میلیارد پول و چند تا چک است؟ واقعا این حرف‌ها را جدی زده‌اید یا قرار است آخرش همه به دوربین لبخند بزنند و بگویند دوربین مخفی بود؟ واقعا شما انتظار دارید این روزها فراموش شود؟ به قول عباس آژانس شیشه ای « دست شما درد نکنه، شما سهمتون رو دادید!»

محمد تقی حاجی موسی

عضو شورای سردبیری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها